سپاهیان قزلباش صفوی در برابر سپاهیان ینی چری عثمانی


سپاهیان قزلباش:
با به قدرت رسیدن سلطان محمد فاتح و شکست امپراطوری روم شرقی قسطنطنیه فتح و با تکیه بر سپاهیان ینی چری تلاش نمود تا به چهار جهت جغرافیایی برای گسترش وسعت خویش و مذهب اهل تسنن اقدام نماید در این زمان سرزمین فاقد یکپارچگی و حکومت مرکزی بود و توسط حکومت های ملوک الطوایفی اداره می شد بر همین اساس سلسله صفوی برای مقاومت در برابر توسعه طلبی امپراطوری عثمانی سنی مذهب که سپاهیان خشن ینی چری مجری آن بودند با اعلام نمودن مذهب شیعه در ایران و با تشکیل سپاهیان قزلباش ایران نوین را سامان داده که از اردبیل شروع و طی گام های متعدد و نبردهای سخت پایتختی صفویه به قزوین و بعد از آن به اصفهان منتقل شد.
قِزِلباش مجموعه‌ای بود از ایل‌های شمال‌باختریِ فلات ایران (در خاور ترکیه امروزی) که پیرو طریقت صفوی بودند و شاه اسماعیل یکم به یاری آنها سلسله صفوی را پس از براندازی سلسله آق‌قیونلوها بنیان‌گذاری کرد. به‌طورکلی به ارتش ایران در زمان صفویان، «قزلباش» می‌گفتند. لغت قزلباش از دو واژه ترکی آذربایجانیِ قزل به معنی «زرین و سرخ» و باش به معنی «سر» تشکیل یافته‌است. وجه تسمیه آن مربوط می‌شود به کلاه سرخی که پیروان این طریقت به سر داشتند و توسط شیخ حیدر ــ پدر شاه اسماعیل اول ــ برای صوفیانِ مرید ابداع شده بود.
قزلباش‌ها ریش‌های خود را می‌تراشیدند و سبیلهای درازی می‌گذاشتند و روی سر تراشیده خود کاکل بلندی جا می‌گذاشتند، قزلباش‌ها کلاه‌هایی به رنگ ارغوانی به سر داشتند که به نشانه ۱۲ امام شیعه ۱۲ خط راه راه روی آن‌ها دیده می‌شد.نیروهای نظامی قزلباش‌ها در درجه اول خود را متعهد به اطاعت از سران قبیله و خاندان (اویماقِ) خود می‌دانستند و حقوق و مواجب خود را نیز از این سرانِ ایل دریافت می‌کردند. شاه عباس اول، با تشکیل نیروهای شاهسَوَن، که تنها از شاه حقوق می‌گرفتند و زیر فرمان مستقیم گماشتگان شاه بودند، در کنار تشکیل سپاه «غلامان خاصه شریفه»، سعی در افزایش قدرت شاه در مقابل خودسری‌های برخی امرای قزلباش داشت.
شاملوها و استاجلوها در زمان حکومت خاندان صفوی قدرتمندترین خاندان قزلباش بودند. مهم‌ترین افراد نزدیک به شاه اسماعیل (اهل اختصاص) در ابتدای به قدرت رسیدن وی از شاملوها بودند و تا زمان شاه عباس اول، شاملوها قوی‌ترین و بانفوذترین قبایل قزلباش بودند. تَکَلّوها، پس از واقعه رویارویی با شاه تهماسب یکم و مطرودشدن آنها، دیگر قدرت چندانی در میان قبایل قزلباش نداشتند و نفوذ خود را از دست دادند. افشارها و قاجارها ابتدا دارای قدرت و نفوذ کمی در ساختار قدرت بودند، اما با زوال قدرت صفویان توانستند هریک برای مدتی خود را به‌عنوان قدرت اول کشور مطرح کنند.
امرای قزلباش عموماً به‌عنوان امرای نظامی و حاکم ولایات تعیین می‌شدند، اما معمولاً امور دیوانی و وزارت در حیطه کاریِ آن‌ها قرار نداشت. در زمان شاه عباس یکم، از ادغام تعدادی از قزلباش‌ها، ایل شاهسَوَن ایجاد شد. بالاترین مقام قزلباش، سپهسالار یا «امیرالامرا» بوده‌است.با اصلاحاتی که در زمان شاه عباس یکم صورت گرفت، مقام‌های «وکیل» و «امیرالامرا»، که بی‌استفاده شده بودند، با جایگاه «سپه‌سالار» جایگزین شدند که فرماندهی کل قوا ــ اعم از ترکمان و غیرترکمان ــ را بر عهده داشت و این مقام معمولاً بر عهده یک نجیب‌زاده ایرانی فارسی‌زبان بود.


