دفاع مقدس کوله باری از تجربه در گذشته و  الزامات جنگ آینده : (2)

نجف زراعت پیشه

دفاع مقدس و الزامات جنگ آینده :(چه باید کرد؟)

فرصت شناسی و بکار گیری عملی آن:

مسئله مهمی که در این جا پیش می آید این است که جنگ آینده ماهیتی چند بعدی دارد که ریشه در اقتصاد ،اخلاق،فرهنگ جامعه دارد که البته تمام آن متوجه نیروهای نظامی نبوده و نهادهای موجود در کشور باید هماهنگ و یکپارچه در این زمینه برنامه ریزی و متناسب با تهدیدات فوق اقدامات خویش را در سه سطح کوتاه مدت،میان مدت و بلند مدت هماهنگ نمایند ؛تعدادی از این تهدیدات که ممکن است ما را در جنگ آینده درگیر نموده و با مشکل روبرو سازد عبارتند از :

اقتصاد و معیشت :

پس از جنگ و برای بازسازی خرابی ها با اجرای برنامه های پنج ساله و همچنین برنامه چشم انداز بیست ساله هر چند اشکالات جدی به نحوه اجرا توسط مجاری امور وارد است اما اقتصاد ایران علی رغم ایرادهای جدی وارد به آن از پتانسیل های عظیمی برخوردار شده که در صورت استفاده از ظرفیت های آن در هر حوزه می توانیم از صادرات تک محصولی نفت رهایی یافته و بی نیاز شویم؛ شاید برخی به عدم سرمایه گذاری خارجی ها  و مشخصاً غرب در نتیجه تحریمها اشاره جدی داشته باشند اما بسیاری از بخش های اقتصادی در ایران از جمله کشاورزی ، خطوط ارتباطی  و  ... را می توان با امکانات داخلی ایجاد و با بکارگیری نیروی انسانی موجود در جمعیت جوان کشور از مزایای فوق العاده آن در جهت راه اندازی سایر بخش ها استفاده نمود.

 

موقعیت ارتباطی استثنایی ایران در پیوند شمال-جنوب و شرق به غرب امتیاز طلایی می باشد که با استفاده درست از آن می توان بر حساسیت های قومی-مذهبی، امنیتی و ... غلبه و بر مشکلات و معضلات اقتصادی رودرو فائق آمد.

ورود به دوران جدید قرن بیست و یکم مساوی بود با تغییرات وسیع در منابع قدرت که اقتصاد به نسبت سایر منابع از اهمیت بالاتری برخوردار شد،نیار جمعیت به نیازهای اولیه و ابتدایی حیات نظیر غذا و امکانات رفاهی و در مراحل بعدی نیاز به تحصیل و توسعه و ....سبب شد که اقتصاد کشورها در مرتبه اول قرار گیرد و سایر بخشها در حاشیه.کشورهایی که در این چرخه نتوانستند پا به پای کشورهای غنی و توسعه یافته عمل نمایند یا دچار بحران ها و تنش های متعدد گشته یا درکمترین مرتبه نیروهای ماهر و متخصص که با هزینه کشورهای فوق به بالاترین سطح تخصص رسیده و اکنون آماده حضور در بازار کار و فعالیت بودند برای برخورداری از امکانات رفاهی و کار مناسب راهی کشورهای توسعه یافته شده و مهاجرت نمایند که در فرایند طولانی پدیده فرار مغزها به صورت اپیدمی کشورهای توسعه نیافته و از جمله ایران ما را نیز فرا گرفت و سبب ضرر و زیان های زیاد به کشور گردید.

کمبود نیروی انسانی ، فقدان قوانین یا ناقص بودن آنها،نبود سرمایه گذاری داخلی و خارجی و .... سبب چالش های متعددی نظیر افزایش بیکاری ، فقر ،راندمان پایین تولید و در یک کلام ناامنی و عدم توسعه همه جانبه اقتصادی می شود که با هویدا شدن علائم وسیع و روشن آن در حاشیه مرزی کشور که همجوار با همسایگان می باشد و روستاها ، سبب مهاجرت این مناطق به شهرها و به خصوص هسته سیاسی کشور می شود و با تخلیه این مناطق و عدم توسعه نیافتگی آنان در خلاء نیروهای انسانی که بهترین عامل دفاعی در مواقع بحران به شمار می رودامکان نفوذ از این مجاری برای مطامع دشمنان را فراهم می سازد و به یاد داشته باشیم که توسعه یافتگی و امکانات رفاهی در کشورهای همجوار نظیر ترکیه و حوزه خلیج فارس سبب جلب توجه و نگاهها به آنسوی مرزها شده که تبعات امنیتی خاص خود را دارد.

