آغازگر جنگ


هنوز هم پس از ۴۸ سال معلمی، دشوارترین لحظه برایم در تدریس، هنگامی است که ناچار شوم اثبات کنم شیره، شیرین است، متضاد جلو، پشت است، مرغ نر، خروس است، زیر ابروان، چشم قرار دارد و قس علیهذا. این پارگراف دیباچه ای است برای آن دسته از کسانی که هنوز بر آغازگر بودن عراق در جنگ تحمیلی، زیر رهبری پرزیدنت صدام تردید دارند. البته این گونه تردیدورزی ها خاص ایرانیان نیست. می بینید که کاروان حامیان ولادیمیر هم، در دهه سوم سده ۲۱ و با وجود آسان شدن رصد جهانی، لشگرکشی تمام عیارش به اوکراین و نقض حاکمیت پهناورترین کشور اروپایی عضو ملل متحد را، عملیات ویژه نظامی در جهت دفاع از خود(روسیه) می نمایاند؛ و مگر دستگاه تبلیغات هيتلری، بعضا، حمله به چک و لهستان و حتی فرانسه و... را اقداماتی دفاعی نمی شمرد؟ مگر نه این که در 18 آذر 1370، سازمان ملل طی بیانیه‌ای رسمی، صدام را آغازگر جنگ علیه ایران معرفی و دبیر کل به روشنی آن را تایید کرد؟ مگر نه این که مقامات عالی‌رتبه عراقی و اعضای درشت دانه حزب بعث، بر طرح و برنامه صدام در حمله به جمهوری‌اسلامی، دستکم از یکسال پیش از ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، تاکید و تصریح کرده اند؟ چنان چه این فکت ها نمی توانند اثبات کننده تلخ بودن تریاک باشد، پس اجازه دهید از ژئواستراتژی کمک بگیریم:


پس از پایان یافتن غائله آذربایجان و ناکامی اتحاد شوروی در افزودن استان های شمال باختری ایران به قلمرو کمونیسم جهانی، انتطار می رفت که استراتژیست های شاهنشاهی، با تقویت کمربند دفاعی در جنوب ارس، بر خطر تاریخی و همیشگی روس ها و کمونیست ها تمرکز کنند. ولی نه تنها چنین تمرکزی انجام نشد، که اصولا در کل فضای آذربایجان شرقی و اردبیل هیچ لشگری استقرار نیافت، سهل است که نهادهای نظامی در این خطه نیز منحل شد. بد نیست دانسته شود که از آغازهای 1960، تا فروپاشی پادشاهی پهلوی در 1979، دستکم 70 و بلکه 75% نهادهای استراتژیک دفاعی ایران، به سمت مرزهای عراق توجیه شدند . از توانمندترین لشگر خاورمیانه، یعنی لشگر 92 زرهی خوزستان تا لشگرهای 64 رضائیه، لشگر ۲۸ پیاده کردستان و لشگر 81 زرهی کرمانشاه و تیپ های فوق العاده کارآزموده و میهن دوست 84 پیاده خرم آباد و 55 هوابرد شیراز. هم چنین سوگیری و گرایش جنگی برترین پایگاه های دفاعی مرزی ایران به سمت عراق سوگیری شده بود. بنگرید به جغرافیای پایگاه های هوایی همدان، دزفول، بوشهر، شیراز، اصفهان و نیز استقرار رادار مادر در ارتفاعات کهگیلویه. جالب آن که طی این مدت، لشگر 2 توانمند تبریز منحل و ستاد مرکزی آن تنها به مرکز آموزش های پشتیبانی تبدیل شد. ولی چرا بین همه کشورهای همسایه، عراق به عنوان دشمن اصلی ایران در نظر گرفته شد؟! در کتاب خاطرات علم، شاه به روشنی گفته است: در همسایگی غرب با دردسر بزرگی روبرو می شویم (خاطرات علم؛ ص ۲۱۶). هم چنین ژنرال‌های ایران اتحاد شوروی را تهدید کردند که در صورت استمرار همکاری نظامی با عراق و توانمندسازی این کشور و به ویژه عزم شوروی برای تاسیس پایگاه نظامی در ام القصر عراق که همجوار ایران است، ایران نیز به آمریکایی ها اجازه تاسیس پایگاه نظامی در خاکش را خواهد داد(پیشین؛ ص ۳۵۷).


کار تنش و کشمکش ایران-عراق به رویارویی های نظامی هم کشیده شد. چنان که در فاصله 1348 تا 1353, دستکم 104 برخورد و جنگ کم شدت بین ایران- عراق به وقوع پیوست. در سال های 1350, 51, 52 و 53, به ترتیب 22, 60, 12,و 10 درگیری کوچک و بزرگ با استفاده از توپخانه و تسلیحات سنگین رخ داد. مثلا در 25 آذرماه 1352، دو فروند میگ عراقی که به فضای ایران نفوذ کرده بودند، توسط سامانه هاوک ساقط شدند. هم چنین تا پیش از قرارداد الجزیره، جنگی نیابتی با توسل ایران به کردهای بارزانی علیه رژیم بعث شکل گرفت و بغداد را پریشان کرده بود.‌


به ویژه از هنگامی که عراق به نیابت صدام حسین معاون حسن البکر رئیس ناگزیر شد در برابر شاه، تسلیم بی چون و چرای ایران شده و قرارداد 1975 الجزیره را امضا کرد، عقده حقارت صدام به اوج رسید. به ویژه این که این قرارداد، الغاگر رسمی عهدنامه مرزی 1316 بود که بر اساس آن مرز ایران- عراق در اروند رود، به جای تالوگ، خط منصف در نظر گرفته بود. البته این عهدنامه در 30 اردیبهشت 1348, از سوی مجلس سنای ایران ملغی شده بود، ولی طی قرارداد الجزیره با وجود پذیرش تالوگ از سوی صدام، رسمیت بین‌المللی یافت.


به هر روی، با فروپاشی پهلوی و جایگزینی جمهوری اسلامی، به ويژه با آگاهی صدام از انزوای نظامی حکومت تازه تاسیس، معلوم بود که صدام چنین فرصتی را از دست نخواهد داد. چنان که پس از یکدست سازی اعضای حزب و کسب وفاداری ارتش و نیز برکنار کردن حسن البکر و در دست گرفتن قدرت، با تمهیدات کافی حمله را آغاز کرد.

دکتر یدالله کریمی پور ، شهید جهانسوز معماریان و آیت الله سید محمد ناصری


#یدالله_کریمی_پور
#آغازگر_جنگ
@karimipour_k
https://t.me/safeer59
http://safeer.blogfa.com/

سرنوشتی سخت تر از میدان جنگ:


.......دعا کنید شهید شوید؛ بعد از جنگ، رزمندگان به سه دسته تقسیم مى‌شوند،دسته‌ اول به گذشته خود پشت کرده و از آن پشیمان مى‌شوند،دسته‌ دوم با برگزیدن راه بى‌تفاوتى در زندگى مادى غرق مى‌شوند و همه چیز را فراموش مى‌کنند، دسته سوم کسانى‌اند که به اصول خود پایبند بوده و از غصه دق می‌کنند...


#فرهنگ_جبهه
#فراموشی_لاله_ها
#اصول_از_یاد_رفته
#آسیب_شناسی_جنگ
https://t.me/safeer59
http://safeer.blogfa.com/

سوالات و ابهامات در بررسی جنگ

سوالاتی که قرار بود بعد از رفع وضعیت فوق العاده جنگ توسط مسئولین امر جواب داده شود آیا پاسخ داده شد؟؟


  • در بسیاری از کشورهای جنگ دیده مردان جبهه هایشان بزرگ خوانده میشوند و با احترام ویژه ای به آنها نگریسته میشود... به نظر میرسد چنین فرهنگ ارزشمندی در کشور ما عمومیت ندارد... چرا؟؟؟
  • چرا جانبازان آسایشگاه های موجود آنطور که بایسته و شایسته است شناخته شده نیستند؟ چرا همانطور که آنها با با طبق اخلاص سلامتی خود را تقدیم امنیت کشور نمودند تکریم نمیشوند؟؟
  • امام چرا مجبور به نوشیدن جام زهر و پذیرش قطعنامه شدند؟؟
  • چرا به مناطق جنگزده و جنگزدگان بعد از دوران دفاع مقدس توجهی نشد؟
  • چرا بعد از پذیرش قطعنامه دولت با جدیت پیگیر مطالبات پرداخت خسارت قطعنامه نشد؟؟؟
  • چرا بعد از جنگ روحیه جهادی رو در اداره کشور و دولت ها ندیدیم؟
  • چه چیزی باعث شد بزرگان جنگ و جهاد با حفظ روحیه جبهه کمتر در مسئولیت های کلیدی دیده شوند؟
  • چرا مصدومین شیمیایی و سایر جانبازان با بی مهری حمایت پرداخت هزینه های درمانی خود مواجه شدند؟؟
  • چرا هر چه فاصله از دفاع مقدس بیشتر شد توجه به خانواده شهدا و ایثارگران کمتر و صرفا تبلیغاتی شد؟؟
  • چرا بعد از دفاع مقدس رزمندگان نتوانستند با نسل های بعد از انقلاب و جنگ ارتباط موثری برقرار کنند؟!
  • چرا این همه تفاوت نگرشی در بین این نسلهای پی در پی مشهود است؟؟؟
  • چرا صدا و سیما محدود و با روایت واحد توسط طیف خاص از جنگ می گوید؟
  • در دفاع مقدس جوانان تمایل بیشتری به حضور در مراکز مذهبی و یا حتی بسیج داشتند ولیکن به نظر میرسد که در حال حاضر این رغبت ها کمرنگ شده است...چرا؟؟؟
  • چرا در زمان جنگ با وجود محرومیتها و کمبودها قلب مردم نسبت به حال نزدیکتر و روابط بیشتر بود؟؟
  • چرا فرهنگ دفاع مقدس برای مقابله با ناهنجاری‌های جامعه نشد؟
  • چرا جنگ به عنوان طولانی ترین جنگ قرن 20 نام گرفت(2888 روز-8سال و 95 ماه)؟؟؟
  • چرا بعد از جنگ در بین مسئولین کشوری تجمل گرایی بیشتر مرسوم و از مردم فاصله گرفتند؟؟
  • دلیل گریستن ها در لحظات قبل از عملیات چه بود؟دلتنگی؟غربت؟حرفهای مانده در دل .....؟
  • چرا دفاع مقدس؟
  • چرا جنگ تحمیلی؟
  • چرا قادسیه دوم؟نماد قادسیه در بغداد(غلبه سپاه اسلام بر ایران در سال 14ه ق 635 میلادی)
  • دلایل فراموشی و بی اعتنایی به ایثارگران در جامعه؟
  • چرایی ادامه جنگ بعد از خرمشهر؟
  • چرایی ادامه جنگ پس از والفجر 8وکربلای5 ؟
  • دلایل عدم پذیرش قطعنامه های سازمان ملل؟
  • چرایی کم رنگ شدن ارزش ها،اختلاس ها و ....؟
  • برگشت پیکر شهدا بعد از سه دهه و ذهنیت سیاسی؟
  • احترام به رزمندگان و نظامی ها در سایر کشورها و بی اعتنایی؟
  • اعدام های سال 67 (تعداد،دلایل حقوقی،چرا عاملین اجرایی جواب نداده و امام تنها سیبل است)
  • سرانجام طرح استراتژی جانشین برای نتیجه بخش نمودن جنگ چه شد؟؟
  • آیا گزارشات کمبودها و نوع جنگیدن دشمن و میزان تلفات به امام می رسید؟
  • چرا پیشکسوتان عرصه جهاد و شهادت در پیچ و خم زندگی گم شدند؟؟
  • چرا ....؟؟؟؟؟؟؟

#سوالات_ابهامات_دفاع_مقدس
#آسیب_شناسی_جنگ
https://t.me/safeer59
http://safeer.blogfa.com/

طولانی ترین جنگ قرن بیستم

#تجزیه_طلبی

#جنگ_عراق_علیه_ایران

#طولانی_ترین_جنگ_قرن_بیستم

https://t.me/safeer59

http://safeer.blogfa.com/

بهبهان در هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران:

نجف زراعت پیشه

موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکی بهبهان:

شهرستان بهبهان (دارالمومنین) در مجاورت ایالت ارجان در جنوب غربی استان خوزستان با وسعتی معادل 3195 کیلومتر مربع از شمال و شمال شرقی به استان کهگیلویه و بویراحمد (دهدشت و لیکک) ، از جنوب به استان بوشهر (بندردیلم) ، از غرب به آغاجاری و شهرستان امیدیه (جایزان) و از شرق به شهرستان گچساران محدود می‌شود. این دشت زیبا در دامنه های جنوبی رشته کوه های زاگرس حیات خود را مدیون رودهای مارون و خیراباد می باشد که در پیرامون آن را چونان نگینی در بر گرفته و پس از سیراب نمودن زمین های کشاورزی و مناطق مسیر خود سرانجام به خلیج فارس منتهی می‌شود شهرستان بهبهان از سه بخش مرکزی (بهبهان و حومه) ، زیدون (سردشت) و تشان تشکیل شده است.موقعیت بهبهان مانند چهار راهی هست که استان‌های خوزستان ، فارس ، بوشهر و کهگیلویه و بویراحمد را به هم متصل می سازد. که تنها مسیر جایگزین جاده سراسری شمال به جنوب از گذشته تا دهه هفتاد شمسی بوده است و مسیر جایگزین برای ارتباطات ، پشتیبانی ، نقل و انتقالات نیرو و همچنین تخلیه مهاجرین جنگی صورت می‌گرفت.

بهبهان در استان خوزستان

ادامه نوشته

نام خاطرات و راویان کتاب تیپ 72 ملت : خاطراتی از رزمندگان تیپ 15 امام حسن مجتبی ع

نام خاطرات و راویان کتاب تیپ 72 ملت : خاطراتی از رزمندگان تیپ 15 امام حسن مجتبی ع

نام خاطرات و راویان کتاب تیپ 72 ملت : خاطراتی از رزمندگان تیپ 15 امام حسن مجتبی ع

تیپ 72 ملت : خاطراتی از رزمندگان تیپ 15 امام حسن مجتبی ع در دفاع مقدس

نوشته : نجف زراعت پیشه و امیر رضا فخری

برای: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان فارس
تهران، صریر ، 1401 ، 368 ص

مراکز فروش کتاب :

  • میدان هلال احمر، نمایشگاه محصولات فرهنگی شهید احمدی
  • خیابان جوانمردی ، کتابفروشی حاج مالک حاجوی (روبروی مسجد امام حسن مجتبی ع )
  • همچنین می توانید جهت تهیه کتاب و ارسال با پست با تلفن 09163725865 یا 09173635899 هماهنگی نمایید

هزینه های جنگ چگونه تامین می شد؟

بودجه های جنگ در سال های مختلف از 20 تا 7 میلیارد دلار طی سال های مختلف ذکر شده است که مستقیماً وابسته به فروش نفت داشت و به دو صورت در اختیار جنگ گذاشته می شد:

• رسمی از سوی دولت

• غیر علنی و استقراض از بانک مرکزی و .... که از طرف امام اختصاص می یافت

هزینه های جنگ چگونه تامین می شد؟؟

****تخریب های ناشی از جنگ بواسطه بمباران و موشکباران جزو بودجه جنگ نبوده و جزو بودجه های عمرانی محسوب می شد. *****بخش دیگری از هزینه های جنگ با کمک های مردمی به روش های مختلف به سمت جبهه ها سرازیر می شد.