سپاهیان ینی چری:
ینی‌چری‌ها واحدهای پیاده‌نظام نخبه‌ای بودند که نیروهای خانگی و محافظان سلطان عثمانی را تشکیل می‌دادند. سلطان مراد اول این نیرو را در سال ۱۳۸۳ ایجاد کرد. تشکیلات آنها به عنوان یک گروه زبده از اسلاوها، بلغاری‌ها و دیگر پسران قومی مسیحی آغاز شد که در اوایل ۳ سالگی به اجبار از خانواده آنها گرفته شده بودنداین ارتش در زمان مراد یکم که عثمانی‌ها بخشی از اروپا را در اختیار داشتند تحت نظام دوشیرمه تشکیل شد. آنها فرزندان پسر به گروگان گرفته شده مسیحیانی بودند که توسط ترکهای عثمانی از خانواده‌هایشان جدا شده و به خانواده‌های ترک مسلمان سپرده می‌شدند، بنابراین این افراد مسلمان و ترک تربیت می‌شدند. این افراد بعداً جزو لشکر عثمانی می‌شدند. این روش در سال ۱۸۲۶ توسط سلطان محمود دوم لغو گردید و بیشترشان در سده نوزده میلادی در پی شورش ایشان بدست سلطان محمود دوم به قتل رسیدند.
سربازان ینی چری در زمان کودکی از خانواده‌های مسیحی گرفته می‌شدند و از پانزده سالگی، برای آموزش‌های دینی و نظامی به سپاه عجمی اوقلان می‌پیوستند. پس از اینکه در آنجا هفت سال با کار سخت ورزیده شدند آنها را به سپاه ینی چری می‌بردند تا هشت سال دیگر در سپاه ینی چری آموزش ببینند تا مهارت استفاده از هر سلاحی را داشته باشند. این سربازان روی هم رفته پانزده سال آموزش می‌دیدند و در سن سی سالگی به عنوان یک ینی چری در ارتش عثمانی به خدمت مشغول می‌شدند.
ینی چری‌ها پس از ۴۰ یا ۴۵ سالگی نیز با یک مستمری اندک بازنشسته می‌شوند، زیرا سلاطین عثمانی بر این باور بودند که سرباز در این سن توانایی‌هایش رو به افول می‌گذارد. پس برای همین هم زندگی آینده این سربازان به میزان جنگ هایشان و غارت‌ها و چپاول هایشان بستگی داشت و آنها پادشاهانی که جنگآور هستند را بسیار دوست دارند ولی از آنهایی که به جنگ نمی‌روند متنفرند و حتی چند بار هم شورش کرده‌اند تنها زنی که تمام سپاه ینی چری را در دست داشت و به وسیله آنان شورش های بسیار زیادی را برپا کرد کوسم سلطان بود و سپاه ینی چری از سال ۱۶۱۵ تا ۱۶۵۱ تحت امر والده کوسم سلطان بودند.