از دیدگاه ژئوپلیتیک و همانگونه که مقام معظم رهبری در پیامهای نوروزی دو سال اخیر به درستی بحث اقتصاد یا برجسته کرده به عنوان مهم ترین و پایه ای ترین بحث باید اقتصاد ایران مورد توجه ویژه قرار گرفته و سر وسامان گیرد که لازم است چالش های زیر در این زمینه رفع شود:

  • فراهم نمودن زمینه های اشتغال و برطرف کردن معضل بیکاری برای در امان ماندن از پدیده مهاجرت و سایر تبعات منفی آن
  • زدودن فقر در سطح جامعه:

فقر ماهیتی ویران کننده دارد و یکی از عوامل نفوذ و جذب افراد از طریق سازمان های جاسوسی و نهادهای افراطی نظیر سلفی ها و داعش و اقدامات ضد امنیتی استفاده از افراد با ویژگی فقر اقتصادی می باشد لذا باید با سروسامان دادن به اقتصاد با شیوه های علمی و بکاربردن سرمایه گذاری های داخلی و خارجی و بر طرف کردن موانع پیش روی آن زمینه های ایجاد و گسترش فقر را از بین برده تا راه نفوذ دشمن مسدود شود؛ شاید یکی از راههای پیشنهادی برای زدودن این چالش کمک های مستقیم به مردم و نیازمندان باشد که در حقیقت یک مسکن به شمار می رود و در صورتی که بخواهیم معضل فوق را ریشه ای حل شود فراهم نمودن زمینه های توسعه همه جانبه مناطق به خصوص مرزی و اشتغال می باشد.

  • تسهیل و اجرای توسعه همه جانبه با تدوین قوانین با تاکید بر سرمایه گذاری داخلی و خارجی به خصوص در مناطق پیرامونی و دور از مرکز ؛ در این مسیر گام مهم نظارت و ضمانت اجرایی کامل بر حسن اجرای قوانین فوق و برخورد جدی با متخلفان و تشویق افراد و نهادهای کاری می باشد.
  • اجرای طرح ها و پروژه های عمرانی و توسعه در مناطق مختلف  پیرامونی با اولویت بکارگیری افراد بومی
  • استفاده از مزیت نسبی مناطق مختلف برای توسعه حداکثری

دیپلماسی و سیاست خارجی :

همانگونه که استراتژیست ها بیان می کنند جنگ در ادامه سیایت و به عنوان آخرین ابزار از آن استفاده می شود و بر اساس نظر سون تزو استراتژیست چینی در 500 سال قبل از میلاد بیان کرده هنر جنگ در جنگ نکردن و به اهداف جنگ رسیدن است بر همین اساس وجود یک سیاست خارجی مدون و منطقی می تواند ایران را دریای متلاطم و مواج بحران های منطقه ای و بین المللی بدون پرداخت هزینه های گزاف بیرون آورد همانگونه که در جنگ ایران و عراق و هشت سال دفاع مقدس اگر هماهنگی کامل بین سیاست خارجی و اعمال قدرت رزمندگان در جبهه های نبرد وجود داشت می توانستیم شاهد اثرگذاری بهتری از قدرت و نفوذ ایران اسلامی باشیم؛ هر چند باید در این راستا رفتارهای احساسی آن دوران را بر سر راه محدویت بکار بردن ابزار دیپلماسی در نظر گرفت.

امروزه نیز یک سیاست خارجی منسجم و مدون با ملاحظات دفاعی نظام می تواند چهره مقتدری را در عرصه نظام بین الملل از خود نشان داده و از تهدیدات علیه کشور جلوگیری نماید و در اولین گام باید همسایگان خویش را دریابیم که صرف نظر از خوب یا بد بودن آنها نقش بسیار مهمی در وضعیت سیاسی امنیتی و منافع ملی ما دارد و ریشه های بسیاری از منازعات و بحران ها در همین مسئله نهفته می باشد که تثبیت و نهادینه نمودن قراردادهای مرزی و مکمل های آن و همکاری های اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی و ....می تواند نقش اساسی در این امر داشته باشد و در دومین گام استفاده از ظرفیت ها و توانمندی های سازمان ها و نهادها و اتحادیه های منطقه ای و بین المللی برای پیشگیری و حل منازعات و تنش ها می باشد.  

