راز اهمیت و ماندگاری دفاع مقدس :

ویژگی های رزمندگان در جبهه های جنگ:
راوی : نجف زراعت پیشه

*ایمان به خدا

*هدف برای انجام امر و فرمان دینی امام خمینی ره و دفاع از وطن و تمامیت ارضی ایران

*اطاعت از رهبری و اولی الامر

*شجاعت وصف ناپذیر در مصاف با دشمن

*تواضع و خشوع در مقابل همرزمان

*دعا و نماز به عنوان مهمترین عامل خودسازی رزمندگان با ارتباط با خدا

 

*توکل و توسل همگام با طی نمودن آموزش های لازم

*ایثار در هنگام خطر که یاد آور صدر اسلام بود

*حق الناس و اهمیت ادای آن در بین رزمندگان

*بیت المال و تلاش زیاد در جهت جلوگیری از اسراف

*شهادت به عنوان افتخاری برای رزمندگان در صحنه نبرد

*تکلیفی عمل نمودن در هنگام قبول مسئولیت و یا انجام ماموریت های محوله

*مسئولیت به عنوان انجام تکلیف و نه فخر فروشی یا احساس راحتی

*مقام و درجه در جبهه های نبرد و دفاع مقدس معنایی نداشت و در حقیقت در بین رزمندگان شناسایی فرماندهان و مسئولین برای تازه واردین مشکل و سخت بود.

*وقار و ابهت در بین رزمندگان از شاخصه های بیاد ماندنی می باشد

*الگوی عینی و عملی که از جمله عوامل مهم برای ثبت این واقعه در روح و جان رزمندگان شده است

*پرهیز از مطرح شدن که از هر هگونه دیده شدن توسط دوربین یا میکروفون و یا جایگاه های عمومی پرهیز کرده و فرار می نمودند

*طیف متنوع رزمنده(بذله،عرفانی و معتدل) که باعث ایجاد یک جامعه هدف متنوع در بین رزمندگان دفاع مقدس شده بود

*ساده و بی تکلف که از پوشش ، رفتار ، تجهیزات و غیره در بین رزمندگان موج می زد

*قناعت که سبب ایجاد تمرین و آمادگی برای روزهای پر خطر و محاصره و تحریم بود

*اختیار در حضور در پادگان های آموزشی ، اعزام به جبهه و یا حتی شرکت در عملیات بود و هیچ کس به اجبار در منطقه یا اقدامی نشد.

 

*سن کم بسیجی ها که بیشتر از طیف دانش آموزان ، دانشجویان و طلبه های جوان بودند

*آموزش های ساده که به دلیل شرایط سخت جنگ صورت می گرفت و با قرار گرفتن در کنار دیگر رزمندگان از تجارب آنان برای حضور در صحنه نبرد استفاده می کردند

*فقدان تجربه در مقایسه با ارتش های کلاسیک که با دوره های ویژه و شرکت در ماموریت های متعدد مجرب و آموزش دیده بودند

*فاقد سهمیه و امکانات خاص : اختصاص سهمیه رزمندگان از سال 1369 یعنی دو سال بعد جنگ اجرا شد آن م به صورت ناقص و ......

*دفاع از وطن به عنوان واقعه ای در طی دویست سال اخیر که قطعه ای از آن جدا نشد

*رفتار با اسرا با شرایط اسلامی ، انسانی و رعایت اصول بین الملل بر خلاف رفتار وحشیانه دشمن با آزادگان

*پشتیبانی مردم در جنگ که اگر نمی بود اصلاً امکان ایجاد چنین حماسه ای نبود

*ابتکار و خلاقیت که از جمله اختصاصات دفاع مقدس بود و خلاقیت های زیادی طی هشت سال باعث تحولات شگرف در آن شد

*فرماندهان استثنایی(رابطه دو سویه بر اساس محبت و وقار)

*امداد الهی که در صورت فقدان آن امکان کسب موفقیت نبود

*امکانات نابرابر بین رزمندگان اسلام و نیروهای دشمن (عده و عده)

*نفوذ و یارگیری از دشمن(لشکر 9بدر) و ما موفق شدیم از درون نیروهای دشمن یکی از بزرگترین یگان های عملیاتی را ایجاد کرده که ضربات زیادی را به دشمن وارد نمودند

*صف بندی کل دشمنان: همه کشورهای جهان پشت سر صدام حسین بوده و تنها در این کارزار سوریه و لیبی و کره شمالی می توانستیم سلاح تهیه نماییم

 

#راز_اهمیت
#ماندگاری
#دفاع_مقدس
http://telegram.me/safeer59

 

ریشه های جنگ :

حرف های وحشتناک صدام بعد از دیدار با ابراهیم یزدی :

سپتامبر 1979 کوبا نشست جنبش عدم تعهد


در سپتامبر 1979 در کوبا نشست جنبش عدم تعهد برگزار شد و صدام ریاست هیئت عراقی را بر عهده داشت، یعنی دو ماه قبل از این که رئیس جمهور شود. و من هم در این نشست به عنوان عضوی از هیئت عراقی شرکت کردم. ریاست هیئت ایرانی را دکتر ابراهیم یزدی که بعد از پیروزی انقلاب وزیر امور خارجه شده بود، بر عهده داشت.

در حاشیه نشست دیداری میان صدام و یزدی برگزار شد که من هم حاضر بودم. روابط میان دو کشور تا اندازه ای متشنج شده بود. نه فقط به دلیل تغییری که در ایران به وجود آمده بود و شعارهایی که ایران سر می داد، بلکه به دلیل درگیری های مرزی میان دو کشور. و منصفانه بگویم که بیشتر حمله ها از طرف ایرانی ها بود (؟؟!!). به پست های بازرسی پلیس حمله می شد و کارهای تحریک آمیزی در شط العرب صورت می گرفت.

در دیداری که میان صدام و یزدی انجام شد صحبت ها خیلی سازنده و ایجابی و مهم بودند. دیدار در حالی به پایان رسید که دو طرف توافق کردند که گفت وگوها را در سطوح عالی دنبال کنند. برای بدرقه وزیر امور خارجه ایران از محل خارج شدم و بعدا به مقر صدام بازگشتم که دیدم به سرعت به سمت باغ خارج شده است، من هم به دنبالش رفتم. حقیقت این است که فضای ایجابی دیدار مرا بیشتر ترغیب کرد که بخواهم او را قانع کنم که مشکلات باید از طریق ابزارهای مسالمت آمیز حل و فصل شوند برای این که من مخاطرات آغاز جنگ بین عراق و ایران را که بارها از کنترل خارج شده بود، درک می کردم.

 

این رغبت نزد من دائما افزایش می یافت که من شخصا رئیس جمهور را در این زمینه قانع کنم. و فکر کردم که فضای جلسه می تواند مرا برای ورود به این مبحث ترغیب کند به ویژه که ما به تنهایی می توانستیم بر سر آن صحبت کنیم.

شروع کردم درباره اهمیت راه حل مسالمت آمیز و انجام مذاکرات و دیدارها صحبت کردن. و گفتم که ما دو کشور همسایه هستیم و هر کشوری نیاز به ساخت اقتصاد خود و ایجاد فرصت های آموزشی و علمی برای فرزندانش دارد. و اضافه کردم که جنگ همیشه راهی برای حل مشکلات نیست. بلکه مشکلات را پیچیده تر و مضاعف تر می کند به ویژه اگر پشت سر خود حساسیت های تاریخی هم داشته باشد. صدام به حرفم گوش می کرد. توانایی شنیدن از صفات او بود.

وقتی که حرفم تمام شد، صدام شروع به صحبت کرد و گفت:

«صلاح متوجه باش. این فرصت هر صد سال یک بار به وجود می آید. این فرصت امروز به وجود آمده است. سرهای ایرانی ها را می شکنیم و وجب به وجب خاکی که اشغال کرده اند را بر می گردانیم. و شط العرب را باز می گردانیم.»

با چشمان از حدقه در آمده به او خیره نگاه می کردم و او اضافه کرد: «این حرف راه حل مسالمت آمیز و راه حل انسانی و حل مشکلات با ایران را نمی خواهم بار دیگر ابدا از زبانت بشنوم. خودت را برای سازمان ملل آماده کن. حرفی که به تو می زنم را گوش کن. سرهای ایرانی ها را می شکنم و وجب به وجب از خاک خرمشهر تا شط العرب را بر می گردانم.»