#اقتصاد_جنگ

#اقتصاد_سیاسی

#اقتصاد_بحران

#هزینه_های_جنگ_عراق_علیه_ایران

http://telegram.me/safeer59

http://Www.Safeer.blogfa.com

https://www.aparat.com/najaf46

عملیات بیت المقدس 7 :22/3/67

 

مقطع پایانی جنگ: آخرین تلاش ها

خروج عراق  از فاز پدافندی به آفندی

با سقوط منطقه عملیاتی شلمچه و تعیین آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان جانشین فرمانده کل قوا و فرمانده جنگ  وی به پایگاه گلف اهواز آمد تا طی جلسه‌ای با فرماندهان سپاه، دلایل عقب‌نشینی نیروهای ایران از شلمچه و چگونگی مدیریت جبهه‌ها و مقاومت در برابر عراق را بررسی کند. پس از این جلسه عملیات بیت‌المقدس 7 با هدف گرفتن ابتکار عمل از ارتش عراق در حمله به خطوط پدافندی ایران و بازپس‌گیری شلمچه از دست آن توسط قرارگاه مرکزی کربلای سپاه طرح‌ریزی و در محور شلمچه و پنج ضلعی اجرا شد.

 درحالی‌که ارتش عراق آماده می‌شد تا به جزایر مجنون حمله کند، عملیات نیمه گستردۀ بیت‌المقدس 7 با هدف ضربه زدن و انهدام قوای دشمن در منطقه شلمچه به منظور جلوگیری از تلاش مجدد آن‌ها جهت تصرف شلمچه، ممانعت از ایجاد استحکامات جدید، ارزیابی توان دشمن و جلوگیری از تصرف جزایر مجنون طراحی و از ساعت 20: 22 روز 22/ 3/ 1367 با رمز مبارک "یا ابا عبدالله (ع)" در حد فاصل پاسگاه بوبیان تا جنوب کانال پرورش ماهی (منطقه عملیاتی کربلای 5) توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آغاز شد.

عملیات بیت المقدس 7

 در همان ساعات اولیه خطوط پدافندی دشمن شکسته شد و یگان‌های ارتش عراق در خط مقدم پس از مقاومت اندک و با توجه به سرعت و فشار نیروهای خودی مجبور شدند مواضع خود را ترک کرده، عقب‌نشینی کنند. سپس، نیروها با پشت سر گذاشتن دژهای مرزی، حرکت خود را به سوی منطقه پنج ضلعی و پاسگاه بوبیان و غرب کانال پرورش ماهی ادامه دادند.

دشمن ضمن عقب‌نشینی تدریجی، سعی می‌کرد با ایجاد موانع، پیشروی نیروهای عمل کننده را به تأخیر بیاندازد تا اینکه نیروهای احتیاط وارد منطقه عملیاتی شده، پاتک خود را آغاز کنند. ساعت 40: 6 بامداد، دشمن که خود را بازیافته و نیروهایش را سازمان داده بود، با به‌کارگیری قوای زرهی اولین پاتک خود را در محور غرب کانال پرورش ماهی آغاز کرد و توانست منطقه کله گاوی را بازپس گیرد. متقابلاً، نیروهای خودی وارد عمل شده و موفق شدند این منطقه را مجدداً تصرف کنند. پس از آن، تعداد دیگری از یگان‌های زرهی و مکانیزه دشمن وارد منطقه شدند و درحالی‌که نیروهای ایران موفق شده بودند ضمن تصرف محور بوبیان، در محور کانال از روی پل اول به سمت غرب کانال پرورش ماهی تا نوک کانال؛ و نیز در محور، پنج ضلعی، این منطقه را تحت اختیار خود قرار دهند، دومین پاتک عراق حدود ساعت 12 (ظهر روز اول) آغاز شد. نیروهای عراقی تا حدود ساعت 17 توانستند منطقه تحت تصرف نیروهای خودی را عقب برانند. درحالی‌که تعدادی از نیروهای خودی عقب‌نشینی کرده و در جریان آن توانسته بودند تلفات زیادی بر دشمن وارد کنند، تعدادی دیگر همچنان در منطقه شمالی کانال شهید ادب (مثلثی مقابل پاسگاه بوبیان) حضور داشتند.

 

ظهر روز دوم، حرکت دشمن با وارد کردن یگان‌های بیشتری برای تصرف این منطقه آغاز شد، مقاومت به شدت ادامه داشت ؛نیروهای خودی به منظور وارد آوردن تلفات بیشتر به دشمن و نیز جلوگیری از پیشروی او در منطقه مثلثی –که از نقاط مهم پدافندی عراق بود- چندین بریدگی در سیل بندها ایجاد کردند که در پی آن، منطقه مثلثی را آب فراگرفت و دشمن را با مشکلات زیادی مواجه کرد. اما به به دلیل آمادگی سپاه سوم ارتش عراق، کمبود نیرو، شدت گرمای هوا، نداشتن قدرت تحرک کافی و پاتک سنگین دشمن و عدم پشتیبانی آتش و لجستیکی  نیروهای خودی نتوانستند مواضع تصرف شده را نگه دارند و به مواضع قبلی خود بازگشتند. تنها نتیجة این عملیات انهدام بخشی از نیروهای دشمن و نشان دادن ارادة ایران جهت ادامة عملیات در مناطقی بود که ارتش عراق دست به تهاجم می‌زد.

#عملیات_بیت_المقدس_7

#آسیب_شناسی

#مقطع_پایانی_جنگ

http://telegram.me/safeer5

سقوط شلمچه 4/3/67 :

نجف زراعت پیشه

منطقه شلمچه، در غرب خرمشهر و نقطه مرزی ایران با عراق طی دوران دفاع مقدس کانون تحولات و نقطه ثقل توازن و یا عدم توازن جنگ برای ایران و عراق بوده است. با توجه به موقعیت ساحلی و بندری شهرهای خرمشهر ، آبادان ، بصره و چاههای نفت پیرامون آنها در برگیرنده اهداف مهمی به لحاظ نظامی، سیاسی و اقتصادی می‌باشند که تصرف و تسلّط بر آن‌ها می‌تواند برتری کشور مهاجم و تحمیل اراده آن به طرف دیگر را در پی داشته باشد. از این‌رو، شلمچه در راهبرد نظامی و عملیاتی عراق و ایران دارای جایگاه حیاتی بوده و در طول دوران دفاع مقدس، از نقش تعیین‌کنندگی برخوردار بوده است. منطقۀ شلمچه صحنه عملیات‌های مهمی چون الی بیت‌المقدس، رمضان، کربلای 4، کربلای 5، کربلای 8 و بیت‌المقدس 7 بوده که در این میان، نبرد کربلای 5 از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است، زیرا عبور از موانع و استحکامات افسانه ای آن معروف به دیوار بارلو که باعث تصویب قطعنامه 598 و قبول بخشی از شرایط ایران از سوی جامعه بین‌الملل شد.

یکی از مهم‌ترین محورهای تهاجم عراق به ایران، محور خرمشهر-آبادان بود و عراق برای رسیدن به خرمشهر از شلمچه عبور کرده ، اما با مقاومت‌های شدید نیروهای مردمی و نیروهای مسلح روبه‌رو شد و پس از 34 روز  خرمشهر به تصرف نیروهای عراق درآمده و تا 575 روز بعد در اشغال عراق باقی ماند. این شهر استراتژیک طی مرحلۀ چهارم عملیات الی بیت‌المقدس در سوم خرداد 61 آزاد شد اما با توجه به اهمیت شلمچه به عنوان سدی در برابر حمله ایران به شهر بصره عراق، لشکر 5 و 9 ارتش عراق به این منطقه منتقل شدند تا جلوی پیشروی نیروهای ایران به سمت بصره را بگیرند.

سقوط شلمچه چهارم خرداد 1367

ارتش عراق که در سال 1367 با افزایش کمی و کیفی نیروهای نظامی خویش  از استراتژی پدافندی به استراتژی آفندی تغییر وضعیت داده، بعد از حملة به فاو و سقوط ناباورانه آن طی 36 ساعت سبب شد تا  تقویت خطوط پدافندی بیشتر مورد توجه و اهمیت قرار گرفته و عملیات آفندی در اولویت بعدی قرار گیرد ،  تمام همت فرماندهان به رفع ضعف‌های خطوط پدافندی و تقویت همه جانبه آنها معطوف شد و بر همین اساس تمام تدابیر و امکانات لازم برای پدافند از خط شلمچه پای کار آمد و فرماندهان یگان‌ها هم در منطقة عملیاتی شلمچه حضور داشتند، اگر سقوط فاو با اندکی تسامح ناشی از حضور نیروها و فرماندهان اصلی جنگ در شمالغرب شمرده می شد در این مرحله همه نیروها ، امکانات و تجهیزات مورد نیاز پای کار آورده شده و در خطوط پدافندی شلمچه بکارگیری شده بودند.

عراقی‌ها پس از حمله به فاو، در زمانی کمتر از 48 ساعت نقل و انتقال از منطقه فاو را با هدف آمادگی برای عملیات بعدی آغاز کردند. چند روز پیش از آغاز تهاجم دشمن، فعالیت‌های دشمن در این منطقه به نحو آشکاری افزایش پیدا کرد. همزمان در منطقه ام‌الرصاص دشمن به جمع‌آوری موانع شامل خورشیدی و سیم‌های خاردار حاشیه ساحل اروند اقدام کرد. واحد ترابری لشکر گارد ریاست جمهوری نیز نفرات، تجهیزات، سلاح‌های ضدهوایی و مهمات را از منطقه هور، فاو و مناطق غرب به منطقه شرق بصره انتقال داد.برابر گزارش‌های شنود رادیویی، نیروهای دشمن از اول خرداد 1367 (پیش از شروع عملیات) فرکانس‌های بی‌سیم‌های خود را در منطقه آزمایش می‌کرده‌اند.برابر تحلیل محسن رضایی، فرمانده کل سپاه نیروهای خودی از زمان و مکان تهاجم دشمن آگاه و آماده رویارویی بودند.

 ارتش عراق دومین هجوم گسترده خود را در 38 روز پس از حمله به فاو در ساعت 8 صبح روز چهارم خرداد 1367 به منطقه شلمچه آغاز کردند. تهاجم توسط سه سپاه سوم، هفتم و گارد ریاست جمهوری آغاز گردید. ارتش عراق ابتدا با آتش توپخانه و شیمیایی به شدت منطقه را هدف قرار داده و بعد از آن واحدهای زرهی دشمن که نیروهای پیاده در پناه آن قرار داشتند پیشروی را آغاز کردند ؛ در این عملیات، نیروهای سپاه گارد از محور کانال پرورش ماهی (محور شمالی)، سپاه سوم از محور جاده شلمچه (محور وسط) و سپاه هفتم از محور جزیره‌ام الطویل (محور جنوبی) وارد عمل شدند.

نیروها در مواضع خویش در وضعیت آماده باش بودند، غافل‌گیری هم وجود نداشت و خطوط دفاعی نیز تقویت شده البته نیروی احتیاط کمی در اختیار بود. گرمای شدید خرداد ماه جنوب و  گرمازدگی نیز از از اختصاصات این شرایط بود . برخلاف انتظار فرماندهان مقاومت نیروهای خودی در همان ساعات اولیه شکسته و نیروهای دشمن با نفوذ در خاکریزها به سرعت پیشروی می کردند ، بسیاری از رزمندگان از شدت عطش زمین گیر شده و در فقدان پشتیبانی آتش خودی  و هواپیماها،توپخانه و تیربارهای مسلط دشمن بر روی تانکها نیروهای پیاده را هدف قرار می داد....... در ناباوری فرماندهان حاصل عملیات سخت و پیچیده کربلای 5 تنها توانست هشت ساعت(برخی فرماندهان حاضر در صحنه سه ساعت ذکر کرده اند) مقاومت نماید و شلمچه سقوط کرد که نشان دهنده نبود اراده برای جنگیدن و مقاومت بود امری که در نتیجه طولانی و فرسایشی شدن جنگ و خستگی نیروها و استهلاک تجهیزات شده بود .

سقوط شلمچه علی رغم آمادگی نیروها و فرماندهان  نشان دهنده برتری عراق و تغییر تاکتیک آن در تهاجم و بازتاب نسبتاً گسترده‌ای در رسانه‌های خبری داشت. پیش از این، سقوط فاو با آن که بسیار با اهمیت بود، ولی به دلیل غافلگیری ایران، به منزله برتری کامل عراق ارزیابی نمی‌شد.  با سقوط شلمچه، تحلیل کارشناسان دستخوش تغییر و به ‌تدریج برتری عراق و ضعف‌های ایران مورد توجه قرار گرفت و توازن جنگ به سود عراق تغییر کرد. هم اکنون در جنوب تنها منطقه جزایر مجنون شمالی و بخشی از جنوبی بود و استراتژی آفندی ارتش عراق در گام بعدی برای تصرف آن به حرکت در می آمد آیا در گام سوم توانایی سد نمودن حرکت برق آسای ارتش عراق و ممانعت از سقوط جزایر مجنون  توسط رزمندگان ایران وجود دارد یا .......؟؟؟

#سقوط_شلمچه

#آسیب_شناسی

#مقطع_پایانی_جنگ

http://telegram.me/safeer59

روزشمار درگیری های عراق و ایران از خرداد 1358 تا مهر 1359

خرداد 58

- آیت الله طاهری امام جمعه اصفهان در مورد حوادث خوزستان به عراق هشدار داد.

- هواپیماهای عراقی دهکده های مرزی ایران را بمباران کردند.

- پس از چند روز تظاهرات وسیعی علیه عراق بخاطر تجاوز به دهکده های مرزی، در تهران انجام شد.