 

افکار عمومی و مردم :

وحدت مردم و جامعه در دفاع مقدس به عنوان یکی از عوامل قدرت و پیروزی ایران در مقابل تهدید دشمن خارجی محسوب می شود و مردم ایران صرف نظر از تنوع قومی،دینی ،مذهبی،سیاسی و ...با وحدت کلمه در مقابل دشمن از تمامی توانمندیهای خویش استفاده کرده و سبب کسب افتخار و پیروزی در دفاع مقدس شدند. برای مقابله با دشمنان در زمان حال نیز وحدت آحاد ملت در مقابل تهدیدات و چالش های پیش رو یکی از بزرگترین و مهمترین عوامل اقتدار نظام می باشد و باید از هرگونه اقدام و فعالیتی که این پارامتر مهم و موثر را خدشه دار نماید و موجبات تفرقه میان آنان را فراهم آورد جلوگیری کرد؛ رد صورتی که نظام سیاسی بتواند مردم و افکار عمومی را با خود همراه سازت انگیزه تهاجم خارجی به حداقل رسیده و خطر حضور نیروهای مهاجم حتی اگر در عمق سرزمینی باشد به دلیل ضدیت افکار عمومی و مردم با آنها و پشتیبانی از نظام سیاسی کاهش می یابد و همچنان که شاهدیم گزینه های روی میز قدرت های فرامنطقه ای تا کنون به دلیل مردم و رهبری و مشخص نبودن میزان خسارات آنان هیچگاه عملیاتی نشده و در صورت ادامه روند هیچگاه به وقوع نمی پیوندد.

 

شبکه های اجتماعی و فضای مجازی:

عصر کنونی به درستی عصر ارتباطات نام نهاده شده و بدون شک هیچ خبر و اقدامی را نمی توان پوشیده گذاشت و تمامی اتفاقات در سطح جهان در کمترین لحظه به سرتاسر جهان مخابره و سبب آگاهی جهانیان می شود و سرعت این پدیده به اندازه ای می باشد که لحظه به لحظه بر امکانات و کیفیت آن افزوده می شود؛ به هر حال این پدیده را می توان مثل تیغ دو دم در نظر گرفت که هم در جهت مثبت و هم منفی می توان از آن استفاده نمود و راهکار مقابله همه جانبه با آن مستلزم صرف هزینه های فراوان می باشد که در پایان نیز بدون رسیدن به نتیجه مد نظر فقط توانایی محدود کردن و حتی عکی العمل نهادهای بین المللی را به دنبال دارد. اما چه باید کرد؟

به نظر می رسد درستی و صداقت و عملکرد مناسب که از توصیه های اساسی دین مبین اسلام می باشد و پاسخگویی صریح و بدون ملاحظه به شبهات و اقدامات و کارهای انجام شده توسط افراد،نهادها و ....و ارایه یک الگو و مدل از آینده می تواند نقش دشمن در استفاده منفی از عملکرد شبکه های فوق را به نتیجه مثبت تبدیل نموده و با ابزار دشمن به مصاف با وی رفته و در جهت تامین منافع ملی به خدمت گرفت . این امر با توجه به تنوع قومی،دینی،مذهبی،سیاسی و .. در پهنه سرزمین ایران که از هزاران سال قبل وجود داشته حائز اهمیت است و متاسفانه هم اکنون محور تنش ها و منازعات پیرامونی ما بر محور مذهب و قومیت در جریان است و در صورتی که تفکر مبتی بر اعتقادات و ایدئولوژی به طور تام به سیاست خارجی و عرصه تصمیم گیری های استراتژیک سرایت ماید منجر به ایجاد،گسترش بحران ها و جنگ های نیابتی در منطقه می شود.

 

چالش آب:

جنگ آینده را به درستی جنگ آب نهاد اند چرا که کمبود منابع آبی و از آن مهم تر مدیریت صحیح منابع آبی هم اکنون چهره زشت و بحرانی خود را نشان می دهد.موقعیت ایران در جنوب غرب آسیا که منطقع گرمو خشک و کم آبی نیز می باشد از معضلات مهم و بحرانی می باشد این امر زمانی روی خود را نشان می دهد که در دو سطح داخلی و خارجی به آن توجه نماییم: کشورهای پیرامونی ما به استثنا ترکیه از کمی منابع آب رنج برده و از طرف دیگر سرشاخه های منابع آبی یکدیگر در کشور همسایه آنان قرار گرفته است در مورد ایران سرچشمه روزهای هیرمند و هریرود در افغانستان قرار داشته و پس از سیر آب نمودن این کشور وارد استان سیستان و بلوچستان و خراسان می شود و در غرب کشور برخی رودها نظیر میمه،دویرج،کرخه و ....از درون ایران سرچشمه گرفته و در ادامه به خاک عراق و برای رفع نیازهای کشاورزی و شرب منطقه استفاده می شود.