حرف صدام کاملا با فضای جلسه متفاوت بود، او خیلی وارد بود به این که آن چه فکر می کند را مخفی کند. فکر می کرد در برابرش فرصتی تاریخی به وجود آمده است تا بتواند ایران را ادب کند، ایرانی که درگیر مسائل داخلی اش بود و ارتشش در حال فروپاشی بود.......

منبع : کتاب "عراق از جنگ تا جنگ/صدام از این جا عبور کرد" بخش 48 ،نویسنده غسان الشربل، روزنامه نگار مشهور لبنانی و سردبیر روزنامه الحیات

منشور ملل متحد و نقش آن در منازعات جهانی:

آغازجنگ عراق علیه ایران و منشور ملل متحد:

منشور ملل متحد سّندی است که هدف‌ها و سازمان و نحوه کار سازمان ملل متحد و نهادهای وابسته به آن را تعیین می‌کند. این سند در حکم اساسنامه سازمان ملل است.

متن منشور ملل متحد در ۲۶ ژوئن ۱۹۴۵ در سانفرانسیسکو در پایان کنفرانس ملل متحد به امضای ۵۱ کشور رسید و در ۲۴ اکتبر ۱۹۴۵ لازم‌الاجرا شد. امروزه ۱۹۱ کشور آن را امضا کرده‌اند و رعایت مفاد آن برای همه اعضای سازمان ملل متحد الزامی است. در متن منشور صریحاً تأکید شده که مفاد منشور بر هر قرارداد بین‌المللی دیگری مقدم است.

این منشور از یک یادداشت مقدماتی، یک دیباچه و ۱۹ فصل تشکیل شده است.

  • در یادداشت مقدماتی افزوده‌ها به منشور و تاریخ آن‌ها ذکر شده و اساسنامه دیوان بین‌المللی دادگستری جزء لاینفک منشور ملل متحد اعلام شده‌است.
  • در دیباچه که به‌طور کلی از دیباچه قانون اساسی ایالات متحده آمریکا گرفته شده است اهداف کلی سازمان ملل متحد آمده است.
  • فصل یک اهداف سازمان ملل و اقدامات آن برای تأمین صلح و امنیت در جهان را برمی‌شمرد.
  • فصل دو شرایط عضویت در سازمان ملل متحد است.
  • فصل‌های سه تا پانزده مجموعه‌ای از اسناد مربوط به ارکان و سازمان‌های وابسته به سازمان ملل و شرح وظایف آن‌ها است.
  • فصل‌های شانزده و هفده ترتیبات ترکیب و ادغام مقرارات سازمان ملل با دیگر عهدنامه‌های موجود بین‌المللی را شرح می‌دهد.
  • فصل‌های هجده و نوزده شامل ترتیب افزوده‌های منشور و نحوه تصویب آن‌ها است.

طبق منشور ملل متحد کشورهایی که مورد تجاوز و هجوم از ناحیه سایر کشورها قرار می گیرند باید دو اقدام را انجام دهند :

1-بلافاصله و باید شورا امنیت سازمان ملل متحد را در جریان امر قرار دهد و درخواست برگزاری جلسه فوری شورای امنیت را بنماید تا اقدامات لازم برای توقف و گسترش بحران و منازعه صورت بگیرد.

2-طبق ماده 51 از فصل هفتم منشور کشور مورد تهاجم می تواند از کلیه ابزار و ادوات نظامی برای دفاع از تمامیت ارضی خویش استفاده کند.

در هنگام تجاوز ارتش عراق به ایران ساعاتی بعد از آغاز آن دبیر کل سازمان ملل با سفیر ایران در سازمان ملل تماس گرفته و اظهار نمود با اخبار واصله مبنی بر حمله عراق آیا ایران می خواهد جلسه شورای امنیت تشکیل شود؟ که جواب سفیر از ناحیه دولت ایران منفی بود.

دبیر کل مجدداً با وزارت خارجه ایران که تابع شورای انقلاب بود تماس گرفتند که باز هم جواب ایران منفی بود.

استدلال آن موقع برای عدم درخواست از سازمان ملل این بود که سازمان های بین المللی و از جمله سازمان ملل تابع ابرقدرت ها و آلت دست آنها می باشد و رجوع به آنها ضمن این که مشکلی را حل نمی نماید سبب از دست رفتن فرصت ها و تحمل ضربات و از دست رفتن سرزمین های ایران بود.

متعاقب این موضع گیری ایران آقای کورت والد هایم خود راساً بیانیه ای صادر و ضمن ابراز نگرانی از گسترش درگیری تقاضای تشکیل جلسه شورای امنیت را نمود و از دولت ایران درخواست نمود تقاصاهای خویش را مطرح نماید که در نهایت اولین قطعنامه جنگ ایران و عراق در ششم مهرماه صادر شد که خنثی ترین شکل حقوقی بود که در آن به جای این که لفظ تهاجم و جنگ را بکار ببرد صرفاً آن را به عنوان وضعیت بین ایران و عراق در نظر گرفته بود و تنها به ابراز نگرانی بسنده نموده بود.

منشور ملل متحد سازمان ملل متحد

فصل هفتم منشور ملل متحد سازمان ملل متحد

دفاع مقدس کوله باری از تجربه در گذشته و  الزامات جنگ آینده : (2)

نجف زراعت پیشه

دفاع مقدس و الزامات جنگ آینده :(چه باید کرد؟)

فرصت شناسی و بکار گیری عملی آن:

مسئله مهمی که در این جا پیش می آید این است که جنگ آینده ماهیتی چند بعدی دارد که ریشه در اقتصاد ،اخلاق،فرهنگ جامعه دارد که البته تمام آن متوجه نیروهای نظامی نبوده و نهادهای موجود در کشور باید هماهنگ و یکپارچه در این زمینه برنامه ریزی و متناسب با تهدیدات فوق اقدامات خویش را در سه سطح کوتاه مدت،میان مدت و بلند مدت هماهنگ نمایند ؛تعدادی از این تهدیدات که ممکن است ما را در جنگ آینده درگیر نموده و با مشکل روبرو سازد عبارتند از :

اقتصاد و معیشت :

پس از جنگ و برای بازسازی خرابی ها با اجرای برنامه های پنج ساله و همچنین برنامه چشم انداز بیست ساله هر چند اشکالات جدی به نحوه اجرا توسط مجاری امور وارد است اما اقتصاد ایران علی رغم ایرادهای جدی وارد به آن از پتانسیل های عظیمی برخوردار شده که در صورت استفاده از ظرفیت های آن در هر حوزه می توانیم از صادرات تک محصولی نفت رهایی یافته و بی نیاز شویم؛ شاید برخی به عدم سرمایه گذاری خارجی ها  و مشخصاً غرب در نتیجه تحریمها اشاره جدی داشته باشند اما بسیاری از بخش های اقتصادی در ایران از جمله کشاورزی ، خطوط ارتباطی  و  ... را می توان با امکانات داخلی ایجاد و با بکارگیری نیروی انسانی موجود در جمعیت جوان کشور از مزایای فوق العاده آن در جهت راه اندازی سایر بخش ها استفاده نمود.

 

موقعیت ارتباطی استثنایی ایران در پیوند شمال-جنوب و شرق به غرب امتیاز طلایی می باشد که با استفاده درست از آن می توان بر حساسیت های قومی-مذهبی، امنیتی و ... غلبه و بر مشکلات و معضلات اقتصادی رودرو فائق آمد.