#سپاهیان_ینی_چری
#امپراطوری_صفویه
#امپراطوری_عثمانی
#ژئوپلیتیک_ایران
http://telegram.me/safeer59
http://www.safeer.blogfa.com

تکوین ایران جدید : (امپراطوری صفویه)


بعد از شکست ایرانیان در مقابل اعراب مسلمان دیگر ما شاهد سرزمینی یکپارچه با حاکمیت تحت عنوان ایران نداشتیم و ایران به صورت ملوک الطوایفی اداره شده و بخش های عظیمی از آن تحت خلافت اسلامی یا به صورت مجزا اداره شده و تحت نظر اقوام و سلسله های متعددی بود.


شکست روم شرقی و تصرف قسطنطنیه( اسلامبول) : (امپراطوری عثمانی (1299-1923)
امپراتوری روم پس از دوره‌ای آشوب در قرن چهارم میلادی به دو پاره شرقی و غربی تقسیم شد، پایتخت روم شرقی یا بیزانس قسطنطنیه یا همین استانبول فعلی بود و پایتخت روم غربی رم. روم غربی در قرن پنجم از بین رفت ولی روم شرقی تا قرن پانزدهم میلادی برپا بود تا این که عثمانی‌ها آن را منقرض کردند. عنوان روم که ما تا اواسط دوره قاجار به ترکیه اطلاق می‌کردیم درواقع مربوط به همین روم شرقی است. در سال 1453 سلطان محمد فاتح هفتمین سلطان عثمانی با شکست قیصر روم بر متصرفات روم شرقی بیزانس تسلط یافته و با تاسیس امپراطوری عثمانی با هدف :


***گسترش مذهب تسنن در کل منطقه
***گسترش وسعت در چهار سوی جغرافیا از جمله ایران با تکیه بر :
**خصلت توسعه طلبانه
**مذهب اهل سنت
**سپاهیان خشن و جنگجوی ینی چری

تاسیس امپراطوری صفوی:
برای مقابله با سپاهیان ینی چری عثمانی و حفظ اسرزمین ایران در سال 1502 رهبران صفوی با تاسیس امپراطوری صفویه به این مهم دست زدند که هدف و مقصود آنها عبارت بود از :


***جلوگیری از گسترش عثمانی به سمت شرق و ایران
***حفظ تمامیت ارضی با تکیه بر :
**رسمیت بخشیدن به مذهب شیعه (حل مشکلات داخلی و تحکیم وحدت)
**سپاه قزلباش

نقش امپراطوری های انگلیس و روسیه تزاری:

متاسفانه از این زمان به بعد ما شاهد حضور سفرای امپراطوری های انگلیس و روسیه تزاری در دربارهای صفوی و عثمانی هستیم و در تمامی اقدامات صورت گرفته طی این دوره تا زمان سقوط امپراطوری عثمانی شاهد دخالت آشکار و نهان آنها بوده ایم . طی این دوره زمانی شاهد 24 جنگ بین دو همسایه و عقد قراردادهای متعدد بین آنها هستیم که حضور نمایندگان انگلیس و روسیه تزاری از نقاط برجسته آن می باشد. از جمله عللی که برای شعله ور ساختن جنگ های بین دو امپراطوری مسلمان توسط سفرای انگلیس و روسیه تزاری می توان اشاره کرد شامل :
***تضعیف دو امپراطوری عظیم مسلمان عثمانی و ایران که سرمایه های انسانی و مادی خویش را صرف جنگ نموده و از توسعه و عمران و آبادی باز بمانند
***دور ساختن توجه امپراطوری عثمانی از تغییر جهت جنگ به سمت اروپا (توقف سپاهیان عثمانی در دروازه های اروپا و تمرکز در جبهه شرقی به سمت ایران)


#امپراطوری_عثمانی
#امپراطوری_صفویه
#تکوین_حکومت_ایران_جدید
#اختلافات_مذهبی
#سنی_شیعه
#اختلافات_ارضی_مرزی
#ایران
https://t.me/safeer59
http://safeer.blogfa.com/

همسایه ای ناآرام و تنش های بی پایان

بین ایران و همسایه غربی همیشه تنش ، منازعه و درگیری بوده است به گونه ای که طی تاریخ 400 ساله اخیر 25 جنگ رخ داده و همچنین 18 قرارداد و معاهده امضا شده است .
از جنگ های فوق تعداد 24 جنگ در دوران حاکمیت امپراطوری عثمانی بوده و تنها یک جنگ در زمان تاسیس کشور عراق در سال 1980 (شهریور 1359) رخ داده است .
از لحاظ زمانی در قرن 16 (7جنگ)،قرن 17(9جنگ)،قرن 18(7جنگ)،قرن 19(یک جنگ) و در قرن بیستم نیز یک جنگ در گرفته که به عنوان طولانی ترین جنگ قرن بیستم لقب گرفته است.