 

ادامه شرایط خشکسالی اقلیمی، افزایش جمعیت ،ساخت سدهای جدید،پروژه های کشاورزی و ...سبب کاهش حق آبه ورودی منابع آبی به کشورهای مصب رودخانه می شود که در گذر زمان سبب افزایش تنش های جدی در این زمینه خواهد شد و از سوی دیگر در درون کشور با توجه به نیاز صنایع،کشاورزی و جمعیت به آب با کمبود آن روبرو هستیم که منجر به انتقال آب از سایر حوضه ها شده و این امر سبب تنش و بحران های زیادی در آینده خواهد شد ضمن این که نشانه های آن در برخی از استان ها هویدا شده است.

 

منابع انرژی مشترک :

برخی منابع انرژی ما با کشورهای همجوار مشترک بوده که در زمینه استخراج آنها باید بر اساس پیمان ها و معاهدات دو جانبه بر اساس اصول حسن همجواری اقدام کرد که از جمله آن ها می توان به حوضه های گازی پاری جنوبی ، یادآوران،مجنون و ..اشاره کرد که استخراج منابع در برخی نقاط با توجه به امکانات مالی و همچنین تکنولوژی روز و پیشرفته سبب عقب ماندگی ما در این حوزه ها شده است و ایران به دلیل برخی ملاحظات از جمله تحریم و کمبود منابع مالی و از همه مهمتر مدیریت بهینه نتوانسته از حق خود به طور کامل استفاده نماید و در این زمینه باید سعی کرد با حداکثر توان و به خدمت گرفتن امکانات و با یک مدیریت صحیح و با ثبات و با رعایت اصول حسن همجواری از حق و حقوق و منافع ملی کشور استفاده و هم چنین زمینه های بروز بحران و تنش را از میان برداشت.

 

نظامی:

امروزه ارتش و سپاه با برخورداری از تجارب هشت سال دفاع مقدس و تکیه بر توانمندی های دفاعی خویش که البته با اشراف فرماندهی کل قوا بر آن صورت گرفته توانسته اند در حوزه های سرزمینی و تقسیم بندی آن نسبت به تهدیدات احتمالی عکس العمل مناسب را از خود انجام دهند و حتی با گستره این حضور به صورت مستشاری در کشورهای عراق و سوریه نسبت به تامین منافع ملی ایران و دور کردن تهدیدات در فراسوی مرزها اقدام نمایند.ارتش و سپاه به عنوان دو نیروی عملیاتی در هشت سال دفاع مقدس توانستند اقدامات بسیار خوبی در زمینه دفاع از کشور انجام دهند . از جمله نقاط قوت قابل ذکر حضور نیروهای مردمی و بسیج و سازماندهی آنان در صحنه نبرد بود که بدون ادعا تا آخرین روزهای جنگ و حتی روزهای پس از آن از تمامیت ارضی ایران دفاع کرده و مانع تحقق اهداف دشمن شوند ولی ایراداتی در زمینه نوع بکارگیری آنان وجود دارد که در استفاده آنان در بکارگیری در صحنه نبرد اشکال ایجادمی کرد:

  • طرح های نظامی:

طرح های مدون دفاعی با تکیه بر دکترین نظامی منطقی و معقول می تواند سبب عدم غافلگیر شدن کشور در شرایط بحرانی و تنش شود و به یاد داشته باشیم که دشمن از یک استراتژی واحد در نبرد استفاده نخواهد کرد و شیوه های صحنه نبرد در جنگ ایران و عراق با جنگ خلیج فاری به کلی متفاوت بوده و در نبردهای آتی نیز روش دشمن شبیه شرایط قبل نخواهد بود لذا بروز رسانی طرح ها بر اساس توانمندی ها خودی و ضعف دشمن یک امر ضروری می باشد.باید از این امر غفلت نکنیم که تجارب جنگ های قبلی کپی برداری نمی شود و ما با اشکال متنوع،جدید و بروز شده از آرایش استراتژیک،تسلیحات جدید و در یک کلام نوع جدیدی از نبرد روبرو می شویم که قابل مقایسه با شیوه های قبل نمی باشد و سکون در این مرحله به مثابه تسلیم شدن در مقابل تحرکات جدید دشمن می باشد.