ورود به دوران جدید قرن بیست و یکم مساوی بود با تغییرات وسیع در منابع قدرت که اقتصاد به نسبت سایر منابع از اهمیت بالاتری برخوردار شد،نیار جمعیت به نیازهای اولیه و ابتدایی حیات نظیر غذا و امکانات رفاهی و در مراحل بعدی نیاز به تحصیل و توسعه و ....سبب شد که اقتصاد کشورها در مرتبه اول قرار گیرد و سایر بخشها در حاشیه.کشورهایی که در این چرخه نتوانستند پا به پای کشورهای غنی و توسعه یافته عمل نمایند یا دچار بحران ها و تنش های متعدد گشته یا درکمترین مرتبه نیروهای ماهر و متخصص که با هزینه کشورهای فوق به بالاترین سطح تخصص رسیده و اکنون آماده حضور در بازار کار و فعالیت بودند برای برخورداری از امکانات رفاهی و کار مناسب راهی کشورهای توسعه یافته شده و مهاجرت نمایند که در فرایند طولانی پدیده فرار مغزها به صورت اپیدمی کشورهای توسعه نیافته و از جمله ایران ما را نیز فرا گرفت و سبب ضرر و زیان های زیاد به کشور گردید.

کمبود نیروی انسانی ، فقدان قوانین یا ناقص بودن آنها،نبود سرمایه گذاری داخلی و خارجی و .... سبب چالش های متعددی نظیر افزایش بیکاری ، فقر ،راندمان پایین تولید و در یک کلام ناامنی و عدم توسعه همه جانبه اقتصادی می شود که با هویدا شدن علائم وسیع و روشن آن در حاشیه مرزی کشور که همجوار با همسایگان می باشد و روستاها ، سبب مهاجرت این مناطق به شهرها و به خصوص هسته سیاسی کشور می شود و با تخلیه این مناطق و عدم توسعه نیافتگی آنان در خلاء نیروهای انسانی که بهترین عامل دفاعی در مواقع بحران به شمار می رودامکان نفوذ از این مجاری برای مطامع دشمنان را فراهم می سازد و به یاد داشته باشیم که توسعه یافتگی و امکانات رفاهی در کشورهای همجوار نظیر ترکیه و حوزه خلیج فارس سبب جلب توجه و نگاهها به آنسوی مرزها شده که تبعات امنیتی خاص خود را دارد.

از دیدگاه ژئوپلیتیک و همانگونه که مقام معظم رهبری در پیامهای نوروزی دو سال اخیر به درستی بحث اقتصاد یا برجسته کرده به عنوان مهم ترین و پایه ای ترین بحث باید اقتصاد ایران مورد توجه ویژه قرار گرفته و سر وسامان گیرد که لازم است چالش های زیر در این زمینه رفع شود:

  • فراهم نمودن زمینه های اشتغال و برطرف کردن معضل بیکاری برای در امان ماندن از پدیده مهاجرت و سایر تبعات منفی آن
  • زدودن فقر در سطح جامعه:

فقر ماهیتی ویران کننده دارد و یکی از عوامل نفوذ و جذب افراد از طریق سازمان های جاسوسی و نهادهای افراطی نظیر سلفی ها و داعش و اقدامات ضد امنیتی استفاده از افراد با ویژگی فقر اقتصادی می باشد لذا باید با سروسامان دادن به اقتصاد با شیوه های علمی و بکاربردن سرمایه گذاری های داخلی و خارجی و بر طرف کردن موانع پیش روی آن زمینه های ایجاد و گسترش فقر را از بین برده تا راه نفوذ دشمن مسدود شود؛ شاید یکی از راههای پیشنهادی برای زدودن این چالش کمک های مستقیم به مردم و نیازمندان باشد که در حقیقت یک مسکن به شمار می رود و در صورتی که بخواهیم معضل فوق را ریشه ای حل شود فراهم نمودن زمینه های توسعه همه جانبه مناطق به خصوص مرزی و اشتغال می باشد.

  • تسهیل و اجرای توسعه همه جانبه با تدوین قوانین با تاکید بر سرمایه گذاری داخلی و خارجی به خصوص در مناطق پیرامونی و دور از مرکز ؛ در این مسیر گام مهم نظارت و ضمانت اجرایی کامل بر حسن اجرای قوانین فوق و برخورد جدی با متخلفان و تشویق افراد و نهادهای کاری می باشد.
  • اجرای طرح ها و پروژه های عمرانی و توسعه در مناطق مختلف  پیرامونی با اولویت بکارگیری افراد بومی
  • استفاده از مزیت نسبی مناطق مختلف برای توسعه حداکثری

دیپلماسی و سیاست خارجی :

همانگونه که استراتژیست ها بیان می کنند جنگ در ادامه سیایت و به عنوان آخرین ابزار از آن استفاده می شود و بر اساس نظر سون تزو استراتژیست چینی در 500 سال قبل از میلاد بیان کرده هنر جنگ در جنگ نکردن و به اهداف جنگ رسیدن است بر همین اساس وجود یک سیاست خارجی مدون و منطقی می تواند ایران را دریای متلاطم و مواج بحران های منطقه ای و بین المللی بدون پرداخت هزینه های گزاف بیرون آورد همانگونه که در جنگ ایران و عراق و هشت سال دفاع مقدس اگر هماهنگی کامل بین سیاست خارجی و اعمال قدرت رزمندگان در جبهه های نبرد وجود داشت می توانستیم شاهد اثرگذاری بهتری از قدرت و نفوذ ایران اسلامی باشیم؛ هر چند باید در این راستا رفتارهای احساسی آن دوران را بر سر راه محدویت بکار بردن ابزار دیپلماسی در نظر گرفت.

امروزه نیز یک سیاست خارجی منسجم و مدون با ملاحظات دفاعی نظام می تواند چهره مقتدری را در عرصه نظام بین الملل از خود نشان داده و از تهدیدات علیه کشور جلوگیری نماید و در اولین گام باید همسایگان خویش را دریابیم که صرف نظر از خوب یا بد بودن آنها نقش بسیار مهمی در وضعیت سیاسی امنیتی و منافع ملی ما دارد و ریشه های بسیاری از منازعات و بحران ها در همین مسئله نهفته می باشد که تثبیت و نهادینه نمودن قراردادهای مرزی و مکمل های آن و همکاری های اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی و ....می تواند نقش اساسی در این امر داشته باشد و در دومین گام استفاده از ظرفیت ها و توانمندی های سازمان ها و نهادها و اتحادیه های منطقه ای و بین المللی برای پیشگیری و حل منازعات و تنش ها می باشد.  

 

افکار عمومی و مردم :

وحدت مردم و جامعه در دفاع مقدس به عنوان یکی از عوامل قدرت و پیروزی ایران در مقابل تهدید دشمن خارجی محسوب می شود و مردم ایران صرف نظر از تنوع قومی،دینی ،مذهبی،سیاسی و ...با وحدت کلمه در مقابل دشمن از تمامی توانمندیهای خویش استفاده کرده و سبب کسب افتخار و پیروزی در دفاع مقدس شدند. برای مقابله با دشمنان در زمان حال نیز وحدت آحاد ملت در مقابل تهدیدات و چالش های پیش رو یکی از بزرگترین و مهمترین عوامل اقتدار نظام می باشد و باید از هرگونه اقدام و فعالیتی که این پارامتر مهم و موثر را خدشه دار نماید و موجبات تفرقه میان آنان را فراهم آورد جلوگیری کرد؛ رد صورتی که نظام سیاسی بتواند مردم و افکار عمومی را با خود همراه سازت انگیزه تهاجم خارجی به حداقل رسیده و خطر حضور نیروهای مهاجم حتی اگر در عمق سرزمینی باشد به دلیل ضدیت افکار عمومی و مردم با آنها و پشتیبانی از نظام سیاسی کاهش می یابد و همچنان که شاهدیم گزینه های روی میز قدرت های فرامنطقه ای تا کنون به دلیل مردم و رهبری و مشخص نبودن میزان خسارات آنان هیچگاه عملیاتی نشده و در صورت ادامه روند هیچگاه به وقوع نمی پیوندد.

