پاهای حنایی
راوی : حسن تقی زاده
بهار یا تابستان 1364 بود در پدافندی عملیات بدر در هورالهویزه سردار یدالله مواساتی فرمانده گروهان*** و من معاونش بودم و باتوجه به استقرار پاسگاه های مختلف روبروی دشمن و داشتن فواصل زیاد نیاز به سرکشی و بازدید مستمر از جانب مسئولان برای رفع نیازمندی ها و مدیریت بهتر محور عملیاتی بود.
در یکی از روزها که برای سرکشی به پاسگاه های پدافندی خط مقدم با قایق جلو رفته بودم در آبراه اصلی هور حین سرکشی یک جفت پای حنایی را مشاهده نمودم که مانند ضد هوایی دو لول به سمت اسمان جلوی قایقی که از روبرو می آمد و به سرعت از مقابل ما رد شد و فرصت شناسایی فرد فوق با پاهای حنایی که کف قایق خوابیده بود نشدم .
به سرکشی از پاسگاه ها ادامه داده و در آخر به محل پاسگاه فرماندهی برگشتم ، وقتی رسیدم متوجه شدم که انگاری اوضاع مقر فرماندهی عادی نیست،به جواد مرنیا که پرسنلی گروهان بود گفتم: چی شده؟ یدالله کجاست؟ گفت: یه خمپاره کنار پاسگاه اصابت و بر اثر انفجار ترکش به ران یدالله فرمانده زخمی شده و او را برای درمان به عقب فرستادیم ،گفتم : پس آن پاهای حنایی که از قایق مثل ضد هوایی زده بود بیرون مال یدالله بود؟
جواد گفت: آره ، بعد گفت: به زیر پوش و تی شرت شخصی که روی طناب برای خشک شدن انداختی نگاه کن، نگاه کردم ، سوراخ سوراخ شده بود ،گفت: خوب شد تنت نبود و گرنه خودت هم آبکش شده بودی و کلی خندیدیم ، خمپاره صد و بیست کنار پاسگاه خورده و کچلی بزرگی در نیزارهای کنار پاسگاه ایجاد کرده بود .
*** در راستای تخصصی شدن تیپ و جایگزینی کیفیت و مهارت نیروها به جای کمیت زیاد ، ساختار گردان های رزمی تیپ از گردان به گروهان تغییر یافته بود.
#هورالعظیم
#تیپ15_امام_حسن_مجتبی
#حسن_تقی_زاده
http://telegram.me/safeer59
http://Www.Safeer.blogfa.com
https://www.aparat.com/najaf46