 

  • نیروهای مردمی و بسیجی :
  • اختیاری بودن که ضمن این که سبب شجاعت و غیرت آنان در جنگ می شد اما به دلیل این که در انتخاب یگان ،رسته و .... مختار بودند از طرف فرماندهان دایره تصمیم گیری محدود بود
  • محدویت زمانی: نیروی بسیجی حداکثر زمان ماموریتش سه ماهه بود و در صورت اتمام ماموریت کسی نمی توانست مانع رفتن آنان شود و میزان حضور بسیجی ها حوزه تصمیم گیری را محدود می کرد به یاد داشته باشیم برخی عملیات ها نظیر والفجر مقدماتی ، کربلای5 و ...در زیر سایه این محدویت شکل گرفت.
  • عملیاتی بودن : بسیجی ها برای حضور در عملیات در جبهه حضور پیدا می کردند و از پدافندی و سکون و ...متنفر بودند و همین امر ضعف عمده ای برای نگهداری از مناطق تصرف شده پس از هر عملیات را تشکیل می داد.
  • ثابت بودن زمان حضور در جبهه: اکثریت بسیجی ها را دانش آموزان ،کشاورزان و روستائیان تشکیل می دادند و عمده حضور آنان به فصل زمستان محدود می گشت که آب و هوای خوزستان را مناسب برای انجام دادن می کرد لذا محدود شدن به فصل زمستان سبب آمادگی بیشتر دشمن و از دست رفتن اصل غافلگیری کامل آن می شد.
  • آموزش با دوره زمانی کم: نیروهای مردمی در یک دوره کوتاه آموزش دیده و وارد مناطق عملیاتی می شدند که عاملی می شد برای برخی نابسامانی ها در صحنه نبرد به طوری که برخی زمان ها به خصوص عملیات خیبر در العزیر و در عملیات بدر در روستای البیضه ما با امکاناتی مجهز روبرو شدیم که کسی با کاربرد آنها آشنایی نداشت و با سیاست صبر و انتظار متاسفانه توسط دشمن علیه ما بکارگیری شد.

لذا باید ضمن استفاده از این اهرم بسیار قوی در مصاف با بحران های پیش رو که کارآمدی خود را در دفاع مقدس به بهترین وجه نشان داده برای رفع ایرادات آن در زمینه آموزش،زمان و تبعیت از مقررات نظامی حداکثر تلاش را نمود.

  • فرماندهی و مدیریت نظامی:

فرماندهی و مدیریت مبتنی بر تواضع و احترام ومقابل نیروها و بسیجی ها رمز ماندگار موفقیت شکستن خطوط دشمن در سخت ترین شرایط و نفوذ در مستحکم ترین جبهه های نبرد با دشمن بود اما همین امر با توجه به جنس مردمی نیروها باید قواعد کلاسیک نظامی را زیر پا می گذاشت و همگام با نیروها و جلوتر از آنها در خطوط مقدم حضور می یافت و آخرین نیرویی بود که از خطوط جبهه خارج می شدند تا نیروها با اعتماد به نفس بالا ماموریت خویش را انجام دهند همین امر سبب شده تا ما تعداد زیادی از فرماندهان خویش را در خط اول نبرد با دشمن از دست دهیم و از آنجایی که در نیروهای نظامی تمام نگاهها به سمت فرماندهی معطوف می باشد در صورت شهادت و یا  زخمی شدن آنان می تواند ماموریت محوله را با اشکال جدی روبرو سازد و رفع این مشکل به تصحیح نگاه نیرو به فرماندهی و آموزش های مربوطه برمی گردد.

  • اصول جنگ :

در دوران دفاع مقدس به دلیل برخی ملاحظات در ابتدا به اصول جنگ خیلی توجه نمی شد و با توجه به این که اصول فوق جهت موفقیت در نبرد و کاستن از تلفات صحنه نبرد تهیه شده است لزوم استفاده از اصول جنگ لازم و ضروری می باشد ولی از آنجایی که این اصول متناسب با مناطق دیگر و شیوه های جنگ کلاسیک نوشته شده و دفاع مقدس ما با زیر پا گذاشتن بسیاری از این آموزه ها شیوه ها و راهبردهای جدیدی را در دفاع مقدس و هم اکنون در عراق و سوریه در بوته امتحان و اقدام گذاشته باید نسبت به رعایت این اصول و در صورت لزوم اصلاح آنها برای مقابله با تهدیدات پیش رو اقدام نمود.