تجاوز هوایی جنگنده های عراقی به دهکده های مرزی ایران

- آیت الله سید محمدباقر صدر رهبر شیعیان عراق دستگیر شد و بدنبال آن در سراسر عراق مردم دست به راهپیمائی زدند.

- رژیم بعث عراق عده ای از طلاب و مردم را دستگیر و بازداشت کرد.

- سفیر دولت عراق در ملاقاتی با مهندس بازرگان و دکتر یزدی وزیر امور خارجه، از بمباران دهکده های مرزی عذرخواهی کرد.

- آیت الله محمد باقر صدر آزاد شد.

- تجاوز مجدد عراق به حریم هوایی ایران.

- سفیر عراق ایران را ترک کرد.

- اسناد دخالت عراق در ایران بدست آمد.

- نماینده امام خمینی در عراق دستگیر شد.

مردادماه 58

- یک گروه 16 نفری از علما و روحانیون حوزه علمیه نجف اشرف توسط دولت بعثی عراق از این کشور اخراج شدند.

- شش عراقی به ایران پناهنده شدند.

- جنگنده های عراق مجدداً به خاک ایران حمله کردند.

- به نشانه اعتراض به روش دولت عراق تظاهراتی در تهران انجام شد.

شهریورماه 58

- دو افسر عراقی در کردستان دستگیر شدند.

- چهل و هشت ایرانی از زندان های عراق آزاد شدند.

مهرماه 58

- کمیسیون مشترک ایران و عراق خسارات روستاهای بمباران شده مرزی را بررسی میکند.

- دکتر یزدی وزیر خارجه در پی ملاقات با صدام حسین اعلام کرد عراق میخواهد مخالفین رژیم بعث را در ایران تیرباران کنیم.

- نماینده امام برای مذاکره با مقامات مرزی عراقی مذاکره کرد.

آبان ماه 58

- استاندار ایلام اعلام کرد که عراق استحکامات مرزی خود با ایران را تقویت کرد.

- مردم خرمشهر در برابر کنسولگری عراق تظاهرات کردند.

- رایزن فرهنگی عراق در خرمشهر به علت فعالیت های مشکوک از ایران اخراج شد.

- به عنوان اعتراض به دخالتهای عراق در امور ایران، مردان مسلّح کنسولگری عراق در کرمانشاه را اشغال کردند.

- برای انجام عملیات تخریب در ایران عراق به یازده جوان ایرانی آموزش خرابکاری داد.

- در توابع پاوه هلیکوپتر عراقی، واحدهای ارتش و ژاندارمری ایران را به گلوله بستند.

- 90 ایرانی از عراق اخراج شدند.

- تلاش وسیع عراق برای استخراج ذخایر نفتی ایلام.

انفجار در لوله های نفت

 آذرماه 58

- در پی تظاهرات علیه حکومت بعثی و صدام حسین، عراق اخراج ایرانیان را آغاز کرد.

 - یک افسر و دو مهندس عراقی به ایران پناهنده شدند.

- از طرف مقامات عراقی از نماینده امام در غرب کشور برای مذاکره به بغداد دعوت شد.

- مهاجمان مسلح عراقی پاسگاه «بزیرآباد» را تصرف کردند.

- اقدام برای اسکان بیست هزار ایرانی رانده شده از عراق.

- 16 معلم مدرسه عراقیها در خرمشهر دستگیر شدند.

- به دنبال نقل و انتقالات نظامی، نیروهای عراق با سلاحهای سنگین بخشی از مناطق مرزی ایران را مورد تجاوز قرار دادند.

- مهاجمین عراقی، پاسگاههای مرزی ایران را زیر آتش گرفتند.

- در شورای انقلاب قطع رابطه سیاسی ایران و عراق بررسی شد.

اخراج ایرانیان از عراق

دی ماه 58

- مسئول پاسداران قصرشیرین اعلام کرد که شش هزار نفر در عراق برای ایجاد آشوب در ایران تعلیم می بینند.

- 48 ساعت درگیری مسلحانه در مرز ایران و عراق.

بهمن ماه 58

- درگیریهای شدید در مرز ایران و عراق.

- توسط سپاه پاسداران اهواز توطئه های عراق برای ایجاد نارضایتی در ایران فاش شد.    

اسفندماه 58

- یک فروند هواپیمای عراقی به حریم فضایی ایران تجاوز کرد.

- توطئه عوامل عراق برای خرابکاری در خوزستان فاش شد.

- حجت الاسلام دعایی سفیر ایران در عراق اعلام کرد عراق می کوشد پایگاه امپریالیسم آمریکا را در منطقه تقویت کند.

فروردین 59

- دو جاسوس عراقی در تهران و دزفول دستگیر شدند.

- عراق به دستور امپریالیسم خواستار خروج ایران از جزایر سه گانه خلیج فارس شد.

- ارتش برای مقابله با عراق به حال آماده باش درآمد.

- خرابکاری های دولت عراق در خطوط نفت شدت یافت.

- عراقی ها با سلاحهای سنگین و سبک تأسیسات نفتی و پاسگاه ژاندارمری نفت شهر را زیر آتش گرفتند.

- کلیه اعضاء سفارت جمهوری اسلامی ایران در بغداد به تهران فراخوانده شدند.

- دکتر بهشتی عضو شورای انقلاب اقدامات عراق علیه ایران را توطئه شیطان بزرگ، آمریکا، دانست.

 - در سراسر ایران علیه رژیم عراق تظاهرات شد.

- سربازان مصری برای حمله به ایران وارد عراق شدند.

- سه هواپیمای عراقی به حریم هوائی ایران تجاوز کردند.

- دفتر نمایندگی خبرگزاری عراق در ایران تعطیل شد.

- عراق پاسگاههای مرزی ایران را زیر آتش قرار داد.

- گروهی از عراقیهای مقیم ایران به عنوان اعتراض به رفتار رژیم بعث در مسجد دانشگاه تهران تحصن اختیار کردند.

- درگیری شدید ایران وعراق ادامه دارد.

- آیت الله محمد باقر صدر به سیاهچالی در بغداد منتقل شد.

- جنگ ایران و عراق از سر گرفته شد.

 - پنج هزار مرزنشین ایرانی آماده جنگ با عراق شدند.

- گروهی از علمای حوزه علمیه نجف از عراق اخراج شدند.

- نیروهای ایران در مرز عراق آرایش جدیدی پیدا کردند.

- اخراج ایرانیان از عراق همچنان ادامه دارد.

- آیت الله منتظری اعلام کرد مردم عراق خواهان رهبری امام هستند. امام در این زمینه اظهار داشت «اسم رهبری را نیاورید، مسئله رهبری نیست، ولی آنچه وظیفه مان باشد نسبت به عراق و همه مسلمانها انجام میدهیم».

- بزرگترین ناو عراق وارد دهانه خلیج فارس شد.

- شورای انقلاب خواستار کمک مردم به رانده شدگان عراق شد.

- 11 تانک و سه پایگاه بعثی های عراق منهدم شد.

- یک جاسوس عراقی در اهواز دستگیر شد.

- بنی صدر رئیس جمهور اعلام کرد «ما توقعی در عراق نداریم و ذره ای از خاک آنها را نمی خواهیم.»

- دولت ایران واکنش تندی در مقابل ادعاهای صدام حسین نشان داد.

- 72 طرفدار آیت الله صدر در عراق تیرباران شدند.

- فرماندار قصرشیرین اعلام کرد عراق احتمالاً تا دو میلیون شیعه را اخراج میکند.

- ایران برای خنثی کردن توطئه دولت بعثی عراق از کشورهای اسلامی یاری خواست.

- شهادت آیت الله صدر تأیید شد.

اردیبهشت 59

- وزارت خارجه ایران طی اطلاعیه ای به مسلمانان جهان اعلام کرد موافقتنامه ننگین ۱۹۷۳، سند خودفروختگی صدام حسین به امپریالیسم آمریکا و صهیونیسم بین المللی است.

- تعداد رانده شدگان از مرز ۲۳ هزار نفر گذشت.

- وزارت خارجه طی اطلاعیه ای اعلام کرد دولت بعث عراق برای ایجاد وحشت و تروریزم بین‌المللی طرح وسیعی برای تخریب و آدمکشی در سفارتخانه ها و مراکز ایران در کشورهای مختلف را دارد.

- یک فروند هواپیمای عراقی به خاک ایران تجاوز کرد.

- توطئه ترور رهبران سیاسی ایران توسط جاسوسان عراق تقاضا شد.

- دو عراقی در تهران دستگیر شدند.

- دو لشگر عراق در مرز ایلام مستقر شد.

- ایران میانجیگری عرفات بین عراق و ایران را نپذیرفت.

- تعداد رانده شدگان از عراق به 33 هزار نفر رسید.

- عراق با هواپیماهای خود به حریم فضایی ایران تجاوز کرد.

- تعداد رانده شدگان عراق از مرز 35 هزار نفر گذشت.

- پنج هواپیمای عراقی به خاک ایران تجاوز کردند.

خردادماه 59

- رانده شدگان از عراق، دفتر سازمان ملل متحد در تهران را اشغال کردند.

- شبکه جاسوسی عراق در خرمشهر کشف شد.

- هشت عراقی متجاوز به خاک ایران دستگیر شدند.

- تجاوز هلی کوپتر عراقی به خاک ایران.

- تعداد رانده شدگان عراقی از مرز 36 هزار نفر گذشت.

- چند جاسوس و مأمور امنیتی عراق شناسایی شدند.

- عراق در سه نقطه، قصرشیرین را بمباران کرد.

- 120 نظامی عراق در نبرد با ایران کشته شدند.

- عراق دهها تانک وارد کارزار کرد.

- توپ های عراق قصرشیرین را زیر آتش گرفتند.

- عراق با 250 تانک حملات فرسایشی علیه ایران را آغاز کرد.

- یک تیپ زرهی ارتش عراق بخاطر مخالفت با جنگ با ایران دست به شورش زد.

- عراق سراسر نوار مرزی ایران را مین گذاری کرد.

- دولت عراق دو دیپلمات ایرانی را مضروب کرد.

- مانور نظامی عراق در مرزهای خوزستان و ایلام.

- هواپیماهای عراقی به حریم خوزستان و آذربایجان غربی تجاوز کردند.

خرابکاری عراق در مرزها

تیرماه 59

- حملات عراق به پاسگاههای مرزی ایران از سرگرفته شد.

- درگیری نیروهای ایرانی و عراقی در نواحی مرز قصرشیرین.

- ارتش بعث عراق یک روستای قصرشیرین را به توپ بست.

- وزارت خارجه اعلام کرد دو دانشجوی ایرانی بدست عمال بعث عراق در بیروت شهید شدند.

- مزدوران عراقی با خمپاره به قصر شیرین حمله کردند.

- نبرد شدید ایران و عراق در دوازده نقطه مرزی.

- ارتش ایران چند پاسگاه عراق را منهدم کرد.

 - میگ های عراق سردشت را بمباران کردند.

- تعداد رانده شدگان از عراق به ۳۸ هزار و 450 نفر رسید.

- 3 ستون نظامی عراق قرار بود به کودتاچیان کمک کند.

- سند همکاری رژیم بعث عراق با عناصر مزدور در خوزستان فاش شد.

- درگیریهای ایران و عراق در سراسر نوار مرزی شدت یافت.

- یک شخصیت برجسته علمی عراقی به ایران پناهنده شد.

- تجاوز هشت جنگنده عراق به خاک ایران دفع شد.

 مردادماه 59

- حملات ۱۲ ساعته زمینی و هوایی عراق به نفت شهر دفع شد.

- وزیر خارجه ایران پیامی در مورد اخراج شیعیان از عراق به والدهایم، دبیرکل سازمان ملل متحد، فرستاد.

- به جرم جاسوسی، کماندوی نیروی دریائی عراق در آبادان تیرباران شد.

- درگیری شدید در نوار مرزی ایران و عراق از سر گرفته شد.

- دو جاسوس عراق در خرمشهر تیرباران شدند.

- به تلافی حملات ارتش بعث 6 تانک و یک پاسگاه عراق توسط قوای ایران منهدم شد.

- قوای ایران در مقابل عراق موضعی تهاجمی می گیرد.

- مزدوران عراق آبهای نوار مرزی ایران را مسموم کردند.

- چهار ارتشی ایرانی به عراق پناهنده شدند.

- عراق برای گسترش جنگ ۳۰۰ تانک در مرز ایران مستقر کرد.

- عربستان به عراق برای جنگ با ایران کمکهای مالی میکند.

- عراق سلاحهای جدیدی در مرز ایران مستقر کرد.

ارتش ایران

شهریور 59

- وزارت کشور علیه اقدامات وحشیانه دولت بعث عراق به مراجع بین‌المللی و مردم متعهد و مسلمان کلیه کشورهای جهان اعلام جرم نمود.

- قوای ایران مرکز پخش مهمات مرزی عراق را منفجر کردند.

- در پی انهدام یک پاسگاه بزرگ عراقی بوسیله نیروهای ایران درگیریهای شدید ایران و عراق از سر گرفته شد.

- عراق قصرشیرین را به توپ بست.

- سه هواپیمای عراقی به مرز هوایی ایران در خرمشهر تجاوز کردند.

- ستاد عملیات جنگی عراق در خانقین تشکیل شد.

- در یک نبرد 48 ساعته منابع سوخت و انبارهای مهمات عراق درهم کوبیده شد.

 - قصرشیرین بار دیگر مورد حمله توپخانه عراق قرار گرفت.

- 48 ساعت جنگ شدید ایران و عراق.

- بعثی ها، مخالفان جنگ عراق با ایران را قتل عام کردند.

- جنگنده های هوائی ایران و عراق وارد نبرد شدند.

- نبرد شدید فانتوم های ایران و میگ های عراق در مرز.

- جنگ زمینی و هوایی ایران و عراق در چند جبهه اوج گرفت.

- 8 میگ و هلیکوپتر عراق سرنگون شد.

- حمله عراقیها به مرز خرمشهر به شدت سرکوب شد.

- جانشین رئیس ستاد مشترک اعلام کرد عراق در مورد 6 پاسگاه مرزی ایران ادعای مالکیت دارد.

- ایران ادعای ارضی حکومت بعث عراق را رد کرد.

- عراق زیر آتش جنگنده های ایران عقب نشست.

- طی سه روز درگیری در نوار مرزی جنوب، تأسیسات مرزی عراق در ناحیه شلمچه با خاک یکسان شد.

- ارتش عراق در سه نقطه شکست سختی از قوای ایران خورد.

- هشت نظامی عراقی به ایران پناهنده شدند.

- عراق روغن نباتی و سیگار ارسالی به ایران را مسموم کرده است.