 

شبکه های اجتماعی و فضای مجازی:

عصر کنونی به درستی عصر ارتباطات نام نهاده شده و بدون شک هیچ خبر و اقدامی را نمی توان پوشیده گذاشت و تمامی اتفاقات در سطح جهان در کمترین لحظه به سرتاسر جهان مخابره و سبب آگاهی جهانیان می شود و سرعت این پدیده به اندازه ای می باشد که لحظه به لحظه بر امکانات و کیفیت آن افزوده می شود؛ به هر حال این پدیده را می توان مثل تیغ دو دم در نظر گرفت که هم در جهت مثبت و هم منفی می توان از آن استفاده نمود و راهکار مقابله همه جانبه با آن مستلزم صرف هزینه های فراوان می باشد که در پایان نیز بدون رسیدن به نتیجه مد نظر فقط توانایی محدود کردن و حتی عکی العمل نهادهای بین المللی را به دنبال دارد. اما چه باید کرد؟

به نظر می رسد درستی و صداقت و عملکرد مناسب که از توصیه های اساسی دین مبین اسلام می باشد و پاسخگویی صریح و بدون ملاحظه به شبهات و اقدامات و کارهای انجام شده توسط افراد،نهادها و ....و ارایه یک الگو و مدل از آینده می تواند نقش دشمن در استفاده منفی از عملکرد شبکه های فوق را به نتیجه مثبت تبدیل نموده و با ابزار دشمن به مصاف با وی رفته و در جهت تامین منافع ملی به خدمت گرفت . این امر با توجه به تنوع قومی،دینی،مذهبی،سیاسی و .. در پهنه سرزمین ایران که از هزاران سال قبل وجود داشته حائز اهمیت است و متاسفانه هم اکنون محور تنش ها و منازعات پیرامونی ما بر محور مذهب و قومیت در جریان است و در صورتی که تفکر مبتی بر اعتقادات و ایدئولوژی به طور تام به سیاست خارجی و عرصه تصمیم گیری های استراتژیک سرایت ماید منجر به ایجاد،گسترش بحران ها و جنگ های نیابتی در منطقه می شود.

 

چالش آب:

جنگ آینده را به درستی جنگ آب نهاد اند چرا که کمبود منابع آبی و از آن مهم تر مدیریت صحیح منابع آبی هم اکنون چهره زشت و بحرانی خود را نشان می دهد.موقعیت ایران در جنوب غرب آسیا که منطقع گرمو خشک و کم آبی نیز می باشد از معضلات مهم و بحرانی می باشد این امر زمانی روی خود را نشان می دهد که در دو سطح داخلی و خارجی به آن توجه نماییم: کشورهای پیرامونی ما به استثنا ترکیه از کمی منابع آب رنج برده و از طرف دیگر سرشاخه های منابع آبی یکدیگر در کشور همسایه آنان قرار گرفته است در مورد ایران سرچشمه روزهای هیرمند و هریرود در افغانستان قرار داشته و پس از سیر آب نمودن این کشور وارد استان سیستان و بلوچستان و خراسان می شود و در غرب کشور برخی رودها نظیر میمه،دویرج،کرخه و ....از درون ایران سرچشمه گرفته و در ادامه به خاک عراق و برای رفع نیازهای کشاورزی و شرب منطقه استفاده می شود.

 

ادامه شرایط خشکسالی اقلیمی، افزایش جمعیت ،ساخت سدهای جدید،پروژه های کشاورزی و ...سبب کاهش حق آبه ورودی منابع آبی به کشورهای مصب رودخانه می شود که در گذر زمان سبب افزایش تنش های جدی در این زمینه خواهد شد و از سوی دیگر در درون کشور با توجه به نیاز صنایع،کشاورزی و جمعیت به آب با کمبود آن روبرو هستیم که منجر به انتقال آب از سایر حوضه ها شده و این امر سبب تنش و بحران های زیادی در آینده خواهد شد ضمن این که نشانه های آن در برخی از استان ها هویدا شده است.

 

منابع انرژی مشترک :

برخی منابع انرژی ما با کشورهای همجوار مشترک بوده که در زمینه استخراج آنها باید بر اساس پیمان ها و معاهدات دو جانبه بر اساس اصول حسن همجواری اقدام کرد که از جمله آن ها می توان به حوضه های گازی پاری جنوبی ، یادآوران،مجنون و ..اشاره کرد که استخراج منابع در برخی نقاط با توجه به امکانات مالی و همچنین تکنولوژی روز و پیشرفته سبب عقب ماندگی ما در این حوزه ها شده است و ایران به دلیل برخی ملاحظات از جمله تحریم و کمبود منابع مالی و از همه مهمتر مدیریت بهینه نتوانسته از حق خود به طور کامل استفاده نماید و در این زمینه باید سعی کرد با حداکثر توان و به خدمت گرفتن امکانات و با یک مدیریت صحیح و با ثبات و با رعایت اصول حسن همجواری از حق و حقوق و منافع ملی کشور استفاده و هم چنین زمینه های بروز بحران و تنش را از میان برداشت.

 

نظامی:

امروزه ارتش و سپاه با برخورداری از تجارب هشت سال دفاع مقدس و تکیه بر توانمندی های دفاعی خویش که البته با اشراف فرماندهی کل قوا بر آن صورت گرفته توانسته اند در حوزه های سرزمینی و تقسیم بندی آن نسبت به تهدیدات احتمالی عکس العمل مناسب را از خود انجام دهند و حتی با گستره این حضور به صورت مستشاری در کشورهای عراق و سوریه نسبت به تامین منافع ملی ایران و دور کردن تهدیدات در فراسوی مرزها اقدام نمایند.ارتش و سپاه به عنوان دو نیروی عملیاتی در هشت سال دفاع مقدس توانستند اقدامات بسیار خوبی در زمینه دفاع از کشور انجام دهند . از جمله نقاط قوت قابل ذکر حضور نیروهای مردمی و بسیج و سازماندهی آنان در صحنه نبرد بود که بدون ادعا تا آخرین روزهای جنگ و حتی روزهای پس از آن از تمامیت ارضی ایران دفاع کرده و مانع تحقق اهداف دشمن شوند ولی ایراداتی در زمینه نوع بکارگیری آنان وجود دارد که در استفاده آنان در بکارگیری در صحنه نبرد اشکال ایجادمی کرد:

  • طرح های نظامی:

طرح های مدون دفاعی با تکیه بر دکترین نظامی منطقی و معقول می تواند سبب عدم غافلگیر شدن کشور در شرایط بحرانی و تنش شود و به یاد داشته باشیم که دشمن از یک استراتژی واحد در نبرد استفاده نخواهد کرد و شیوه های صحنه نبرد در جنگ ایران و عراق با جنگ خلیج فاری به کلی متفاوت بوده و در نبردهای آتی نیز روش دشمن شبیه شرایط قبل نخواهد بود لذا بروز رسانی طرح ها بر اساس توانمندی ها خودی و ضعف دشمن یک امر ضروری می باشد.باید از این امر غفلت نکنیم که تجارب جنگ های قبلی کپی برداری نمی شود و ما با اشکال متنوع،جدید و بروز شده از آرایش استراتژیک،تسلیحات جدید و در یک کلام نوع جدیدی از نبرد روبرو می شویم که قابل مقایسه با شیوه های قبل نمی باشد و سکون در این مرحله به مثابه تسلیم شدن در مقابل تحرکات جدید دشمن می باشد.

 

  • نیروهای مردمی و بسیجی :
  • اختیاری بودن که ضمن این که سبب شجاعت و غیرت آنان در جنگ می شد اما به دلیل این که در انتخاب یگان ،رسته و .... مختار بودند از طرف فرماندهان دایره تصمیم گیری محدود بود
  • محدویت زمانی: نیروی بسیجی حداکثر زمان ماموریتش سه ماهه بود و در صورت اتمام ماموریت کسی نمی توانست مانع رفتن آنان شود و میزان حضور بسیجی ها حوزه تصمیم گیری را محدود می کرد به یاد داشته باشیم برخی عملیات ها نظیر والفجر مقدماتی ، کربلای5 و ...در زیر سایه این محدویت شکل گرفت.
  • عملیاتی بودن : بسیجی ها برای حضور در عملیات در جبهه حضور پیدا می کردند و از پدافندی و سکون و ...متنفر بودند و همین امر ضعف عمده ای برای نگهداری از مناطق تصرف شده پس از هر عملیات را تشکیل می داد.
  • ثابت بودن زمان حضور در جبهه: اکثریت بسیجی ها را دانش آموزان ،کشاورزان و روستائیان تشکیل می دادند و عمده حضور آنان به فصل زمستان محدود می گشت که آب و هوای خوزستان را مناسب برای انجام دادن می کرد لذا محدود شدن به فصل زمستان سبب آمادگی بیشتر دشمن و از دست رفتن اصل غافلگیری کامل آن می شد.
  • آموزش با دوره زمانی کم: نیروهای مردمی در یک دوره کوتاه آموزش دیده و وارد مناطق عملیاتی می شدند که عاملی می شد برای برخی نابسامانی ها در صحنه نبرد به طوری که برخی زمان ها به خصوص عملیات خیبر در العزیر و در عملیات بدر در روستای البیضه ما با امکاناتی مجهز روبرو شدیم که کسی با کاربرد آنها آشنایی نداشت و با سیاست صبر و انتظار متاسفانه توسط دشمن علیه ما بکارگیری شد.