  • مردم و کمک های پشتیبانی :

مردم و نقش آنان در جبهه های نبرد و دفاع مقدس بی شک نقش ماندگاری داشته و به عبارتی می توان گفت که جنگ ما کاملاً توسط مردم اداره و کنترل می شد و در صورت حذف آن امکان تصور موفقیت و پیروزی غیر ممکن می باشد ، از آنجایی که حضور آسان و بدون دردسر نیروهای مردمی و مسئولین در مناطق جنگی به عنوان نقاط قوت محسوب می شود ولی در این رفت و آمدها ما شاهد کسب اطلاعات آنها در مورد نحوه آموزش ، سازماندهی،نوع تجهیزات و مهمتر از آن نیازهای جبهه می شدند که به راحتی می شد منطقه عملیات آتی و نوع عملیات مشخص می شد و در این راه ستون پنجم دشمن نیز بیکار ننشسته و این اخبار به سمت دشمن سرازیر می شد و لو رفتن برخی عملیات ها از این منظر قابل توجه می باشد که لزوم توجه به این امر و ملاحظات امنیتی در این راه بدون اینکه ارتباطات مردمی آسیب پذیر شود باید مد نظر قرار گیرد.

  • استراتژی و تاکتیک :

در دفاع مقدس دشمن در سه مقطع ابتدا،میانه و انتهای جنگ استراتژی خود را تغییر داد و با مناسب دیدن وضعیت ابتدا استراتژی تهاجمی را آغاز کرد و توانست حدود 15000کیلومتر مربع از خاک ایران را اشغال نماید ولی با مقاومت رزمندگان و عملیات های بی وقفه توانستند آنها را از بخش زیادی از خاک ایران بیرون رانده و دشمن در لاک دفاعی و پشت استحکامات عظیم مهندسی پناه برد و در برهه ای از زمان و مشخصاً در میانه عملیات والفجر 8 زمانی که در فاو مشغول تثبیت مواضع بدست آمده در منطقه بودیم عراق استراتژی دفاع متحرک را در بخش های زیادی از جبهه های میانی و شمال غرب امتحان نمود؛ هر چند به پیروزی هایی دست یافت اما مقاومت رزمندگان اسلام سبب شد تا دشمن تغییر استراتژی داده و مجدداً در لاک دفاعی فرو رود. با انجام عملیات کربلای 5 و تلاش ایران برای انجام عملیات نظامی پس از صدور قطعنامه 598 عراق به سازماندهی و آموزش ویژه نیروهای خود دست زده که منجر به عملیات گسترده تهاجمی طی چهار ماه در سال 1367 و  از دست دادن مناطق جنگی بدست آمده طی عملیات های قبلی شد و نشان دهنده این امر است که دشمن متناسب با وضعیت استراتژی خود را در تغییر می داد.

 

در دفاع مقدس ما تنها از یک استراتژی در مصاف با دشمن استفاده می نمودیم و آن حمله سالیانه در زمستان و غالباً نیز در خوزستان بود و همین امر باعث شد تا نتوانیم دشمن را در زمینه استراتژی در صحنه نبرد با غافلگیری روبرو سازیم که در برنامه ریزی های آتی باید این امر مد نظر قرار گیرد.

#تجارب

#آسیب_شناسی
#انتقال_تجارب

#جنگ_آینده

#فرصت_شناسی

#زراعت_پیشه

#نجف

http://telegram.me/safeer59

 

 

دفاع مقدس کوله باری از تجربه در گذشته و  الزامات جنگ آینده : (1)

نجف زراعت پیشه

دفاع مقدس هشت سال مردم ایران به عنوان یک استثناء در تاریخ دویست و اندی سال اخیر از زمان ایجاد مرز های سیاسی بین ایران و کشور های همجوار می باشد چرا که تمامیت ارضی  ایران محفوظ و مرزهای سیاسی آن بدون تغییر باقی ماند.  