- صدام حسین قرارداد تعیین حدود مرزی ایران و عراق را ملغی کرد.

- ایران در جبهه جنوب مواضع عراق را در هم کوبید.

- قصرشیرین بار دیگر زیر آتش توپخانه عراق قرار گرفت.

- تدارک وسیع نظامی ایران در غرب و جنوب کشور.

- وزارت خارجه ایران در مورد تجاوزات عراق اطلاعیه ای صادر کرد.

- توپخانه ایران چاه نفت «صدام» را به آتش کشید.

- در ساعت 2/5 بعدازظهر ۳۱ شهریور، عراق پایگاههای نظامی و فرودگاههای ایران را با 192 فروند هواپیما  بمباران کرد و بعد  از آن 12 لشکر عراق در قالب سه سپاه از نقطه مرزی پیرانشهر تا دهانه فاو تهاجم خویش را آغاز نمودند.

منبع : موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی ؛ https://psri.ir/?id=p2ren5v4

و

جنگ هشت ساله عراق علیه ایران آغاز شد.

#روزشمار_جنگ_ایران_عراق

#جنگ_عراق_علیه_ایران

#دفاع_مقدس

http://telegram.me/safeer59

http://Www.Safeer.blogfa.com

https://www.aparat.com/najaf46

 

راز قطعنامه 598 یا جام زهر :

 دلایل و علل پذیرش قطعنامه 598 بر اساس اصول جنگ و شرایط زمانی و مکانی و واقعیات حاکم بر صحنه جنگ

نویسنده : نجف زراعت پیشه

قطعنامه 598 شورای امنیت و بازتاب پذیرش توسط ایران

براستی چرا جنگ عراق علیه ایران پایان پذیرفت؟

مگر ما شعار جنگ جنگ تا پیروزی و رفع فتنه از جهان سر نمی دادیم؟

آیا جام زهر قبول قطعنامه به دست امام داده شد یا شرایط باعث اتخاذ این تصمیم شد؟؟

آیا شرایط و  امکان جنگیدن و ادامه صحنه نبرد برای ایران فراهم بود؟

وضعیت ارتش عراق در پایان جنگ و پذیرش قطعنامه چگونه بود؟؟

وضعیت کشور ایران و نیروهای نظامی چگونه بود؟؟

و سوالات متعدد دیگر......

امام خمینی ره و پذیرش قطعنامه 598

 

بر اساس تجارب خویش در جنگ و بر اساس اصول جنگ که مورد قبول همه جهانیان می باشد و مطالعات زیاد در زمینه جنگ های جهانی و منطقه ای  دلایل پذیرش قطعنامه 598 و پایان دادن به جنگ هشت ساله عراق علیه ایران را در سه قسمت اقتصادی ، سیاسی و نظامی بیان کرده و قضاوت را به عهده خوانندگان می گذارم.

 

دلایل اقتصادی:

  • شرایط نامساعد اقتصادی: نامه مسولان اقتصادی کشور در خصوص ناتوانی در ادامه مدیریت اقتصادی کشور
  • وام 12 میلیارد دلاری ایران از خارج و وخامت اوضاع اقتصادی کشور
  • هزینه بالای جنگ بطوریکه کشور توانایی تحمل آنرا نداشت(ایران22تا 25 میلیاردوعراق 150 میلیارد دلار)
  • عدم امکان ادامه جنگ به دلیل رسیدن به خط قرمزها و غیر قابل تحمل بودن برای جامعه
  • عدم اجازه به بازسازی پالایشگاهها و مراکز توزیع نفت با بمباران و موشکباران
  • در تابستان 66 آمریکا که از بزرگترین خریدار نفتی ایران بود (600000بشکه)؛آبان 66 تحریم کامل شد.
  • تحریم اقتصادی ایران
  • جنگ نفتکشها و بمباران و موشکباران نفتکشهای خارجی به مقصد ایران و اسکله ها و بنادر ایران توسط عراق

شورای امنیت سازمان ملل

دلایل سیاسی:

  • شراایط بین المللی نامناسب برای ایران: ایران به دلیل رد قطعنامه های سازمان ملل جنگ طلب و عراق به دلیل قبول آنها در افکار عمومی جهان صلح طلب معرفی شده بود.
  • دستگاه منفعل دیپلماسی و عدم استفاده از فرصت های پیش آمده در موفقیت های نظامی
  • تامین نظر ایران در قطعنامه 598 : علت عدم نپذیرفتن ایران به خاطر جابجایی در بندهای آن بود. شامل عقب نشینی متجاوز، قبول معاهده 1975،اعلام متجاوز و پرداخت خسارت(صدور قطعنامه در راستای تامین شعارهای ما بود)
  • جنگ مساله اصلی و اساسی در کشور نبود چرا که باید تمام منابع در اختیار جنگ می بود. در جنگ ما تنها از 2درصد نیروهای مردمی و 12 درصد امکانات اقتصادی استفاده کردیم.
  • نامه های متعدد مسئولین اقتصادی ،سیاسی و نظامی به امام خمینی ره
  • دهها گزارش سیاسی-نظامی بعد از شکست های 1367
  • مشورت امام با کارشناسان،معتمدان و سران نظام
  • عدم وحدت رویه در شعارها و ترسیم استراتژی ها
  • جنگ جنگ تا رفع فتنه در جهان
  •  جنگ جنگ تا پیروزی
  • جنگ جنگ تا یک عملیات موثر جهت تاثیر گذاری در مذاکرات دیپلماسی
  • گرفتن حق دفاع مشروع از کشور مورد تهاجم ایران با صدور قطعنامه 598 : بند  51 از فصل هفتم منشور ملل متحد که تا زمان ورود و دخالت شورای امنیت دفاع و مقابله با متجاوز را حق طبیعی و مشروع ما می دانست.
  • قطعنامه 598 هیچگاه توسط ایران رد نشده بود و سعی در جابجایی بندهای آن داشت
  • با قبول 598 شعار طلح طلبی دشمن از او گرفته شد(خلع سلاح)
  • تشدید فشار بین المللی علیه ایران برای خاتمه جنگ
  • تفاهم اصولی آمریکا و شوروی  بین گورباچف و ریگان در نخستین دور مذاکرات در اجلاس ریکیاویک ایسلند در مورد حل و فصل چندین منازعه از جمله ایران و عراق و افغانستان 19/7/65
  • با قبول 598 ایران به اهداف بین المللی خود نزدیک شد(تاثیرگذاری منطقه ای و بین المللی)
  • قرارگرفتن و تردید دشمن بر سر دو راهی با قبول 598 توسط ایران
  • روشن شدن چهره راستین منافقین و نابودی آنها در مرصاد
  • اثبات متجاوز بودن عراق با حمله مجدد در 31/4/67 و حمله به کویت
  • تحقق پیش بینی امام در مورد حمله به کشورهای حمایت کننده توسط صدام
  • جدایی متحدان ایران:
  • سوریه در مهر 66:نمی تواند تصرف بصره را قبول و در صورت اقدام نظامی علیه کشورهای حوزه در کنار اعراب می ماند و تعرض به آنها تعرض به سوریه خواهد بود
  • لیبی در سفر وزیر خارجه  لیبی در دی 66 به بغداد: قذافی در اجلاس اتحادیه عرب  در اواخر 67: کمک به ایران را از اشتباهات خود دانست.وی همچنین گفت: عاقبت این جنگ نابودی دو کشور است و اگر ایران بخواهد به صورت یک قدرت استعماری در خلیج فارس درآید لیبی علیه او وارد جنگ خواهد شد. قذافی ماجرا جو بود هر چند تعدادی موشک به ایران می داد اما می خواست که دو فروند به عراق شلیک شود و دو فروند به عربستان. در موضوع لیبی دو عامل پررنگ و محدود کننده بود:
  • در قضیه امام موسی صدر زیاد پیگیر نشوید
  • ارتباط انقلابیون ایران با قذافی

 

پذیرش معاهده 1975 توسط عراق

دلایل نظامی :

 

  • قطعنامه در هنگام اوج قدرت ایران و رزمندگان صادر شد (والفجر8 و کربلای5)
  • شرایط پیچیده و جدید در منطقه با حضور بی سابقه نظامیان آمریکایی و متحدینش در خلیج فارس( جنگ در دو جبهه همزمان)
  • ) برخورد نظامی بین آمریکا و ایران در خلیج فارس و گسترش آن
  • حمله به ایرباس یک اخطار به ما بود
  • فرسایش شدن جنگ بر خلاف اصول نظامی
  • کاربرد سلاح های شیمیایی و سلاحهای ممنوعه توسط عراق و عکس العمل ضعیف مجامع بین المللی
  • طرح احتمالی حمله شیمیایی به تهران و یا شهرهای پرجمعیت کشور (دولت عراق از طریق برخی کشورهای عرب منطقه تهدید سلاح هایی که تا کنون استفاده نکرده است)
  • تجهیز گسترده سازمان منافقین و حضور تیم های اطلاعاتی آنها در ایران
  • حضور تیم های متعدد منافقین در ایران جهت آماده باش به اعضای منافقین در سطح کشور و زندانها
  • خارج شدن جنگ از حالت مردانگی
  • توسعه کمی و کیفی ارتش عراق:قدرت تهاجمی عراق در هوا،دریا به افزایش فشار برای خنثی سازی پیروزی ایران منجر شد تا هزینه هر پیروزی بیشتر از دستاوردهای آن باشد.برتری عراق در زمینه های مختلف و سایر ملاحظات مانع از تحولی جدی در جنگ شد. در کربلای 4و5 تمام توان نظامی ایران را صرف کرد و در نقطه ای که قوای نظامی ایران تحلیل رفت توان نظامی عراق افزایش یافت و با به بن بست رسیدن اس ایران در جنوب ،گسترش جنگ به خلیج فارس (ایران و آمریکا)فرصت مناسبی در اختیار عراق قرار داد تا علاوه بر بازسازی ارتش عراق اس این کشور را از حالت پدافندی به آفندی تغییر دهد.
    • تجهیز  ارتش عراق به انواع سلاح های پیشرفته:اولین قدرت منطقه از حیث میزان تانک و هواپیما ( قدرت برتر نظامی منطقه از حیث تانک،هواپیما،شیمیایی،میکروبی و بالستیک)
    • آتش توپخانه ده برابری عراق
    • تجهیزات مدرن عراق از جمله میراژهای فرانسوی و ناتوانی اف 14 در مقابل آنان(بمباران تهران،اصفهان،نکا)
    • سازماندهی ارتش عراق با افزایش نیروی آن(60 لشکر که در حمله کویت به 65 لشکر رسید)ارتش یک میلیونی و ارتش جیش الشعبی با استعداد تقریبی 850000نفر:
    • ارتش عراق 300گردان در خط و 300گردان آزاد یا احتیاط با انبوهی از تجهیزات در اختیار داشت.
    • تشکیل واحدهای زبده با قدرت و توان آزاد جهت عملیات و آفند (نیروی ضربت)در کنار واحدهای گارد ریاست جمهوری عراق
    • افزایش پنج برابری گارد ریاست جمهوری  در دو سال آخر جنگ به عنوان مهم ترین و کارآمدترین نیروی آفندی و مدافع
    • پاتک های سخت و متعدد از سوی نیروهای اصلی و گارد ریاست جمهور عراق  در برابر نیروهای عملیاتی خسته و بدون پشتیبانی ما
  • تبدیل نیروی آفندی ما به پدافندی در اکثر محورهای عملیاتی و تغییر استراتژی عراق از پدافندی به آفندی (از سال 63 به بعد ارتش بیشتر ماموریت پدافند و سپاه ماموریت  آفند بود)
  • مجهز شدن عراق به خودروهای سنگین برای افزایش تحرک واحدهای نظامی
  • ایجاد برج های دیده بانی مجهز به وسایل دید در شب و حس گرهای صوتی توسط ارتش عراق
  • نداشتن نیروهای آزاد،سازمان یافته و منظم ایران جهت نگه داری از مناطق بدست آمده در ایران
  • نداشتن نیروی آزاد،سازمان یافته و منظم ایران برای انجام عمل تعاقب از اصول 7گانه جنگ بعد از هر خط شکنی (توان ما در حد یک عملیات بزرگ سالیانه و چند کوچک بود)
  • کاهش نیروهای اعزامی بسیجی  در ایران:عامل برتری ما در جنگ نیروی آزاد هجومی بسیجی بود که ازسال  1365 روز به روز کم می شد کوچکتر می شد چرا که علاوه بر کاهش و استفاده از آنها در آفند مجبور به پدافند هم بودیم
  • هر بسیجی با یک سلاح انفرادی و با پشتیبانی یک گلوله توپ باید در مقابل 3نظامی دشمن که دارای سنگر و پشتیبانی ،10گلوله توپ و سه تانک بود می جنگید.
  • جبهه فاقد نیروهای پرانگیزه تهاجمی بسیجی  و سپاه بود و جبهه نیروهای آزاد خود را از دست داده بود(کسری سازمان)
  • ارتش ایران فاقد توانایی و قدرت تهاجمی بر اساس ساختار و آموزش مصوب و تعیین شده بر اساس آن بود
  • بخش اعظمی از هواپیماهای ایران به دلیل کمبود قطعات یدکی و کمبود موشک ها غیر عملیاتی شده بودند.
  • مشکلات لجستیکی به عنوان یک مانع مهم برای تلاش های جنگی ایران به شمار می رفت ؛
  • تنوع تسلیحاتی شرقی و غربی موجود در ایران نیز یک مشکل حاد بود  و تنها نقطه قوت قایق های پرتحرک سپاه و مین های شناور بود.

 

عراق و پایان جنگ

 

 

براستی اگر شما به عنوان فرمانده کل قوا بودید با توجه به شرایط فوق چه تصمیمی می گرفتید؟؟

 

#مقطع_پایانی_جنگ

#طولانی_ترین_جنگ_کلاسیک_قرن_بیستم

#جام_زهر

#پذیرش_قطعنامه_598

#علل_دلایل_پذیرش

#راز_قطعنامه

#عملیات_فروغ_جاویدان

#عملیات_مرصاد

#مقطع_پایانی_جنگ

http://telegram.me/safeer59

http://Www.Safeer.blogfa.com

https://www.aparat.com/najaf46

اعلام متجاوز بودن عراق در جنگ

 

دعا و عبادت اجباری

راوی : عبدالصاحب مرائی

 نماینده حضرت امام در ایام عید و رفت و آمد مسئولین لشکری وکشوری برای دیدار و خدا قوت به رزمندگان مرتب به محورهای عملیاتی سر می زدند .