لذا باید ضمن استفاده از این اهرم بسیار قوی در مصاف با بحران های پیش رو که کارآمدی خود را در دفاع مقدس به بهترین وجه نشان داده برای رفع ایرادات آن در زمینه آموزش،زمان و تبعیت از مقررات نظامی حداکثر تلاش را نمود.

  • فرماندهی و مدیریت نظامی:

فرماندهی و مدیریت مبتنی بر تواضع و احترام ومقابل نیروها و بسیجی ها رمز ماندگار موفقیت شکستن خطوط دشمن در سخت ترین شرایط و نفوذ در مستحکم ترین جبهه های نبرد با دشمن بود اما همین امر با توجه به جنس مردمی نیروها باید قواعد کلاسیک نظامی را زیر پا می گذاشت و همگام با نیروها و جلوتر از آنها در خطوط مقدم حضور می یافت و آخرین نیرویی بود که از خطوط جبهه خارج می شدند تا نیروها با اعتماد به نفس بالا ماموریت خویش را انجام دهند همین امر سبب شده تا ما تعداد زیادی از فرماندهان خویش را در خط اول نبرد با دشمن از دست دهیم و از آنجایی که در نیروهای نظامی تمام نگاهها به سمت فرماندهی معطوف می باشد در صورت شهادت و یا  زخمی شدن آنان می تواند ماموریت محوله را با اشکال جدی روبرو سازد و رفع این مشکل به تصحیح نگاه نیرو به فرماندهی و آموزش های مربوطه برمی گردد.

  • اصول جنگ :

در دوران دفاع مقدس به دلیل برخی ملاحظات در ابتدا به اصول جنگ خیلی توجه نمی شد و با توجه به این که اصول فوق جهت موفقیت در نبرد و کاستن از تلفات صحنه نبرد تهیه شده است لزوم استفاده از اصول جنگ لازم و ضروری می باشد ولی از آنجایی که این اصول متناسب با مناطق دیگر و شیوه های جنگ کلاسیک نوشته شده و دفاع مقدس ما با زیر پا گذاشتن بسیاری از این آموزه ها شیوه ها و راهبردهای جدیدی را در دفاع مقدس و هم اکنون در عراق و سوریه در بوته امتحان و اقدام گذاشته باید نسبت به رعایت این اصول و در صورت لزوم اصلاح آنها برای مقابله با تهدیدات پیش رو اقدام نمود.

  • مردم و کمک های پشتیبانی :

مردم و نقش آنان در جبهه های نبرد و دفاع مقدس بی شک نقش ماندگاری داشته و به عبارتی می توان گفت که جنگ ما کاملاً توسط مردم اداره و کنترل می شد و در صورت حذف آن امکان تصور موفقیت و پیروزی غیر ممکن می باشد ، از آنجایی که حضور آسان و بدون دردسر نیروهای مردمی و مسئولین در مناطق جنگی به عنوان نقاط قوت محسوب می شود ولی در این رفت و آمدها ما شاهد کسب اطلاعات آنها در مورد نحوه آموزش ، سازماندهی،نوع تجهیزات و مهمتر از آن نیازهای جبهه می شدند که به راحتی می شد منطقه عملیات آتی و نوع عملیات مشخص می شد و در این راه ستون پنجم دشمن نیز بیکار ننشسته و این اخبار به سمت دشمن سرازیر می شد و لو رفتن برخی عملیات ها از این منظر قابل توجه می باشد که لزوم توجه به این امر و ملاحظات امنیتی در این راه بدون اینکه ارتباطات مردمی آسیب پذیر شود باید مد نظر قرار گیرد.

  • استراتژی و تاکتیک :

در دفاع مقدس دشمن در سه مقطع ابتدا،میانه و انتهای جنگ استراتژی خود را تغییر داد و با مناسب دیدن وضعیت ابتدا استراتژی تهاجمی را آغاز کرد و توانست حدود 15000کیلومتر مربع از خاک ایران را اشغال نماید ولی با مقاومت رزمندگان و عملیات های بی وقفه توانستند آنها را از بخش زیادی از خاک ایران بیرون رانده و دشمن در لاک دفاعی و پشت استحکامات عظیم مهندسی پناه برد و در برهه ای از زمان و مشخصاً در میانه عملیات والفجر 8 زمانی که در فاو مشغول تثبیت مواضع بدست آمده در منطقه بودیم عراق استراتژی دفاع متحرک را در بخش های زیادی از جبهه های میانی و شمال غرب امتحان نمود؛ هر چند به پیروزی هایی دست یافت اما مقاومت رزمندگان اسلام سبب شد تا دشمن تغییر استراتژی داده و مجدداً در لاک دفاعی فرو رود. با انجام عملیات کربلای 5 و تلاش ایران برای انجام عملیات نظامی پس از صدور قطعنامه 598 عراق به سازماندهی و آموزش ویژه نیروهای خود دست زده که منجر به عملیات گسترده تهاجمی طی چهار ماه در سال 1367 و  از دست دادن مناطق جنگی بدست آمده طی عملیات های قبلی شد و نشان دهنده این امر است که دشمن متناسب با وضعیت استراتژی خود را در تغییر می داد.

 

در دفاع مقدس ما تنها از یک استراتژی در مصاف با دشمن استفاده می نمودیم و آن حمله سالیانه در زمستان و غالباً نیز در خوزستان بود و همین امر باعث شد تا نتوانیم دشمن را در زمینه استراتژی در صحنه نبرد با غافلگیری روبرو سازیم که در برنامه ریزی های آتی باید این امر مد نظر قرار گیرد.

#تجارب

#آسیب_شناسی
#انتقال_تجارب

#جنگ_آینده

#فرصت_شناسی

#زراعت_پیشه

#نجف

http://telegram.me/safeer59

 

 

دفاع مقدس کوله باری از تجربه در گذشته و  الزامات جنگ آینده : (1)

نجف زراعت پیشه

دفاع مقدس هشت سال مردم ایران به عنوان یک استثناء در تاریخ دویست و اندی سال اخیر از زمان ایجاد مرز های سیاسی بین ایران و کشور های همجوار می باشد چرا که تمامیت ارضی  ایران محفوظ و مرزهای سیاسی آن بدون تغییر باقی ماند.  

به دلیل موقعیت گذر گاهی  کشور ایران ، همواره محل تاخت و تاز مهاجمان  از جهات مختلف بوده وبه دلایل مختلف ما شاهد کاهش وسعت کشور ایران در نتیجه واگذاری بخش های زیادی از آن بر اساس جنگ ها و معاهدات گوناگون بوده ایم که مورد مرزهای غربی ایران درزمان همجواری با امپراطوری عثمانی آماج 24جنگ ودر زمان تاسیس کشور عراق شاهد هجوم حزب بعث در سال 59 بودیم ؛ صرف نظر از علل و دلایل این تهاجمات در این فرصت به تجارت جنگ ایران وعراق  و تعمیم ان به شرایط کنونی پرداخته وبه الزامات جنگ آینده که کاملا متفاوت با دوره دفاع مقدس می باشد می پردازیم.

تجارب دفاع مقدس :

 وضعیت سیاسی- امنیتی

 در زمان وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ما شاهد وضعیت نامناسب  سیاسی به دلیل بی ثباتی سیاسی ناشی از وقوع انقلاب اسلامی ایران ، جو ترور و وحشت از سوی گروه فرقان ، بساط خود مختاری و بحران در اکثر نقاط و مخصوصاً  استان های مرزی مبتنی بر دو عامل قومیت و مذهب بودیم که کشوررا به پایین ترین حد ثبات از لحاظ سیاسی – امنیتی رسانده و زمینه طمع قدرت های خارجی را فراهم ساخته بود.