به دلیل موقعیت گذر گاهی  کشور ایران ، همواره محل تاخت و تاز مهاجمان  از جهات مختلف بوده وبه دلایل مختلف ما شاهد کاهش وسعت کشور ایران در نتیجه واگذاری بخش های زیادی از آن بر اساس جنگ ها و معاهدات گوناگون بوده ایم که مورد مرزهای غربی ایران درزمان همجواری با امپراطوری عثمانی آماج 24جنگ ودر زمان تاسیس کشور عراق شاهد هجوم حزب بعث در سال 59 بودیم ؛ صرف نظر از علل و دلایل این تهاجمات در این فرصت به تجارت جنگ ایران وعراق  و تعمیم ان به شرایط کنونی پرداخته وبه الزامات جنگ آینده که کاملا متفاوت با دوره دفاع مقدس می باشد می پردازیم.

تجارب دفاع مقدس :

 وضعیت سیاسی- امنیتی

 در زمان وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ما شاهد وضعیت نامناسب  سیاسی به دلیل بی ثباتی سیاسی ناشی از وقوع انقلاب اسلامی ایران ، جو ترور و وحشت از سوی گروه فرقان ، بساط خود مختاری و بحران در اکثر نقاط و مخصوصاً  استان های مرزی مبتنی بر دو عامل قومیت و مذهب بودیم که کشوررا به پایین ترین حد ثبات از لحاظ سیاسی – امنیتی رسانده و زمینه طمع قدرت های خارجی را فراهم ساخته بود.

 اما ما به دلیل استقرار نهادهای سیاسی وغلبه بر آنها به مرحله ای  رسیده ایم که از بهترین شرایط سیاسی در سطح منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا برخوردار شده ایم ؛ البته تنها استثنائات در این زمینه را می توان به فقدان فرهنگ  احترام به قانون و رواج  داشتن قانون گریزی در میان بخش هایی   از جامعه اعم از مسئولین و مردم مشاهده نمود.

وضعیت بین المللی :

شرایط نامناسب ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی با تبلیغات سوء دشمنان مبنی بر قصد و هدف ایران برای صدور  انقلاب اسلامی به شیوه نفوذ و حرکات نظامی سبب بدبینی کشورهای دیگر به خصوص دولت های منطقه نسبت به ایران شده بود به طوری که اگر از چند استثنا در بین کشورهای مسلمان منطقه بگذریم غالباً در صف مخالفان انقلاب اسلامی و کشور ایران قرار گرفته بودند، به عبارتی یک دگرگونی اساسی میان دوستان و دشمنان ایران قبل و بعد از پیروزی انقلاب ایجاد شده بود. در ادامه اختلاف بین بنی صدر رئیس جمهور با مجلس بر سر انتخاب نخست وزیر و بعد از آن اختلاف بر سر انتخاب وزرا و علی الخصوص بلاتکلیفی دستگاه سیاست خارجی سبب شده بود که ایران نتواند در سطح بین المللی نسبت به بحران های ایجاد شده به خصوص تجاوز عراق به ایران از حق مسلم خویش استفاده و با توجه به اهرمهای موجود در این سازمان ها بر علیه متجاوز بکارگیری نماید؛ همین انفعال در در سیاست خارجی که البته شرایط آن روز ایران نیز اقتضا می کرد سبب عقیم ماندن حرکات عظیم رزمندگان اسلام در جبهه های جنگ  و حرکات نظامی شد.

شورای همکاری خلیج فارس و افزایش چالش های منطقه ای و بین المللی

وضعیت اقتصادی :

 اوضاع اقتصادی ایران در زمان  پیروزی انقلاب اسلامی تا وقوع جنگ تحمیلی از شرایط مناسبی برخوردار نبود و فضای حاکم بر جامعه ناشی از وقوع انقلاب ، دگرگونی ها و ....سبب تغییرات شگرفی در اقتصاد شده که با بسته شدن درب برخی کارخانه ها یا فرار سرمایه داران و مستشاران خارجی سبب افت تولید و کاهش سرمایه گذاری ناشی از ناامنی در حوزه اقتصاد بود که سبب شده بود رغبتی در شرایط نامناسب آن روزها برای امر تولید و راه اندازی اقتصاد پدید نیاید.وقوع جنگ و اجرای طرحهای سهمیه بندی و کوپن بندی برای توزیع هر چه بهتر اقلام مورد نیاز مردم از جمله اقدامات نظام برای عبور از دوره بحرانی جنگ و دفاع مقدس بود که سبب شد ما در پدیده ای نادر با قحطی و گرسنگی روبرو نشده و بتوانم سربلند این مرحله را به پایان ببریم، اما تنها عامل مهم در این روند کمک های مردمی به جنگ بود که توانست علاوه بر تامین پشتیبانی جنگ و جبهه عامل بسیار قوی روحی و روانی برای رزمندگان اسلام محسوب می شد.