یک روز نماینده حضرت امام (ره) به قرارگاه تاکتیکی خاتم ۴ درجزیره مجنون در جاده شهیدهمت آمده و شب برای استراحت به سنگر اجتماعی واحد طرح و عملیات که نسبت به دیگر سنگرها از وضعیت مناسب تری برخوردار بود آمده و ساکن شدند .

همه نیروها و همکاران در آن شب حضور داشتند ، بعد از شام و خوردن چای و لحظاتی گفتگو همه به استراحت پرداختند ، نیمه های شب فرا رسید و نماینده امام برای اعمال شب زنده داری و نماز شب به پا خواسته و در این وضعیت برخی که اهل نماز شب بودند و برخی که سر به سر نماز شب خون ها می گذاشتند در یک امتحان اجباری قرار داده شدند و به عبارتی چه باید می کردند؟

خاطرات طنز جبهه

به هر حال ما هم مجبور بودیم ازخواب ناز بزنیم و همراه ایشان مشغول عبادت و نماز شب شویم ، بعد از نماز صبح هم بیدار و شروع به صرف صبحانه نمودیم ؛ قرار شد من  ایشان را به یگانهای در خط  همراهی کنم.

یکی از تیپ های لشکر....... در موقعیت پاشنه شرقی جزیره مجنون اولین یگان  مورد بازدید بود ، در مقر فرماندهی که سنگر کوچکی بود به نحوی که مجبور شدیم خمیده وارد شویم و به هر صورتی بود فشرده در سنگر مستقرشدیم.

ضمن احوالپرسی و خداقوت حاج آقا  سلام حضرت امام ره را به رزمندگان رسانده و حدود۳۰ دقیقه وقت در این بازدید گذاشتند و به تعداد نیروهای مستقر یگان در خط یک اسکناس تبرکی ۱۰تومانی به فرمانده وقت دادند.

در حین صحبتهای حاج آقا  یک گربه اهلی وسط جمع  جولان داده و در رفت و آمد بود و کسی هم برای بیرون بردن گربه از درون جلسه اقدام نمی کرد ، اما این وضعیت سبب عصبانیت فرمانده شده بود و از این که سرباز مسئول پذیرایی جلسه با این امر توجه نمی کرد سبب نگاه های تند او شده بود .

صدای فرمانده چندین بار سرباز را خطاب قرار می داد که می گفت : سرباز گربه راغذا دادی ؟ گربه را شستی ؟ و۰۰۰ دریغ از اقدامی برای برای بیرون بردن گربه از جلسه.........

در همین حال  نیروی دیگری  از یگان  امد و احترام نظامی گذاشت وگفت : جناب ما دیشب دعای کمیل داشتیم .... اما نیروها استقبال نکردند چون یه عده نگهبان و سر پست بودند و یه عده هم خسته بودند!!

فرمانده که دیگر به اوج عصبانیت خویش رسیده بود با عصبانیت گفتند : ازامشب باید هر شب دعای کمیل بخوانید .........

بنده و حاج اقا از خنده۰۰۰۰

#فرهنگ_جبهه

#طنز_جبهه

http://telegram.me/safeer59

http://Www.Safeer.blogfa.com

https://www.aparat.com/najaf46

 

دفاع مقدس و ماه مبارک رمضان

ماه مبارک رمضان در در دفاع مقدس :

نویسنده : نجف زراعت پیشه

فضای معنوی حاکم بر جبهه ها و در میان  نیروهای رزمنده در موقعیت های زمانی و مناسبت های مذهبی رفتارهای متفاوتی را در مناطق عملیاتی 8 سال دفاع مقدس رقم می زد ، به خصوص ماه های رمضان و محرم که با انجام اعمال و آداب خاصی همراه بود. در ناب ترین لحظات و خاطرات هر رزمنده ای بدون شک می توان چند خاطره از روزهای سپری شده در ماه های رمضان و محرم را یافت. تلفیق حال و هوای جبهه با اجرای برنامه ها و مراسم در مناسبت های این ماه ها باعث می شد تا رزمنده ها شرایط خاصی را تجربه کنند.

ماه مبارک رمضان و انجام مراسم عبادی در جبهه ها

روزه از جمله وظایف هر مسلمان می باشد که در صورت صحت وسلامت و نبودن در سفر با توجه به شرایطی که در احکام اسلامی قید شده واجب می باشد ؛ در جبهه های نبرد حق علیه باطل به دلیل وجود شرایطی نظیر آمادگی جسمانی برای مقابله با تحرکات دشمن و همچنین در حرکت بودن مداوم رزمندگان به سمت مناطق عملیاتی و یا انجام ماموریت های فوری مختلف که حکم مسافر پیدا می نمود باعث ایجاد شرایط متفاوتی در جبهه های جنگ شده و نیروهای رزمنده از آنجایی که تابع امر فرماندهان بودند باید متناسب با موقعیت زمانی و شرایط ایجاد شده عمل به دستور می نمودند. رزمنده می بایست بعد از نماز صبح و تعقیبات آماده صبحگاه و ورزش های صبحگاهی می شد که حداقل یک ساعت به طول کشیده و خستگی و عطش ناشی از آن نایی برای وی نمی گذاشت ، بعد از آن در شرایط عادی باید آماده حضور در کلاس های مختلف نظامی ، اخلاقی و ... می شد؛ آموزش های آبی خاکی(غواصی،پاروزنی،آموزش شنا و ...) ، رزم های شبانه  ، رزم در کوهستان و راهپیمایی و کوهپیمایی های طولانی سبب خستگی مفرط و تشنگی شده و عملاً به جز ساعتی محدود امکان استراحت و خوابیدن وجود نداشت و هر لحظه نیز باید آماده جابجایی به نقاط مختلف برای انجام ماموریت می بود.

بر همین اساس به دلیل نامشخص بودن وضعیت استقرار از لحاظ قصد ده روزه (حکم مسافر) و از آن مهم تر شرایط آمادگی جسمانی از جانب فرماندهان اجازه روزه گرفتن به رزمندگان داده نمی شد و علی‌رغم شوق و اشتیاق رزمنده ها برای گرفتن روزه به عنوان یک وظیفه الهی ،اکثریت قریب به اتفاق رزمنده ها بنا به شرایط حاکم بر جبهه های نبرد نمی توانستند روزه بگیرند مگر اندک افرادی که بنا به شرایط خاص در مقر ساکن بوده و در ماموریت ها شرکت نمی نمودند یا کسانی که در جبهه شغل رانندگی داشتند مثل راننده های کامیون، تانکر آب، راننده وسایل نقلیه ی سبک که خودرو تحویلشان بود، چون بین مقرهای پشتیبانی و عملیاتی در تردد بودند و به فتوای امام ره و مراجع تقلید، افراد کثیر السفر و یا دائم السفر بودند می بایست روزه می گرفتند.

تشنگی و رمضان

در 8 سال دفاع مقدس یعنی از31 شهریور سال 59 که جنگ تحمیلی آغاز شد شروع ماه رمضان در تیرماه بود و در آخرین سال جنگ یعنی سال 67 ماه رمضان در فروردین و اردیبهشت قرار گرفت و دفاع مقدس، ماه رمضان بین دو فصل بهار و تابستان در اوج گرما و به خصوص در منطقه جنوب استان های خوزستان و ایلام که همراه با شرجی شدید بود واقع شد، روزهایی طولانی همراه با هوای گرم و شرجی که تحمل آن بسیار مشکل بود ضمن این که در شمالغرب و ارتفاعات عبور و مرور از چنین ناهمواری هایی نیاز به شرایط جسمانی مناسب و تغذیه کامل دارد.

از جمله تحریفاتی که این روزها توسط برخی در فضای مجازی و یا در گفتن خاطرات در برخی جمع های مذهبی صورت می گیرد این است که تلاش می کنند با خاطرات نه چندان دقیق به روزه داری رزمندگان در جبهه و در ماه رمضان بپردازند و متاسفانه این چنین القاء کنند که رزمندگان علی رغم دستور فرماندهان( از اصول مهم جنگ) و احکام  دین  باز هم رزمندگان روزه می گرفتند.

جنگ ، ماه مبارک رمضان و فرهنگ جبهه

در دفاع مقدس قاطبه رزمندگان ما که بر اساس تکلیف در مناطق جنگی حاضر شده بودند بر اساس حکم مراجع و علی الخصوص امام خمینی ره  بود  و طبق حکم شرعی، همه رزمندگان به عنوان مسافر قلمداد و  آنها اختیاری از خود نداشتند که درمحورها و مقرهای مختلف در مناطق عملیاتی قصد ده روزه کنند و نمازها را کامل خوانده وروزه بگیرند و به اعتراف همه رزمندگان در سال های دفاع مقدس امر و دستور فرمانده درلحظات حضور در جبهه و هنگام عملیات و پدافندها و هر گونه ماموریت محوله نافذ بود و شرعاً و قانوناً رزمنده ای جایز نبود خلاف دستور آنان عمل کند چرا که علاوه بر حکم شرعی که بر همه اطاعت از آن واجب بود اطاعت از فرماندهی نیز در صحنه جنگ نیز ضروری و تخلف از آن می توانست سبب ضرر و زیان های زیادی شود و بواسطه بدهکاری روزه های ماه رمضان قضای آن را در زمان مرخصی یا بعد از پایان جنگ به جا می آوردند.

اما شرایط درون پادگان ها و محورهای عملیاتی که معمولاً نیروها به حالت پدافند در حال پاسداری از مرزهای ایران اسلامی بودند علی رغم این که بنا به دستور روزه نداشتند اما از فضای معنوی بالایی برخوردار بود و مثل ماههای قبل اما با شدت بیشتر در گوشه و کنار سنگرها و مناطق دنج در دل شب و یا گرمای روز به خودسازی معنوی پرداخته و با قرائت قرآن و دعاهای وارده ساعات و لحظات خویش را می گذراندند ؛ آشپزخانه یگان ها هم طبق روال قبل برای تامین خطوط عملیاتی و نیروها به پخت غذا ادامه می دادند اما خود رزمندگان با توجه به سفارشات حضرت امام خمینی ره جهت خودسازی که در آن روزها آئینه و الگوی هر رزمنده ای بود تلاش می کردند که با انجام آنها به معرفت و قرب الهی دست یابند ؛ قرائت مداوم قرآن ، نمازهای جماعت در وقت های تعیین شده ، نماز شب های عرفانی ، ادعیه سفارش شده ماه مبارک رمضان ، دعای عهد صبحگاهی رای ظهور حجت خدا ، قرائت سوره واقعه قبل از خوابیدن ،  زیارت عاشورا های با اخلاص به سمت کربلا و همه اذکار و عباداتی که می توانست پله های ترقی انسان از بعد عرفانی و معنوی شود.

در روزهای ماه مبارک رمضان صحنه های عبادی و اخلاقی بی بدیلی در جای جای جبهه ها در روی یونولیت های داغ باتلاق های هورالهویزه ، بیابان های تفتیده کوشک و طلاییه و زید ، رملهای فکه ،سرزمین پررمز و راز شلمچه به همراه نمکزارها و حوضچه های فاو ، تپه ماهورهای موسیان،دهلران و مهران و قصر شیرین ، ارتفاعات سربه فلک کشیده کردستان و شمالغرب بودیم که این سالکان راه حق با گسستن ارتباط مادی با این جهان در اعماق درونی خویش غرق شده و لحظات معنوی نابی را رقم می زدند که اندک تصاویر آن توسط قاب دوربین یا چشمان افراد دیگر ثبت شده است.

خلاصه این که مومنان و مسلمانان در رمضان ماه خدا و به امر او طبق احکام و سفارشات اسلامی موظف به گرفتن روزه می باشند و طبق همان احکام و سفارشات دفاع از حریم سرزمین را واجب دانسته و حضور آحاد افراد اسلامی را برای حفظ مرزها لازم و ضروری می داند و به دلیل شرایط حرکت مداوم و غیر قابل پیش بینی در جبهه ها و احتمال حملات از جانب دشمن به خطوط عملیاتی بر اساس دستور فرماندهی که از اصول مهم جنگ بوده و شکست یا پیروزی در جنگ بسته به این عامل می باشد لذا بخش اعظم رزمندگان در این ماه که در فصل گرما و تابستان نیز بود مجبور و مکلف به نگرفتن روزه بودند و تنها تعداد معدودی بنا به حکم شرعی و اجازه فرماندهی مجاز به گرفتن روزه بودند.

#ماه_رمضان

#دفاع_مقدس

#فرهنگ_دفاع_مقدس

#اخلاق_جبهه

 

http://telegram.me/safeer59

http://Www.Safeer.blogfa.com

 

روزه خواری !!!

راوی : یوسف زمانزاده
شهریور سال ۱۳۶۰ بود ، به همراه ۲۲ نفر از برادران بسیجی از بهبهان به گلف اهواز اعزام شدیم ، این ایام مصادف بود با ماه مبارک رمضان ؛ بعد از سازماندهی به سپاه پاسداران شهرستان شوش دانیال رفتیم .
در آن موقع  دکتر مجید بقایی فرمانده سپاه شوش بودند ، بعد از این که  بچه ها به لباس خاکی و اسلحه ژ3 تجهیز شدند  به خط پدافندی که در تپه های شوش بود اعزام شدیم و این اولین باری بود که با صحنه واقعی جنگ روبرو می شدیم.
خط پدافندی محور شوش فاصله زیادی با عراقی‌ها نداشت و در بعضی از نقاط به ۱۵ متر می رسید.
تابستان آن سال در گرمای بالای ۴۵ درجه سانتی‌گراد در روزها با بیل و کلنگ مشغول کندن شیار و سنگر بودیم و شب‌ها در سنگرهای انفرادی نگهبانی می‌دادیم .در آن هوای گرم در سنگرهای تجمعی معمولاً ۶ تا ۷ نفر استراحت می گردند و با کارتن و مقوا پنکه دستی برای سنگرها درست کرده بودند و برای در امان ماندن از نیش پشه کوره ها که در بیابان های شوش در شب به وفور یافت می شد پماد زرد رنگی موقع تاریکی هوا به بدن و دست و پاها زده می شد تا بتوانیم کمی استراحت نمایم
بچه‌های مستقر در خط  دو گروه بودند شامل بسیجی ها و پاسداران ، گروه  بسیجی ها که به فرماندهی نورالله سیدی که فردی بسیار خاکی و بی ریا بود اعزام شده بودند و گروهی  از برادران کار رسمی سپاه که به فرماندهی کمال صادقی و عبدالعلی بهروزی اعزام شده بودند .