 اما ما به دلیل استقرار نهادهای سیاسی وغلبه بر آنها به مرحله ای  رسیده ایم که از بهترین شرایط سیاسی در سطح منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا برخوردار شده ایم ؛ البته تنها استثنائات در این زمینه را می توان به فقدان فرهنگ  احترام به قانون و رواج  داشتن قانون گریزی در میان بخش هایی   از جامعه اعم از مسئولین و مردم مشاهده نمود.

وضعیت بین المللی :

شرایط نامناسب ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی با تبلیغات سوء دشمنان مبنی بر قصد و هدف ایران برای صدور  انقلاب اسلامی به شیوه نفوذ و حرکات نظامی سبب بدبینی کشورهای دیگر به خصوص دولت های منطقه نسبت به ایران شده بود به طوری که اگر از چند استثنا در بین کشورهای مسلمان منطقه بگذریم غالباً در صف مخالفان انقلاب اسلامی و کشور ایران قرار گرفته بودند، به عبارتی یک دگرگونی اساسی میان دوستان و دشمنان ایران قبل و بعد از پیروزی انقلاب ایجاد شده بود. در ادامه اختلاف بین بنی صدر رئیس جمهور با مجلس بر سر انتخاب نخست وزیر و بعد از آن اختلاف بر سر انتخاب وزرا و علی الخصوص بلاتکلیفی دستگاه سیاست خارجی سبب شده بود که ایران نتواند در سطح بین المللی نسبت به بحران های ایجاد شده به خصوص تجاوز عراق به ایران از حق مسلم خویش استفاده و با توجه به اهرمهای موجود در این سازمان ها بر علیه متجاوز بکارگیری نماید؛ همین انفعال در در سیاست خارجی که البته شرایط آن روز ایران نیز اقتضا می کرد سبب عقیم ماندن حرکات عظیم رزمندگان اسلام در جبهه های جنگ  و حرکات نظامی شد.

شورای همکاری خلیج فارس و افزایش چالش های منطقه ای و بین المللی

وضعیت اقتصادی :

 اوضاع اقتصادی ایران در زمان  پیروزی انقلاب اسلامی تا وقوع جنگ تحمیلی از شرایط مناسبی برخوردار نبود و فضای حاکم بر جامعه ناشی از وقوع انقلاب ، دگرگونی ها و ....سبب تغییرات شگرفی در اقتصاد شده که با بسته شدن درب برخی کارخانه ها یا فرار سرمایه داران و مستشاران خارجی سبب افت تولید و کاهش سرمایه گذاری ناشی از ناامنی در حوزه اقتصاد بود که سبب شده بود رغبتی در شرایط نامناسب آن روزها برای امر تولید و راه اندازی اقتصاد پدید نیاید.وقوع جنگ و اجرای طرحهای سهمیه بندی و کوپن بندی برای توزیع هر چه بهتر اقلام مورد نیاز مردم از جمله اقدامات نظام برای عبور از دوره بحرانی جنگ و دفاع مقدس بود که سبب شد ما در پدیده ای نادر با قحطی و گرسنگی روبرو نشده و بتوانم سربلند این مرحله را به پایان ببریم، اما تنها عامل مهم در این روند کمک های مردمی به جنگ بود که توانست علاوه بر تامین پشتیبانی جنگ و جبهه عامل بسیار قوی روحی و روانی برای رزمندگان اسلام محسوب می شد.

افزایش تحریم های اقتصادی و مشکلات اقتصادی 

وضعیت نظامی :

شاید مهمترین بخش مطلب ما در این حوزه می باشد ، در دوران کنونی مسائل نظامی جدا از اقتصادی ،فرهنگی ،اجتماعی و ... نیست و اهمیت این امر در تغییر جایگاه استراتژی های جهانی می باشد که در گذشته قدرت نظامی هر کشور در رده اول قرار داشت اما با ورود به قرن بیستم قدرت اقتصادی یا Geoeconomic  است که جایگزین شده و قدرت نظامی در مراتب بعدی قرار می گیرد.

در آغاز ارتش جمهوری اسلامی به دلیل شرایط ایجاد شده ناشی از پیروزی انقلاب اسلامی نظیر پاکسازی عناصر بازمانده متخلف از رژیم سابق (اعدام ،اخراج،بازنشسته ،فرار و ....) و مهمتر از آن به حاشیه رفتن مسائل مهمی در آن نظیر فرماندهی،سلسسله مراتب،آموزش،کنترل و نگهداری و در یک کلام کاهش شدید قدرت بازدارندگی آن و تامین مرزهای  کشور دندان طمع دشمنان را نسبت به به ما تیزتر کرده بود و در معادلات خود برای تهاجم به ایران آن را مانع جدی بر سر راه خویش نمی دانستند ضمن این که باقیمانده این سیستم نظامی به دلیل اقدامات و تلاش احزاب ،گروهها و افراد برای انحلال و جایگزینی با ارتش خلقی یا بی طبقه توحیدی،کم نمودن مدت خدمت سربازی و بومی گزینی محل انتخاب محل خدمت در ارتش با کارکرد تخصصی واحدها ، کودتای نقاب و ... اعتماد به نفس خویش را از دست داده و مردم و نیروهای انقلاب نیز در یک بی اعتمادی به آن نگاه می کردند ؛ که در این زمان چشمان تیزبین امام کارساز شده و سبب شد تا ساختار ارتش و شاکله آن حفظ و به سمت سازماندهی با ساختار جدید به پیش رود.

اعدام برخی سران ارتش و پاکسازی آن از طرفداران رژیم شاهنشاهی

سپاه پاسداران نیز که مولود انقلاب اسلامی بود به دلیل تازه تاسیس بودن از تجربه بالایی برخوردار نبود ضمن این که نفرات کم،فقدان سلاح های پیشرفته و عدم دیدگاه واحد سازمانی برای مقابله با تهاجم خارجی و محدود بودن به بحران های داخلی سبب در نظر گرفته نشدن در معادلات دشمنان شده بود.

در چنین وضعیتی انتظار کار آمد بودن در یک گستره طولانی 1600 کیلومتری (فقط در مرز ایران و عراق) و تهاجم گسترده با 12 لشکر قابل انتظار نیست ضمن این که اولاً فاقد برنامه دفاعی مدون در مواجه با این شرایط بوده و ثانیاً راهبرد جنگی نبردها در سطح منطقه بر اساس زمان محدود چند ساعته و یا نهایتاً چند روزه  تا کنون استوار بوده(جنگ های نقطه ای) و کسی در مخیله اش انتظار جنگی طولانی مدت را نداشت و همین امر سبب شد تا ارتش عراق در دو ماه اول تهاجم خویش با توجه به شرایط فوق بتواند وسعت زیادی از کشور ما را به تصرف خویش در آورده و اشغال نماید که با توجه به تنگنای ژئوپلیتیکی عراق در دسترسی به آب های خلیج فارس  و برخورداری از سواحل طولانی و بسیار مناسب نگاه اصلی به سمت استان خوزستان  برای پوشش این ضعف و چالش بود که البته در اهداف بعدی دسترسی به منابع عظیم انرژی،زمین های حاصلخیز ناشی از آبرفتها،رودهای پر آب و ....بود.

#تجارب

#آسیب_شناسی
#انتقال_تجارب

#جنگ_آینده

#فرصت_شناسی

#زراعت_پیشه

#نجف

http://telegram.me/safeer59

 

اشک ها و لبخندها در دفاع مقدس

اشک ها و لبخندهایی که همچنان ادامه دارد..............