افزایش تحریم های اقتصادی و مشکلات اقتصادی 

وضعیت نظامی :

شاید مهمترین بخش مطلب ما در این حوزه می باشد ، در دوران کنونی مسائل نظامی جدا از اقتصادی ،فرهنگی ،اجتماعی و ... نیست و اهمیت این امر در تغییر جایگاه استراتژی های جهانی می باشد که در گذشته قدرت نظامی هر کشور در رده اول قرار داشت اما با ورود به قرن بیستم قدرت اقتصادی یا Geoeconomic  است که جایگزین شده و قدرت نظامی در مراتب بعدی قرار می گیرد.

در آغاز ارتش جمهوری اسلامی به دلیل شرایط ایجاد شده ناشی از پیروزی انقلاب اسلامی نظیر پاکسازی عناصر بازمانده متخلف از رژیم سابق (اعدام ،اخراج،بازنشسته ،فرار و ....) و مهمتر از آن به حاشیه رفتن مسائل مهمی در آن نظیر فرماندهی،سلسسله مراتب،آموزش،کنترل و نگهداری و در یک کلام کاهش شدید قدرت بازدارندگی آن و تامین مرزهای  کشور دندان طمع دشمنان را نسبت به به ما تیزتر کرده بود و در معادلات خود برای تهاجم به ایران آن را مانع جدی بر سر راه خویش نمی دانستند ضمن این که باقیمانده این سیستم نظامی به دلیل اقدامات و تلاش احزاب ،گروهها و افراد برای انحلال و جایگزینی با ارتش خلقی یا بی طبقه توحیدی،کم نمودن مدت خدمت سربازی و بومی گزینی محل انتخاب محل خدمت در ارتش با کارکرد تخصصی واحدها ، کودتای نقاب و ... اعتماد به نفس خویش را از دست داده و مردم و نیروهای انقلاب نیز در یک بی اعتمادی به آن نگاه می کردند ؛ که در این زمان چشمان تیزبین امام کارساز شده و سبب شد تا ساختار ارتش و شاکله آن حفظ و به سمت سازماندهی با ساختار جدید به پیش رود.

اعدام برخی سران ارتش و پاکسازی آن از طرفداران رژیم شاهنشاهی

سپاه پاسداران نیز که مولود انقلاب اسلامی بود به دلیل تازه تاسیس بودن از تجربه بالایی برخوردار نبود ضمن این که نفرات کم،فقدان سلاح های پیشرفته و عدم دیدگاه واحد سازمانی برای مقابله با تهاجم خارجی و محدود بودن به بحران های داخلی سبب در نظر گرفته نشدن در معادلات دشمنان شده بود.

در چنین وضعیتی انتظار کار آمد بودن در یک گستره طولانی 1600 کیلومتری (فقط در مرز ایران و عراق) و تهاجم گسترده با 12 لشکر قابل انتظار نیست ضمن این که اولاً فاقد برنامه دفاعی مدون در مواجه با این شرایط بوده و ثانیاً راهبرد جنگی نبردها در سطح منطقه بر اساس زمان محدود چند ساعته و یا نهایتاً چند روزه  تا کنون استوار بوده(جنگ های نقطه ای) و کسی در مخیله اش انتظار جنگی طولانی مدت را نداشت و همین امر سبب شد تا ارتش عراق در دو ماه اول تهاجم خویش با توجه به شرایط فوق بتواند وسعت زیادی از کشور ما را به تصرف خویش در آورده و اشغال نماید که با توجه به تنگنای ژئوپلیتیکی عراق در دسترسی به آب های خلیج فارس  و برخورداری از سواحل طولانی و بسیار مناسب نگاه اصلی به سمت استان خوزستان  برای پوشش این ضعف و چالش بود که البته در اهداف بعدی دسترسی به منابع عظیم انرژی،زمین های حاصلخیز ناشی از آبرفتها،رودهای پر آب و ....بود.

#تجارب

#آسیب_شناسی
#انتقال_تجارب

#جنگ_آینده

#فرصت_شناسی

#زراعت_پیشه

#نجف

http://telegram.me/safeer59