برادر یوسف زمانزاده در کنار همرزمان


بعد از مدتی ماندن در خط مقدم  به همراه برادران مرتضی متذکر ، محمود اسدی ، مهدی برکت برای مرخصی و حمام به شهر دزفول رفتیم شهر به خاطر موشک باران و بمباران هوایی تقریباً خالی از سکنه بوده و شهری جنگی محسوب می شد .
پس از حمام  که با گرسنگی شدید ما پس از ساعت ها بود برای پر کردن شکم و خوردن نهار اقدام نمودیم و با خرید یک بسته پنیر و یک خربزه و چند نان  در یک کوچه خلوت و بدون رفت و آمد  چفیه خویش را بر روی زمین پهن کرده و با گذاشتن نان و سایر اقلام قصد حوردن نهار را داشتیم .
هنوز اولین لقمه را در دهان خویش نگذاشته بودیم که پیرزنی دزفولی از راه رسید و با لهجه دزفولی و با عصبانیت خطاب به ما گفت : چرا غذا می خورید مگر نمی دانید ماه رمضان است شما دارید  روزه می خورید؟؟
در جواب گفتیم مادر ما رزمنده ایم ، از خط مقدم آمده ایم  تا حمام کنیم  الان هم گرسنه بودیم و از آنجایی که مسافر محسوب می شویم و نمی توانیم روزه بگیریم قصد داریم کمی غذا خورده و بعد هم دوباره به سمت جبهه برویم .
فکر می کردیم با توضیحات ما قانع شده اما او با سر و صدا نمودن حرف خودش را می زد ، ظاهراً حرف همدیگر را متوجه نمی شدیم و با ادامه این وضعیت و بیم جمع شدن مردم و آبروریزی  سبب شد تا ما بساط خویش را جمع کرده و فرار را بر قرار ترجیح دهیم .
شوش شهر شهیدان گمنام معدن خاطرات بسیار زیادی هست از برادرانی که شهید شده یا الان در پیچ و خم زندگی به فراموشی سپرده شده اند و بعد از گذشت ۳۳ سال باید خاطرات را با بغض در گلو بیان نمایند  کسانی که با نثار سلامتی ، جوانی و جان خویش این کشور را بیمه نموده و نگذاشتند به این کشور و  نظام لطمه ای وارد شود ، مرید و مطیع  فرمانده و مولایشان بودند. یادشان گرامی باد.
#ماه_مبارک_رمضان
#روزه_خواری
#محور_جبهه_شوش
#یوسف_زمانزاده

http://telegram.me/safeer59
http://Www.Safeer.blogfa.com

سوره واقعه

راوی: اسدالله گله دار زاده 

برادر مصطفی بصری از جمله آن جوانان بود که با وجود سرمایه و مکنت خانوادگی می توانست در ناز و نعمت زندگی کند ولی همراهی با مدافعان کشور و حضور در دفاع مقدس را برگزید

یکی از امتیازات مصطفی بصری باور و اعتقاد و عمل  به آموزه های دینی بود که در خانواده مذهبی ایشان از پدر به عینه دیده و جامع عمل پوشیده بود ، چند روزی از آشنایی من با مصطفی نگذشته بود که با سجایای اخلاقی و تربیتی ایشان بهتر آشنا شدم و بیشتر وقت خود را در جبهه با هم می گذراندیم و بارها به اتفاق برادران اکبر دهدار ، رستگار و محسنی  نماز جماعت را به امامت وی برگزار می کردیم

مصطفی می گفت پدرم همیشه قبل از خواب سوره واقعه را تلاوت می کرد و من نیز از بچگی سوره را حفظ کرده و قبل خواب آن را تلاوت می کنم و به ما دوستان توصیه می کرد قران را حفظ و سوره واقعه را تلاوت کنیم

شهید مصطفی بصری در جمع همرزمان

چند روزی از حفظ و تلاوت سوره توسط ما نگذشته بود که نیمه های شب در چادر گروهی دسته با صدای تلاوت سوره واقعه از خواب بیدار شدم ، کنجکاو شدم خدایا این کیست که تلاوت می کند ؛ متوجه شدم مصطفی می باشد .

برای شب اول به کسی چیزی نگفتم تا اینکه در شبهای بعد نیز متوجه قرائت قران در نیمه های شب ان هم در حالی که مصطفی در خواب بود می شدم این شد که شب قبل از عملیات مقدماتی والفجر  به  مصطفی موضوع را گفتم و معلوم شد من اولین کسی نیستم که متوجه موضوع شده ام.

مصطفی تعریف کرد چند سال پیش وقتی جهت عمل سینوس پیشانی وی را  بیهوش نموده بودند در اطاق عمل بیمارستان تلاوت سوره واقعه را انجام داده و باعث تعجب کادر اتاق عمل شده بود .
سرانجام مصطفی بصری در عملیات کربلای 5 در شلمچه نهر جاسم به آرزوی خویش رسیده و به قافله شهیدان پیوست.

#مصطفی_بصری
#سوره_واقعه
#اسدالله_گله_دارزاده
#فرهنگ_جبهه

http://telegram.me/safeer59
http://Www.Safeer.blogfa.com

 

روزه طاقت فرسا

راوی :عبدالصاحب مرایی و حمید خوشکام
عملیات بدر به اتمام رسید و خیلی سریع گرمای آزاردهنده و طاقت فرسا سرتاسر منطقه را بپوشاند ، پاسگاه های آبی در جای‌جای باتلاق های هورالهویزه ایجاد و نیروها به حفاظت از دستاوردهای عملیات بدر پرداختند .
نوبت به گردان سیدالشهدا از تیپ ۱۵ امام حسن مجتبی علیه السلام رسید گرما ، شرجی، پشه کوره، خرمگس ،موش های بزرگ، ماهی های دیشلمبو ، از رویدادهای عادی درون پاسگاه های آبی بوده و زمان در این مناطق به سختی می گذشت .

با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان رزمندگان با توجه به نامشخص بودن زمان ماموریت و دارا بودن حکم مسافر ، حملات دشمن و از آن مهم‌تر حکم فرماندهی مجاز به گرفتن روزه نبودند چرا که ساعتها ماندن در گرما و شرجی و حیوانات موذی باعث عدم تحمل و طاقت آدمی می شد اما در این میان مهیار برفر در این شرایط برای روزه گرفتن پشت سر هم به این و آن رو می زد و در آخرین مرحله به فرمانده گردان کمال صادقی رو آورد.

شهید مهیار برفر نفر سوم از راست

از مهیار اصرار و از فرمانده گردان با ممانعت و جواب نه و مخالفت بود ،سماجت زیادی به خرج داد و هرچه فرمانده گردان از اشکال داشتن روزه ، مأموریت نامشخص و شرایط ناجور و آمادگی نیروها می گفت مهیار بر درخواست خود پافشاری می‌کرد و از خواسته خود دست برنمی داشت تا سرانجام توانست موافقت فرماندهی را برای گرفتن روزه بدون کاستن از فعالیت های خویش به دست آورد.

مهیار درون گرما و شرجی هوا شروع به روزه گرفتن کرد در حالی که اندکی هم از کارهای موظفی خویش کم نکرد و به دیگران نیز کمک می کرد ،او حتی از مستحبات هم غافل نمی شد و از لحاظ معنوی کسی به پای او نمی رسید ؛ همه ما مات و حیران مانده بودیم ، مهیار زبانزد همه شده بود ، گروه  اخراجی های جنگ خیلی سر به سرش گذاشته و می‌گفتند قرآن به دستش دوخته شده و از او جدا نمی شود .

 بعد از ماموریت پدافندی در تمام اوقات بیکاری به عبادت و نماز شب و روزه مشغول بود در آسایشگاه گروهان ذوالفقار واقع در سایت خیبر مجاور یک بخاری نفتی در این سرمای شبانه سرتاسر شب را مشغول به عبادت بود به طوریکه امان همه را بریده بود.

 سرانجام مهیار برفر همراه گردان ذوالفقار در عملیات والفجر ۸ شرکت کرد و در ماموریت شهر فاو به آرزوی خود رسیده و به شهادت رسید پیکر مطهر وی برای مدت ها در منطقه عملیاتی ماند و بعد از چند ماه پیدا شد ، هنوز پیکر سالم بود ، همه مات و مبهوت شده بودند بعد از تشییع در زادگاهش روستای تشان بهبهان  به خاک سپرده شد ، نام و یاد و راهش مستدام باد.
#مهیار_برفر
#فرهنگ_جبهه
#ماه_مبارک_رمضان 
#حمید_خوشکام
#عبدالصاحب_مرایی
http://telegram.me/safeer59
http://Www.Safeer.blogfa.com

 

پیروزی سیاسی ایران در جنگ :


 یازده سال پس از آغاز جنگ تحمیلی و سه سال پس از صدور قطعنامه ‌۵۹۸ و با تلاش‌های پیگیر سیاسی مسوولان نظام جمهوری اسلامی، حقانیت ایران در دفاع از تمامیت ارضی خود به اثبات رسید و خاویر پرز دکوئیار دبیرکل وقت سازمان ملل متحد در ۱۸ آذر ‌۱۳۷۰ خورشیدی در یک گزارش رسمی به شورای امنیت اعلام‌کرد که عراق مسوول و آغازگر جنگ هشت ساله علیه ایران بوده‌است.


پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از طرف ایران و آتش بس میان کشورهای ایران و عراق، ایران همواره بر شروع جنگ از طرف رژیم بعثی پافشاری می کرد. سرانجام سه سال و نیم پس از پایان جنگ و در ۱۸ آذر ۱۳۷۰ و بعد از بیش از یک دهه کارشکنی و حق پوشانی با پی‌گیری های مستمر جمهوری اسلامی و بررسی ها و تلاش های حق جویانه دبیر کل وقت سازمان ملل، عراق به عنوان مسوول و آغازگر جنگ معرفی شد. این اقدام برپایه بند ۶ قطعنامه ۵۹۸ صورت گرفت که دبیر کل را موظف کرده بود، متجاوز را به شورای امنیت معرفی کند.

پس از حدود دو سال از برقراری آتش بس در مرزهای ایران و عراق سرانجام در ۱۸ آذر ۱۳۷۰ خورشیدی خاویر پرز دکوئیار دبیر کل وقت سازمان ملل عراق را به عنوان متجاوز در جنگ ایران و عراق به شورای امنیت معرفی کرد. این گزارش در عرصه جهانی یک پیروزی سیاسی برای ایران به شمار می آمد. دکوئیار به طور صریح حمله رژیم بعث به ایران را نقض حقوق بین الملل و اصول اخلاقی دانست و توضیحات عراق را برای جامعه بین المللی قابل قبول و کافی ندانست. وی به دلیل تلاش های پیگیرش در ایجاد آتش بس، برنده جایزه تفاهم بین المللی ۱۹۸۷ میلادی شد.

اما چرا غرامت به ایران بابت خسارات وارده داده نشد؟
گزارش فوق از طرف دبیر کل سازمان ملل متحد به شورای امنیت به عنوان متولی و صادر کننده قطعنامه 598 ارائه شد که باید از جانب این نهاد تصمیم گیری می شد، از آنجا که دیدگاه ایران نسبت به سازمان‌ ملل و شورای امنیت از ابتدا منفی بوده و اطمینانی نداشت پیگیری ننمود و اعضای شورای امنیت که پنج عضو آن را قدرت های بزرگ تشکیل می دادند با توجه به وقوع انقلاب اسلامی و دیدگاه های نه شرقی نه غربی آن و سیاست سلطه ناپذیری آن از تلاش برای اجرای کامل بندها خصوصآ پرداخت غرامت سرباز زده و ایران هم در این زمینه اقدام خاصی انجام نداده است، در این مقطع با توجه به اشغال کویت و وقوع جنگ اول و دوم خلیج فارس که منجر به سقوط صدام حسین و حزب بعث شد عملاً بحث پیگیری غرامت به فراموشی سپرده شده است،.
اخباری نیز منتشر شده است که گویا در روند این گزارش که بخش‌هایی از آن محرمانه بوده که پیگیری بندهای قطعنامه 598 در زمینه غرامت چندان به نفع ایران نبوده است.
#خاویرپرزدکوئیار
#اعلام_عراق_به_عنوان_آغازگر_جنگ
#مسبب_آغاز_جنگ
#پیروزی_سیاسی_ایران_در_جنگ
https://t.me/safeer59

 

تپه عرفان : خاطراتی از روزهای یکدلی

انتشار کتابی جدید در عرصه دفاع مقدس :

 

 

 

طرح روی جلد کتاب تپه عرفان : خاطراتی از روزهای یکدلی

 

 

تپه عرفان : خاطراتی از روزهای یکدلی

نویسنده: نجف زراعت پیشه
ویراستار: امیر رضا فخری
ناشر: انتشارات شاملو ، مشهد : ۱۳۹۷
۳۲۰ صفحه ، مصور 
قیمت ۳۵۰۰۰۰ ریال
تپه عرفان خاطرات ناب و بدون اغراق از روزهای یکدلی مردان مرد این سرزمین می باشد که بدون چشم داشت مادی ، امتیاز و ... حماسه خلق نموده و در گمنامی و غریبانه افتخار آفریدند و برای اولین بار در تاریخ معاصر بدون واگذاری بخشی از سرزمین عزیزمان ایران سبب حفظ تمامیت ارضی ایران شدند .
تپه عرفان روایت روزهای آتش و خون ورزم بی امان رزمندگان  می باشد که از زبان آفرینندگان این حماسه لحظات تلخ ، شیرین و شکست و پیروزی‌های آن بدون دخل و تصرف به نگارش در آمده است و امیدوارم این تلاش در راستای ادامه راه شهیدان و ترویج و گسترش فرهنگ ناب خوبی ها در جامعه ما باشد.
کتاب از یک مقدمه و چهار فصل تشکیل شده است:
فصل یک : خاطرات اعزام رزمندگان به جبهه ها 
فصل دوم : خاطرات مربوط به فرهنگ و ارزش‌های ماندگار دفاع مقدس
فصل سوم : خاطرات شوخ طبعی ها و طنز در بین رزمندگان
فصل چهارم : خاطرات عملیات ها و پدافندی های رزمندگان
ضمائم:عکس ها

برای تهیه و ارسال کتاب تپه عرفان : خاطراتی از روزهای یکدلی می توانید با شماره تلفن 09163725865 تماس تا پس از واریز وجه و با هماهنگی لازم ارسال شود.
#کتاب_تپه_عرفان
#خاطراتی_از_روزهای_یکدلی
#نجف_زراعت_پیشه
https://t.me/safeer59

طرح پشت جلد کتاب تپه عرفان : خاطراتی از روزهای یکدلی

 

ارادت خالصانه :
راوی : نجف زراعت پیشه


هورالعظیم تابستان 1363 تا 1366 در پاسگاه آبی مرزی از آسمان آتش می بارید دما سنج دما را بالای شصت درجه نشان می داد ، رطوبت موجود در هوا بالای هشتاد درصد بود و عملاً نفس کشیدن را مشکل می ساخت ، پاسگاه های روی آب های هورالهویزه از تعداد زیادی یونولیت از کائوچو با لایه فلزی با ابعاد 250 سانتی متر در 150 سانتی متر و با ارتفاع 40 سانتی متر تشکیل شده بود که به صورت طولی و شاخه ای به اطراف و بخصوص به سمت جلو ادامه یافته بود ، سنگرهای استراحت نزدیک و پیرامون سنگر فرماندهی و در کنار اسکله قرار داشت و سنگرهای تسلیحات و مهمات را به دلیل خطرات ناشی از آن را معمولا در شاخکهای پاسگاه و در فاصله ای دور از استقرار برادران گذاشته تا از خطرات احتمالی انفجار و یا خرابکاری و حملات دشمن در امان باشد.
ساخت پاسگاه با یونولیت در آن هوای بسیار گرم ، حشرات و حیوانات موذی منطقه نظیر پشه کوره ها ، خرمگس ها ، موش های بزرگ معروف به گرزه ، ماهی های بدقواره سیاه گزنده به نام نیشلمبو و مهم تر از آن عدم آشنایی و سازگاری نیروها به منطقه هور سبب فشار مضاعف به نیروها شده بود که با توجه به نقش آن در حراست و حفاظت از مناطق متصرف شده در عملیات خیبر و بدر از اهمیت بسزایی برخوردار بود . با توجه به نوع ویژه پدافند در آب و محدودیت های آن نسبت به پدافند در خشکی مثل پیوستگی یگانها ، برای رفع این نقیصه فاصله بین پاسگاههای آبی را بوسیله نقاط اتکا و کمین می پوشاندند و نیروهای رزمنده در قالب تیم های دو یا سه نفره در قایق های طراده در هنگام غروب آفتاب به جلو رفته و سرتاسر شب را در محل های مورد نظر به کمین می نشستند.