راوی : نجف زراعت پیشه

طی هشت سال دفاع مقدس مردم ایران و رزمندگان اسلام برای دفاع از ایران و ارزش های اسلامی در جبهه های جنگ از شمال غرب تا مناطق میانی و گسترش آن به دشت های تفتیده جنوب ،باتلاق های هورالهویزه و رودخانه اروند رود تا آبهای نیلگون خلیج فارس فرهنگ نابی شکل گرفت که سبب ماندگاری این واقعه در حافظه تاریخی مردم ایران شده است.  شناسایی این فرهنگ و عوامل تاثیر گذار که سبب خلق این فرهنگ و جاودانه ماندن آن در روند زمان شده نیازمند بازشناسی فضای حضور و استقرار رزمندگان و شور و حال حاکم بر این فضا هستیم که آغاز و پایان هر کدام از این مراحل با چشمان اشکبار که حاصل ناراحتی و خوشحالی حاملان آن بود روبرو می شویم که در زیر به آنها اشاره می کنیم:

 

آموزش های اعزام به جبهه و حضور در پادگان ها:

سیر ورود رزمندگان به جبهه های جنگ از مرحله اعزام شروع می شد که در آن بچه های رزمنده که غالباً در انجمن های اسلامی و یا مساجد بودند با موافقت یا مخالفت والدین خویش در دفاتر بسیج و اعزام به جبهه ثبت نام کرده و با شرایط سخت جواز عبور از این مرحله را طی می نمودند. پادگان های آموزشی اولین مقر و مرحله روبرو شدن با سختی های جنگ بود و کسانی که می توانستند این مرحله را بگذرانند توانایی روبرو شدن با خطرات و سختی های جبهه را نیز پیدا می کردند.

آمادگی های سخت جسمانی،رزم های شبانه،انفجارات آموزشی و کم سن و سالی نیروها توام با بی تجربگی سبب می شد اگر اندک تردیدی در باره احسای بودن علت حضور و یا عوامل دیگر از لیست اعزام خط خورده و به جبهه اعزام نشوند. برای حضور در آموزش جبهه سیاهه ای از شرایط از جمله سن 16 سالگی ، تک فرزند یا برادر شهید نبودن  ، شرایط جسمی مناسب نظیر قد بلند و توانایی جسمانی برای حمل اسلحه و شرایط خاص نیاز بود و دست مسئولین اعزام برای خط زدن اسامی روان بود و همین امر کسانی که در لیست پذیرفته و به پادگان اعزام می شدند خندان و بر عکس بچه هایی که به هر دلیل اسم آن ها از لیست آموزشی خط می خورد ناراحت و با چشم گریان مجبور به ترک پایگاه می شدند.

 

 

اعزام به جبهه :

فضای شهرها برای اعزام به جبهه آکنده از شور و شوق زاید الوصفی بود گویی برای مجلس عروسی و شادی حرکت می کنند و خبری از ترس ناشی از جنگ و سختی های آن نبود،در این شرایط در طی ثبت نام بسیجیان برای اعزام به جبهه صحنه های نابی خلق می شد که سبب سرازیر شدن اشک شوق و یا ناراحتی می شد. بسیجیان و نیروهایی که به سن قانونی تعزام نرسیده و یا فاقد شرایط جسمی و یا عمومی اعزام بودند تلاش می نمودند با انواع و اقسام روش های قانونی و غیر قانونی مسئولین اعزام را دور زده و به جبهه اعزام شوند که برخی از این روش ها عبارت بود از :

  • استفاده از بند پ :یعنی پارتی بازی و متوسل شدن به افراد ذی نفوذ در سپاه ، بسیج و یا افراد ذینفوذ
  • دست بردن در شناسنامه و بالا بردن سن خود از طریق بزرگ نشان دادن خویش
  • استفاده از شناسنامه برادر یا خواهر خویش با سن بالاتر و با کمی دست بردن در مشخصات خانوادگی که برای نمونه نام سعیده را با پاک کردن "ه" به سعید مبدل نموده و موارد متعدد دیگر و به جبهه اعزام می شدند
  • روی پنجه پا بلند شدن یا گذاشتن آجر و یا کفش پاشنه بلند برای بزرگ نشان دادن خویش
  • و به عبارت بهتر عبور از هفت خوان رستم اعزام برای حضور در جبهه ها

تا آخرین لحظات خروج ماشین ها و اتوبوس های اعزام نیرو این حالت بیم و امید در بین نیروها وجود داشت و صورت های خندان که با ثبت نام و گرفتن مجوز اعزام به جبهه و چهره های گریان ناکام در روند ثبت نام جزو فرهنگ ناب دفاع مقدس می باشد که لنزهای دوربین برخی از این صحنه ها را به تصویر کشیده است.

 

سازماندهی در پادگان :

با عبور از مرحله اعزام به جبهه و حضور در پادگان های جبهه به نیروهای اعزامی لباس داده و مرحله سازماندهی بسیجیان اعزامی آغاز می شود که بر اساس قد و توان جسمانی نیروها در گردان ها و واحدهای رزمی و یا ستادی تقسیم بندی می شدند و همین امر سبب ایجاد صحنه های خوشحالی و سرازیر شدن اشک بر گونه بسیجی ها می شد چرا که همگی برای حضور در عملیات و رزم نظامی با دشمن آمده بودند و حتی حاضر به ماموریت های پدافندی هم نبودند و برای حضور در خط شکنی و عملیات لحظه شماری می کردند.

 اما با ملاک و معیارهای فرماندهان برخی که به یگان های رزم مامور شده بودند خندان و نیروهایی که به دلایل مختلف اسم آنها خط زده شده و به واحدهای ستادی و یا پشتیبانی مامور شده بودند با گریه روبرو می شدند.

 

آموزش های تخصصی و تکمیلی عملیاتی:

 آموزش و تمرین های نظامی نقش مهم و تاثیر گذاری در آمادگی رزمی نیروها داشت چنانچه بر اساس نظرات کارشناسان نظامی هر قطره عرقی که طی آموزش های نظامی از پیشانی رزمندگان بر زمین ریخته شود از ریخته شدن خون سربازان در میادین نبرد در مصاف با دشمن کاسته می شود.

بر اساس منطقه و زمین عملیات که در کوهستان،دشت و یا عملیات آبی_خاکی و در شرایط متفاوت اقلیمی خاص نیز آموزش های متناسب با آن شکل گفته و اجرا می شد و نیروها مجبور بودند در حداقل زمان و حداکثر کیفیت آن را طی نمایند که به دلیل شرایط سخت حاکم لحظات دشواری به شمار می رفت که در شرایط عادی کسی تحمل و یارای گذران آن را نداشت ؛ اما عشق و علاقه نیروها به حضور در عملیات آتی سبب می شد که همه با همه وجود در صدد گذراندن این دوره ها در شرایط خاص اقلیمی و طبیعی شوند و کوچک ترین خللی در اراده آنان ایجاد نشود و کمترین شکوه یا ناراحتی و اعتراضی به سختی آموزش ها از سوی نیروها ابراز نمی شد و حتی کسانی که مریضی یا کسالتی داشتند به خاطر عقب نماندن از روند آموزش ها و خط خوردن احتمالی اسم آنها از لیست نیروهای شرکت کننده در عملیات اصلاً به روی خویش نمی آوردند چرا که عدم حضور یا ناتوانی در آموزش ها بیم و خطر عدم مشارکت آنها در عملیات آتی را رقم می زد امری که در برخی واقع سبب سرازیر شدن اشک و التماس این برادران به فرماندهان برای حضور در عملیات می شد و لبخندهای افرادی که سرافرازانه دوره های آموزش را طی نموده بوده و آماده حضور در عملیات می شدند.

 

عملیات و عاشورایی دگر :

با هویدا شدن زمان عملیات شور وشعف جمع رزمندگان را فرا می گرفت و بساط درست کردن حنا و مراسم حنابندان از مراسم جذاب قبل عملیات بود گویی که به مراسم جشن و سرور و دامادی خویش می روند و بر اساس آداب و رسومی که در بین مردم هر منطقه و خصوصاً جنوب کشور با حنا گذاشتن در مراسم عروسی رایج بود اوج رضایت و خشنودی خویش را از آغاز مرحله اساسی جنگ یعنی حضور در عملیات سرنوشت ساز نشان می دادند.