از جمله علل جنگ ها بین ایران و امپراطوری عثمانی می توان به موارد زیر اشاره نمود:
*اختلافات سرحدی دو دولت
*اختلافات مذهبی شیعه و سنی در دو کشور
*بدرفتاری با زوار ایرانی
*تحریک دولت های اروپایی خصوصاً انگلیس و روسیه جهت تضعیف این دو ابرقدرت شرقی
*اوضاع نابسامان داخلی ایران ناشی از حکومت های استبدادی و بی لیاقتی آنان
*پناهنده شدن شاهزادگان و امیران ناراضی دو کشور به دربارهای طرفین
*ایلات و عشایر مرزی و ترک و تجدید تابعیت مکرر که سبب بحران روابط دو کشور می شد.


یا امضای معاهده 1975 الجزایر که تمامی ریشه های تنش زای در روابط دو کشور مشخص و با اتخاذ تصمیمات مبتنی بر قوانین بین الملل و همچنین توافق رهبران دو کشور با وساطتت رئیس جمهور الجزایر بومدین روابط دو کشور به سمت حسنه رفت اما با وقوع انقلاب اسلامی رهبران عراق که امضای این معاهده را در نتیجه فشار ایران بر کردهای عراق و ایجاد تنگنای سیاسی امنیتی برای عراق می دانستند زمینه را برای اهداف توسعه طلبانه خویش مناسب دانسته و جنگی نابرابر را در 31 شهریور 1359 به کشور ایران تحمیل نمودند .
هر چند مردم ایران غیرتمندانه مانع تحقق رویای قادسیه صدام حسین و حزب بعث شدند اما با پذیرش مجدد معاهده 1975 الجزایر در نامه ششم صدام حسین به آقای هاشمی رفسنجانی فرمانده کل قوا در این مقطع زمانی شرایط برای تایید و تاکید بر عهدنامه با حضور ایران ، عراق و سازمان ملل و اجرای کامل بندهای آن پیش نیامده و متاسفنه باید اذعان نمود ریشه های آغاز بحران و جنگ هنوز بر جای مانده و می تواند زمینه ساز بحران دیگری شود.
ریشه اختلافات دو کشور در جریان میله گذاری مرزهای دو کشور در ارتفاعات قصر شیرین و مهران و همچنین رودخانه اروند رود یا شط العرب می باشد و به دلیل عدم تفاهم و اجرایی شدن معاهده 1975 الجزایر ما شاهد حاکمیت فضای امنیتی-نظامی بر نوار مرزهای غربی بوده و به دلیل آلودگی مناطق به مین و مواد منفجره و فقدان حضور مردم در این مناطق شاهد استمرار این وضعیت در مناطق مرزی می باشیم. کلید این قفل در دست دیپلماسی بوده تا بعد از تفاهم و اجرای توافقات میله گذاری مرزها ، عملیات پاکسازی منطقه مرزی از مواد منفجره به سرعت و دقت انجام و شاهد حضور و استقرار مردم بومی و فرایندهای توسعه در منطقه بوده و به دلیل تعلق خاطر به زمین و خانه و مرز ما شاهد بهترین حفاظت از نقاط مرزی و پاسداری از آنها در کنار توسعه و عمران و آبادی می باشیم.
#امپراطوری_عثمانی
#عراق
#ایران
#مرزهای_غربی
#اختلافات_مرزی
https://t.me/safeer59
http://safeer.blogfa.com/