 

 

پاسگاه ها از اهمیت و حساسیت بالایی برخوردار بودند به طوری که در صورت کوچکترین سهل انگاری در حراست یا عدم رعایت اصول نظامی و غافلگیری موقعیت پاسگاه به خطر می افتاد و در صورت از دست رفتن بازپس گیری آن با صرف تلفات و تجهیزات بالا امکان پذیر بود و به همین خاطر استتار و پوشش پاسگاه و حفاظت از آنها دقت بالایی را طلب می کرد.
ساعات حضور در پاسگاه به نگهبانی مستمر در سنگرها و کمین می گذشت و باقیمانده آن را در اختیار خودمان بودیم با گرما و شرجی کلافه کننده و موجودات موزی ؛ عده ای فرصت را غنیمت شمرده و در روبروی اسکله پاسگاه به درون آبهای هور می پریدند تا اندکی از گرما و شرشر عرق بدن خویش رهایی یابند علی رغم این که آب هور به شدت از بابت شیمیایی دشمن و همچنین اجساد رها شده در آن آلوده بود و از طرف دیگر در صورت بدشانسی گرفتار گاز ماهی های نیشلمبو هم می شدند برای ساعتی از درد به خود پیچیده و بعضاً جیغ می زدند.
ساعتی به درون سنگرهایی که با پتو و نی پوشیده شده بود رفته و به استراحت می پرداختند البته خوابی در کار نبود چرا که پشه ها و موش های بزرگ گرزه می گذاشتند و البته بیشتر اوقات را به تلاوت قرآن و یا ادعیه و زیارات می پرداختند.
با غروب آفتاب لحظات دلگیری در هور ایجاد می شد ، خورشید در غرب به سمت کشور عراق دل ها را هم نیز به سمت قبله دل ها و آمال و آرزوی شیعیان کربلای حسینی روانه می کرد ، سال ها بود که به دلیل به هم خوردن روابط امکان رفتن به کربلا و زیارت مرقد شش گوشه حسین ع از ایرانیان سلب شده بود و با تحمیل جنگ توسط صدام دو کشور روابطشان خصمانه شده و زیارت عتبات در عراق عملاً غیر ممکن شده و منوط به تعیین سرنوشت جنگ شده بود.
در این لحظات بود که خود را در نزدیک ترین فاصله به حرم حسینی دانسته و آرام آرام در حالی که اشک بر گونه هایمان جاری بود دست بر سینه گذاشت و سلامی خالصانه و از دل خویش به سمت قبله آمال و آرزوهای خویش بر زبان می آوردیم ، نمی دانم چقدر این لحظات به طول می کشید اما خود را خوشبخت ترین افراد روی زمین می دانستیم و آرزو می کردیم که هر چه زودتر جنگ با سقوط صدام حسین و حزب بعث به پایان رسیده تا با در بغل گرفتن ضریح آقا امام حسین ع ارادت خویش را نثار کنیم و با خالی نمودن درون خویش و بیان فراق عزیزان و سختی های راه اندکی سبک شویم شاید به جرات بگویم بهترین عبادت ها و زیارات خالصانه درون پاسگاه های هور و در دورترین نقاط آن که هیچ چشمی نمی توانست نظاره گر آنها باشد صورت می گرفت.
اما امروز که سال ها از آن روزهای سخت می گذرد و مکرر به زیارت آقا نائل شده ایم به جرات می توانم ادعا کنم که هیچکدام از این عرض اردات این روزها به مثابه عرض ارادت در اعماق هور در گرما و شرجی بالا و حیوانات موذی و در حالت ترس و لرز ناشی از خوف دشمن نبوده و نیست و مطمئنم دوستان و همرزمان من در آن سال های دفاع مقدس در سرتاسر مرزهای ایران با عراق در سرما و گرما و در دشت و صحرا تا باتلاق های هورالهویزه و کوه های شمالغرب و .... همین نظر را دارند.
#هورالهویزه
#عاشورا
#کربلا
http://telegram.me/safeer59
http://Www.safeer.blogfa.com

 

قیام حسینی و دفاع مقدس :

راوی : نجف زراعت پیشه


ان لقتل الحسين حراره في قلوب المومنين لا تبرد ابدا :

از شهادت حسين، آتشي در قلب مومنان افروخته شود كه هرگز سردي و خاموشي نمي پذيرد. (پیامبر اکرم ص: مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ؛ نوری،ج‏10 ؛ ص318)


دفاع مقدس و قیام امام حسین در سال 61 هجری پیوندی تنگاتنگ دارد و به هیچ وجه نمی توان آن را از هم جدا نمود چرا که تمامی جلوه های این قیام شکوهمند به وفور در هشت سال دفاع مقدس رزمندگان اسلام در سرتاسر مرزهای 1600 کیلومتری از کوهستان های سر به فلک کشیده شمالغرب تا تپه ماهورهای مرز میانی و از آنجا تا بیابان های تفتیده جنوب مشاهده و دامنه آن به شهرها و روستاهای دورافتاده ایران اسلامی نیز کشیده شده است.
قیام حسینی با پشتوانه حماسی و عاطفی و بر پایه اصول اعتقادی عدم پذیرش ظلم و ستم که به واقع با جان فشانی فرزند پیامبر ص سبب احیا دین جدش شد و با نثار خون خود و یاران باوفایش علی رغم بی وفایی مردم زمانه اش توانست خون را به رگهای پیکره جهان اسلام تزریق و باعث زنده شدن آن شده و برای نسل های بعد نیز با ایجاد شور و حماسه به الگویی در برابر ظالمان و ستمگران زمانه خویش مبدل شد.

 

عزاداری رزمندگان اسلام جمعی تیپ 15 امام حسن مجتبی ع در سایت خیبر سال 1363

اما دشمن در برنامه ریزی خویش که با دقت تمام عوامل و پارامترها را از لحاظ دنیای مادی و رزم کلاسیک در نظر گرفته بود از تاثیر فرهنگ حسینی و عاشورا بر مردم ایران غافل ماند عاملی که سبب شد تا جوانان ایران زمین با فرمان نواده پیامبر ص روح الله الموسوی الخمینی ره دنیای مادی را سه طلاقه نموده و در مقابل خصم و دشمن تا دندان مسلح که توسط دنیای غرب و شرق به تمامی وجوه مسلح شده بود بایستند و مانع تحقق اهداف شوم آنها شوند
دفاع مقدس ما الگوی تمام و کمالش قیام حسینی شد در شعار،جذب نیرو،مشق جنگ و رزم در میدان نبرد ، ایثار ، اسارت ، شهادت و .... که با ایجاد شور و شوق مقاومت و عدم تسلیم در برابر ظلم و ستم و حماسه جانانه در مقابل آنان و تحمل روحیه صبر و مدارا در مقابل مشکلات و شرایط سخت توانستند دشمن را به ستوه آورده و با شکست در جبهه های جنگ ، درسی برای تمام متجاوزین شد که ممکن است آغاز گر تهاجم به کشور ایران شوند اما لزوماً پایان دهنده نیستند و جوانان ایران زمین با تاسی به فرهنگ غنی عاشورا که انطباق کامل عینی و عملی با احکام اسلام دارد آنان را زمین گیر خواهند نمود.
شیوه عزاداری در یگان های رزم مطابق سنتی هر شهر و منطقه بود و هر کس به شیوه رایج عزاداری های سنتی در شهر و منطقه خویش به عزاداری خامس آل عبا می پرداخت و به جرات می توان گفت اگر الگو پذیری از قیام کربلای حسینی نبود و با تاسی به عزاداری سید و سالار شهیدان و بیان شجاعت ها و حماسه های عاشورا در بین رزمندگان نبود هیچگاه دفاع مقدس مردم ایران با این سبک و سیاق به وقوع نمی پیوست و بعد از اندک زمانی به فراموشی سپرده می شد.
اعزام رزمندگان با انگیزه مبارزه با ظلم و ستم متجاوزان که هدف قیام حسینی هم بود صورت می گرفت و در سازماندهی و آموزش نیروها این مظاهر شجاعت و رشادت حسین و یاران باوفایش بود که محیط های سخت و خشن پادگان ها و اردوگاههای جنگی را برای نوجوانان و جوانان جنگ ندیده قابل تحمل می ساخت و آنها را برای شرایط سخت عملیات در کوهستان های خشن و سردسیر شمالغرب و دشت های تفتیده جنوب آماده می ساخت و اندک زمانی که برای آنها ایجاد می شد سعی با ادعیه و زیارت عاشورا و انجام عزاداری و مراسم های سنتی یاد و خاطره این واقعه عظیم را به صورت عینی و عملی زنده نگه داشته و با زمزمه آغاز عملیات این یاوران حسین سر از پا نشناخته و آماده رزمی مثال زدنی که مزد آن هم شهادت بود می شدند و سربندها و پشت نویسی هایی که جمله یا زیارت و یا شهادت برای برخی از این عزیزان به دیدار مولا مبدل شد تا با رسیدن به هدف خویش به آقا بگویند:
مولا جاناگر ما نبودیم که در سال 61 هجری ندای هل من ناصرتان را جواب گوییم و در بی وفایی روزگارتان یکه و تنها و با یاران وفادار اندک در مقابل ظلم و جور زمانه به شهادت رسیدید اما 1400 سال بعد در کربلای دفاع مقدس رزمندگان ایران زمین با پیروی از فرزندتان و نواده زهرای اطهر ع روح الله خمینی ره علی رغم صف کشی همه گردنکشان مقابل ایران اسلامی با چنگ و دندان و تجهیزات نابرابر مقابل آنان ایستاده و ثابت کردند که حادثه عاشورا مختص زمان و مکان خاصی نیست و در همه زمانها و مکان ها قابل تکرار بوده و ندای هل من ناصر ینصرنی امام در همه عصرها و مکانها ساری و جاری می باشد و امتحانی بس مشکل برای جدا نمودن مردان از نامردان می باشد.

 

عزاداری فرماندهان و رزمندگان تیپ 15 امام حسن مجتبی ع
#قیام_حسینی_عاشورا
#دفاع_مقدس
#محرم
#عاشورا
http://telegram.me/safeer59
http://Www.safeer.blogfa.com

 

تحول در شیوه فرماندهی : فرماندهی مشترک ارتش و سپاه

فرماندهی جنگ بعد از برکناری ابوالحسن بنی صدر:


فرماندهان ارتش چگونه با همکاری هم هدایت عملیات را به عهده داشتند؟
فرماندهان ارتش و سپاه چگونه علی رغم تفاوت در سیستم های آموزشی ،تسلیحاتی و تفکرات نظامی با همدیگر همکاری می کردند؟
فرماندهان ارتش و سپاه چگونه توانستند با همکاری همدیگر طی هشت ماه بیش از ده هزار کیلومتر از سرزمین های اشغالی را آزاد نمایند؟

سندی از عملیات بیت المقدس
با سقوط بنی صدر که موجب فشرده شدن صفوف رزمندگان اسلام گردید، دو نیروی ارتش وسپاه در کنار یکدیگر به عملیاتهای مشترک مبادرت ورزیدند. در همین راستا پس از چند عملیات گسترده موفق، قرارگاه مرکزی کربلا در آستانه عملیات بیت المقدس تصمیم گرفت که با بکارگیری تجربیات حاصل از عملیاتهای موفق گذشته، کار آمدترین شیوه ادغام نیروهای ارتش و سپاه را به مرحله اجرا گذارد. بر همین اساس به کلیه یگانهای تابعه ابلاغ گردید که:


فرمانده ارتشی هر رده به عنوان فرمانده،و فرمانده سپاهی هـر رده به عنوان معاون عملیاتی آن رده انجام وظیفه نماید ؛ بدین ترتیب که مسئولیت هدایت عملیات عملاً به فرمانده سپاهی واگذار شد و فرمانده ارتشی صرفاً مسئولیت هماهنگی آتش های پشتیبانی و پشتیبانی لجستیکی را بر عهده گرفت.