رزمندگان قبل از گذاشتن حنا غسل شهادت نموده و برخی نیز جهت ادای نماز شب وضو گرفته تا پوشش حنا سبب سلب توفیق نماز شب آنها در این آخرین لحظات نشود ؛ تازه دامادهای بزم جبهه این مراسم را مقدمه دیدار محبوب محسوب کرده و با نیت شهادت و رسیدن به معشوق واقعی مراسم حنابندان را برگزار می کردند و سرخی حنا نیز یادآور سرخی خون غریب نینوا و یاران باوفایش در کربلا بود و با این اوصاف شب حنابندان رزمندگان در جبهه با صدای خنده و شادی غیر قابل وصف همراه بود که قلم و دوربین از وصف آن عاجز بوده و نمی توان آن را با مورد دیگری از شادی های مرسوم مقایسه کرد.

در این لحظات باز چشمه اشک و لبخند جوشیدن می گرفت کسانی که به دلایل مختلف از جمله برادر شهید بودن ، تک فرزند ، مشکل جسمانی و ... از سوی فرماندهان از لیست حضور در عملیات خط خورده و به نگهبانی چادها گمارده می شدند به تکاپو افتاده و گریه و اشک ریختن های آنان برای یافتن راهی برای کسب رضایت فرماندهان برای حضور در شب عملیات که بی صبرانه انتظار سر رسیدن آن را داشتند بودند و در مقابل آن خوشحالی و خنده بچه هایی که تجهیزات دریافت کرده و آماده حرکت بودند در این میان خودنمایی می کرد.

شب وداع رزمندگان برای عزیمت به سوی منطقه عملیاتی شب قدر رزمندگان بود ، همه احساس می کردند آخرین لحظات زندگی آنان در حال رقم خوردن می باشد و با درآغوش گرفتن هم بازار التماس دعا و درخواست شفاعت گرم بود، لحظاتی ناب که برخی واضح نور بالا می زدند ، از دنیا بریدن و اوج اخلاص در آن ثانیه ها و گذر زمان که فقط حاضران در آن صحنه ها می توانند عظمت آن را درک نمایند.

شب عملیات چه اشتیاقی بود که  محبوبشان به درگاه ایستاده بود و آنها را به سوی خویش می خواند ، چه رازی بود در نگاه معشوق که عاشقان را این چنین بی تاب می کند ، چه شبی بود ، شب حمله که قرار از عاشقان می رباید ، عطش زیارت اباعبدالله در جانشان بیشتر می شد هنوز زمان می خواهد تا دنیا بفهمد رزمندگان ما در شب حمله و عملیات چه کردند؟

 

میدان نبرد :

در صحنه نبرد در مصاف با دشمن تنها ایثار بود و از خود گذشتگی که در بین نیروها عمل می شد هر کسی سعی می کرد با تمام وجود ضمن ادای دین خویش در صحنه های پرخطر حضور یافته و وظایف دیگران را نیز انجام دهد.

رقابت دراین لحظات سبب می شد تا برخی به شهادت رسیده و با رسیدن به وصل الهی به بالاترین مرتبه اعتلای درجه وعده شده الهی رسیده و خندان و خوشحال به درگاه الهی برسند و دوستان و همرزمان آنان با چشمانی اشکبار سرود خداحافظی را زمزمه و به ادامه تلاش جهت موفقیت در عملیات که هدف اصلی بود بپردازند چرا که انجام عملیات و تلاش رزمندگان در راستای تکلیف و هدف بود اما شهادت مزد جهاد یک رزمنده به صورت کامل آن بود.

 

سکوت مرگبار  بعد از برگشت از عملیات :

با پایان عملیات و برگشت نیروها به عقبه در پادگان های و محل های استقرار در قبل از عملیات سکوتی مرگبار فضای اردوگاهها را فرگرفته و آکنده می ساخت ، در این مواقع اگر عملیات با عدم فتح توام با عقب نشینی همراه بود و سبب شهادت ، زخمی ، اسارت و یا مفقودالاثری  دوستان و همراهان همراه بود سبب مضاف شدن این روحیه می شد.

در حین برگشت از منطقه عملیاتی و پیاده شدن از وسایط نقلیه نظیر بالگرد ، قایق ، اتوبوس و .... در عقبه های عملیاتی که با لباس های گل آلود و پاره پاره شد و یا پاهای برهنه همه نشان از شرایط سخت و وضعیت ناگوار می داد ؛هیچکدام تمایلی به صحبت کردن با همدیگر را نداشته بعضاً در گوشه ای نشسته و به دوردست ها خیره می شدند و فضای قبل عملیات شور و شوق با هم بودن را مرور می کردند و الان آنها در جوار دوست و محبوب خویش میهمان درگاه الهی بوده و خندان و وضعیت رقت بار بازماندگان که احساس می کردند از قافله عشق بازمانده و در آزمون الهی رد شده و گریان بودند.

چادرهای سوت و کور ، سالن های خالی ، تخت های بی صاحب همه و همه شرایطی سخت و دل گیر را بر فضای منطقه و پادگان بعد عملیات حاکم می کرد که از جمله بدترین شرایط از حیث زمانی و مکانی برای رزمندگان حاضر در عملیات های مختلف بود.

شهرها هم غیر قابل تحمل بود نگاه های سنگین اطرافیان نشان از عقب افتادن از قافله عشق می داد ، درغیاب شهدا و نامشخصی وضعیت سایر دوستان رزمنده و مهم تر از آن روزمرگی فضای شهر و محیط نامتجانس آن با فضای مملو از معنویت جبهه دیگر اندن در شهر برای بچه ها عذاب آور بود لذا به سرعت اغلب رزمندگان به سمت جبهه ها عزیمت می کردند تا با حضور در پادگان ها و رفتن به مناطق عملیاتی در ماموریت های پدافندی از دستاوردهای عملیاتی شاید بتوانند اندکی خویشتن را تسکین داده و با آمادگی جهت عملیات ینده شاید جواز همراهی با شهیدان و رسیدن به قرب الهی نیز نصیب آنان شود.

 

بعد از جنگ :

هم اکنون بیش از سه دهه از آن روزها گذشته و اتفاقات آن روزها تبدیل به خاطراتی شده که بیم آن می رود که با افزایش سن و مشکلات جسمی آفرییندگان آن روزها از حرارت آن کاسته و حتی به فراموشی سپرده شود. بازماندگان از قافله شهادت و دفاع مقدس به مثابه ماهی می باشد که از آب بیرون انداخته شده باشند و در حال جان کندن تدریجی می باشد و این حق کسانی می باشد که در آن روزهای همنشینی با بهترین بندگان خدا و فضای استثنایی معنوی جبهه را قدر ندانسته و اکنون باید غربت دوران ایثار و شجاعت بچه های جنگ را نظاره گر باشیم و تنها دل به شفاعت بچه هایی داریم که روزگاری همنشینی با آن ها نموده و بتوانیم با شفاعت آنان از این اشک های همیشگی رهایی یافته و لبخند بر لب به دیدار دوست نائل شویم.

 روایت دقیق این وضعیت به بهترین نحو در کلام الهی آمده که :

 مبادا کسانی را که در راه خدا کشته می شوند مرده بپندارید بلکه زنده هستند و در نزد خدا روزی می خوررند .

 در کلام امام ره به عنوان مراد و محبوب رزمندگان و بسیجیان آمده که :

 خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند. خوشا به حال آنان که در این قافله نور جان و سر باختند. خوشا به حال آنهایی که این گوهرها را در دامن خود پروراندند.

شهدا شمع محفل دوستانند، شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی وصولشان "عند ربهم یرزقون" اند و از نفوس مطمئنه ای هستند که مورد خطاب "فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی" پروردگارند.

و شهدای در ان سوی خندان و دوستان انان با صورتی اشکبار و گریان با بیم و امید در انتظار تحقق وعده الهی هستند که :

سوره مبارکه الأحزاب آیه ۲۳

مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا﴿۲۳﴾

در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده‌اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.

 

و این گونه بود داستان اشک و لبخندها در دفاع مقدس که هنوز امتداد داشته و عده ای خندان و برخی دیگر گریان هستند و البته امیدوار به فضل و رحمت الهی و تحقق وعده تخلف ناپذیرش در آیات الهی. (زراعت پیشه،نجف،تپه عرفان : خاطراتی از روزهای یک دلی ، در آستانه چاپ)

 

#اشک-لبخند

#دفاع_مقدس

#زراعت_پیشه

#اشکها_لبخندها_در_دفاع_مقدس

 

http://telegram.me/safeer59