سند زیر نمونه ای از ابلاغ چنین دستورالعملی می باشد:



بسمه تعالی


از: قرارگاه تاکتیکی نصر (ر3 (شماره : 97 – 98/201/3/3

به: گیرندگان مراجعه شود

تاریخ: 9/2/1361
موضوع: فرماندهی مشترک :


تصمیمات متخذه در مورد هدایت عملیات و فرماندهی قرارگاههای تابعه نیرو و گردانهای عمل کننده جهت اجراء به شرح زیر ابلاغ می گردد
: 1 -برادران فرماندهان گردانهای ارتش در سمت فرماندهی گردان ابقاء می گردند، بـا ایـن تفاوت که مسئول گردان ادغامی از سپاه بعنوان معاونت عملیات خواهد بود،
/ 3 مسئولیت هدایت عملیات و دستورات پیشروی و غیره با معاونت عملیاتی می باشد و فـرمانده گردان مسئولیت هماهنگی آتشهای پشتیبانی و پشتیبانی لجستیکی را خواهد داشـت، بدیهـی است که در تحکیم پدافندی مسئولین سپاه و ارتش با کمک یکدیگر انجام وظیفه می کنند
. 2-شبکه مخابراتی در اختیار معاونت عملیاتی که مسئول هدایت عملیات میباشد قـرار مـی گیرد، بیسیم چی در هر حال به همراه مسئول هدایت عملیات در گردان و گروهانها خواهد بود
. 3 -منطقه هایی که محوربندی شده اند کلیه گردانها زیر امر مسئول محور میباشند و مسئول محور زیر امر تیپ می باشد مانند نصر
2. 4 -در مـورد نقـل و انـتقال وسائل مخابراتی تیپها خود هماهنگی نمایند، و کلیه انـتقالات بـه صورت صورتجلسه با مسئول مخابرات تیپ سپاه باشد بعداً بطور کامل تسویه حساب نمایند. مسئول مخابرات سپاه در قبال اشیاء دریافتی مسئول می باشد./.


فرمانده قرارگاه تاکتیکی نصر حسین حسنی سعدی حسن باقری

اشک ها و لبخندها در دفاع مقدس

اشک ها و لبخندهایی که همچنان ادامه دارد..............

راوی : نجف زراعت پیشه

طی هشت سال دفاع مقدس مردم ایران و رزمندگان اسلام برای دفاع از ایران و ارزش های اسلامی در جبهه های جنگ از شمال غرب تا مناطق میانی و گسترش آن به دشت های تفتیده جنوب ،باتلاق های هورالهویزه و رودخانه اروند رود تا آبهای نیلگون خلیج فارس فرهنگ نابی شکل گرفت که سبب ماندگاری این واقعه در حافظه تاریخی مردم ایران شده است.  شناسایی این فرهنگ و عوامل تاثیر گذار که سبب خلق این فرهنگ و جاودانه ماندن آن در روند زمان شده نیازمند بازشناسی فضای حضور و استقرار رزمندگان و شور و حال حاکم بر این فضا هستیم که آغاز و پایان هر کدام از این مراحل با چشمان اشکبار که حاصل ناراحتی و خوشحالی حاملان آن بود روبرو می شویم که در زیر به آنها اشاره می کنیم:

 

آموزش های اعزام به جبهه و حضور در پادگان ها:

سیر ورود رزمندگان به جبهه های جنگ از مرحله اعزام شروع می شد که در آن بچه های رزمنده که غالباً در انجمن های اسلامی و یا مساجد بودند با موافقت یا مخالفت والدین خویش در دفاتر بسیج و اعزام به جبهه ثبت نام کرده و با شرایط سخت جواز عبور از این مرحله را طی می نمودند. پادگان های آموزشی اولین مقر و مرحله روبرو شدن با سختی های جنگ بود و کسانی که می توانستند این مرحله را بگذرانند توانایی روبرو شدن با خطرات و سختی های جبهه را نیز پیدا می کردند.

آمادگی های سخت جسمانی،رزم های شبانه،انفجارات آموزشی و کم سن و سالی نیروها توام با بی تجربگی سبب می شد اگر اندک تردیدی در باره احسای بودن علت حضور و یا عوامل دیگر از لیست اعزام خط خورده و به جبهه اعزام نشوند. برای حضور در آموزش جبهه سیاهه ای از شرایط از جمله سن 16 سالگی ، تک فرزند یا برادر شهید نبودن  ، شرایط جسمی مناسب نظیر قد بلند و توانایی جسمانی برای حمل اسلحه و شرایط خاص نیاز بود و دست مسئولین اعزام برای خط زدن اسامی روان بود و همین امر کسانی که در لیست پذیرفته و به پادگان اعزام می شدند خندان و بر عکس بچه هایی که به هر دلیل اسم آن ها از لیست آموزشی خط می خورد ناراحت و با چشم گریان مجبور به ترک پایگاه می شدند.

 

 

اعزام به جبهه :

فضای شهرها برای اعزام به جبهه آکنده از شور و شوق زاید الوصفی بود گویی برای مجلس عروسی و شادی حرکت می کنند و خبری از ترس ناشی از جنگ و سختی های آن نبود،در این شرایط در طی ثبت نام بسیجیان برای اعزام به جبهه صحنه های نابی خلق می شد که سبب سرازیر شدن اشک شوق و یا ناراحتی می شد. بسیجیان و نیروهایی که به سن قانونی تعزام نرسیده و یا فاقد شرایط جسمی و یا عمومی اعزام بودند تلاش می نمودند با انواع و اقسام روش های قانونی و غیر قانونی مسئولین اعزام را دور زده و به جبهه اعزام شوند که برخی از این روش ها عبارت بود از :

  • استفاده از بند پ :یعنی پارتی بازی و متوسل شدن به افراد ذی نفوذ در سپاه ، بسیج و یا افراد ذینفوذ
  • دست بردن در شناسنامه و بالا بردن سن خود از طریق بزرگ نشان دادن خویش
  • استفاده از شناسنامه برادر یا خواهر خویش با سن بالاتر و با کمی دست بردن در مشخصات خانوادگی که برای نمونه نام سعیده را با پاک کردن "ه" به سعید مبدل نموده و موارد متعدد دیگر و به جبهه اعزام می شدند
  • روی پنجه پا بلند شدن یا گذاشتن آجر و یا کفش پاشنه بلند برای بزرگ نشان دادن خویش
  • و به عبارت بهتر عبور از هفت خوان رستم اعزام برای حضور در جبهه ها

تا آخرین لحظات خروج ماشین ها و اتوبوس های اعزام نیرو این حالت بیم و امید در بین نیروها وجود داشت و صورت های خندان که با ثبت نام و گرفتن مجوز اعزام به جبهه و چهره های گریان ناکام در روند ثبت نام جزو فرهنگ ناب دفاع مقدس می باشد که لنزهای دوربین برخی از این صحنه ها را به تصویر کشیده است.

 

سازماندهی در پادگان :

با عبور از مرحله اعزام به جبهه و حضور در پادگان های جبهه به نیروهای اعزامی لباس داده و مرحله سازماندهی بسیجیان اعزامی آغاز می شود که بر اساس قد و توان جسمانی نیروها در گردان ها و واحدهای رزمی و یا ستادی تقسیم بندی می شدند و همین امر سبب ایجاد صحنه های خوشحالی و سرازیر شدن اشک بر گونه بسیجی ها می شد چرا که همگی برای حضور در عملیات و رزم نظامی با دشمن آمده بودند و حتی حاضر به ماموریت های پدافندی هم نبودند و برای حضور در خط شکنی و عملیات لحظه شماری می کردند.

 اما با ملاک و معیارهای فرماندهان برخی که به یگان های رزم مامور شده بودند خندان و نیروهایی که به دلایل مختلف اسم آنها خط زده شده و به واحدهای ستادی و یا پشتیبانی مامور شده بودند با گریه روبرو می شدند.

 

آموزش های تخصصی و تکمیلی عملیاتی:

 آموزش و تمرین های نظامی نقش مهم و تاثیر گذاری در آمادگی رزمی نیروها داشت چنانچه بر اساس نظرات کارشناسان نظامی هر قطره عرقی که طی آموزش های نظامی از پیشانی رزمندگان بر زمین ریخته شود از ریخته شدن خون سربازان در میادین نبرد در مصاف با دشمن کاسته می شود.

بر اساس منطقه و زمین عملیات که در کوهستان،دشت و یا عملیات آبی_خاکی و در شرایط متفاوت اقلیمی خاص نیز آموزش های متناسب با آن شکل گفته و اجرا می شد و نیروها مجبور بودند در حداقل زمان و حداکثر کیفیت آن را طی نمایند که به دلیل شرایط سخت حاکم لحظات دشواری به شمار می رفت که در شرایط عادی کسی تحمل و یارای گذران آن را نداشت ؛ اما عشق و علاقه نیروها به حضور در عملیات آتی سبب می شد که همه با همه وجود در صدد گذراندن این دوره ها در شرایط خاص اقلیمی و طبیعی شوند و کوچک ترین خللی در اراده آنان ایجاد نشود و کمترین شکوه یا ناراحتی و اعتراضی به سختی آموزش ها از سوی نیروها ابراز نمی شد و حتی کسانی که مریضی یا کسالتی داشتند به خاطر عقب نماندن از روند آموزش ها و خط خوردن احتمالی اسم آنها از لیست نیروهای شرکت کننده در عملیات اصلاً به روی خویش نمی آوردند چرا که عدم حضور یا ناتوانی در آموزش ها بیم و خطر عدم مشارکت آنها در عملیات آتی را رقم می زد امری که در برخی واقع سبب سرازیر شدن اشک و التماس این برادران به فرماندهان برای حضور در عملیات می شد و لبخندهای افرادی که سرافرازانه دوره های آموزش را طی نموده بوده و آماده حضور در عملیات می شدند.

 

عملیات و عاشورایی دگر :

با هویدا شدن زمان عملیات شور وشعف جمع رزمندگان را فرا می گرفت و بساط درست کردن حنا و مراسم حنابندان از مراسم جذاب قبل عملیات بود گویی که به مراسم جشن و سرور و دامادی خویش می روند و بر اساس آداب و رسومی که در بین مردم هر منطقه و خصوصاً جنوب کشور با حنا گذاشتن در مراسم عروسی رایج بود اوج رضایت و خشنودی خویش را از آغاز مرحله اساسی جنگ یعنی حضور در عملیات سرنوشت ساز نشان می دادند.

رزمندگان قبل از گذاشتن حنا غسل شهادت نموده و برخی نیز جهت ادای نماز شب وضو گرفته تا پوشش حنا سبب سلب توفیق نماز شب آنها در این آخرین لحظات نشود ؛ تازه دامادهای بزم جبهه این مراسم را مقدمه دیدار محبوب محسوب کرده و با نیت شهادت و رسیدن به معشوق واقعی مراسم حنابندان را برگزار می کردند و سرخی حنا نیز یادآور سرخی خون غریب نینوا و یاران باوفایش در کربلا بود و با این اوصاف شب حنابندان رزمندگان در جبهه با صدای خنده و شادی غیر قابل وصف همراه بود که قلم و دوربین از وصف آن عاجز بوده و نمی توان آن را با مورد دیگری از شادی های مرسوم مقایسه کرد.

در این لحظات باز چشمه اشک و لبخند جوشیدن می گرفت کسانی که به دلایل مختلف از جمله برادر شهید بودن ، تک فرزند ، مشکل جسمانی و ... از سوی فرماندهان از لیست حضور در عملیات خط خورده و به نگهبانی چادها گمارده می شدند به تکاپو افتاده و گریه و اشک ریختن های آنان برای یافتن راهی برای کسب رضایت فرماندهان برای حضور در شب عملیات که بی صبرانه انتظار سر رسیدن آن را داشتند بودند و در مقابل آن خوشحالی و خنده بچه هایی که تجهیزات دریافت کرده و آماده حرکت بودند در این میان خودنمایی می کرد.

شب وداع رزمندگان برای عزیمت به سوی منطقه عملیاتی شب قدر رزمندگان بود ، همه احساس می کردند آخرین لحظات زندگی آنان در حال رقم خوردن می باشد و با درآغوش گرفتن هم بازار التماس دعا و درخواست شفاعت گرم بود، لحظاتی ناب که برخی واضح نور بالا می زدند ، از دنیا بریدن و اوج اخلاص در آن ثانیه ها و گذر زمان که فقط حاضران در آن صحنه ها می توانند عظمت آن را درک نمایند.

شب عملیات چه اشتیاقی بود که  محبوبشان به درگاه ایستاده بود و آنها را به سوی خویش می خواند ، چه رازی بود در نگاه معشوق که عاشقان را این چنین بی تاب می کند ، چه شبی بود ، شب حمله که قرار از عاشقان می رباید ، عطش زیارت اباعبدالله در جانشان بیشتر می شد هنوز زمان می خواهد تا دنیا بفهمد رزمندگان ما در شب حمله و عملیات چه کردند؟

 

میدان نبرد :

در صحنه نبرد در مصاف با دشمن تنها ایثار بود و از خود گذشتگی که در بین نیروها عمل می شد هر کسی سعی می کرد با تمام وجود ضمن ادای دین خویش در صحنه های پرخطر حضور یافته و وظایف دیگران را نیز انجام دهد.

رقابت دراین لحظات سبب می شد تا برخی به شهادت رسیده و با رسیدن به وصل الهی به بالاترین مرتبه اعتلای درجه وعده شده الهی رسیده و خندان و خوشحال به درگاه الهی برسند و دوستان و همرزمان آنان با چشمانی اشکبار سرود خداحافظی را زمزمه و به ادامه تلاش جهت موفقیت در عملیات که هدف اصلی بود بپردازند چرا که انجام عملیات و تلاش رزمندگان در راستای تکلیف و هدف بود اما شهادت مزد جهاد یک رزمنده به صورت کامل آن بود.

 

سکوت مرگبار  بعد از برگشت از عملیات :

با پایان عملیات و برگشت نیروها به عقبه در پادگان های و محل های استقرار در قبل از عملیات سکوتی مرگبار فضای اردوگاهها را فرگرفته و آکنده می ساخت ، در این مواقع اگر عملیات با عدم فتح توام با عقب نشینی همراه بود و سبب شهادت ، زخمی ، اسارت و یا مفقودالاثری  دوستان و همراهان همراه بود سبب مضاف شدن این روحیه می شد.

در حین برگشت از منطقه عملیاتی و پیاده شدن از وسایط نقلیه نظیر بالگرد ، قایق ، اتوبوس و .... در عقبه های عملیاتی که با لباس های گل آلود و پاره پاره شد و یا پاهای برهنه همه نشان از شرایط سخت و وضعیت ناگوار می داد ؛هیچکدام تمایلی به صحبت کردن با همدیگر را نداشته بعضاً در گوشه ای نشسته و به دوردست ها خیره می شدند و فضای قبل عملیات شور و شوق با هم بودن را مرور می کردند و الان آنها در جوار دوست و محبوب خویش میهمان درگاه الهی بوده و خندان و وضعیت رقت بار بازماندگان که احساس می کردند از قافله عشق بازمانده و در آزمون الهی رد شده و گریان بودند.

چادرهای سوت و کور ، سالن های خالی ، تخت های بی صاحب همه و همه شرایطی سخت و دل گیر را بر فضای منطقه و پادگان بعد عملیات حاکم می کرد که از جمله بدترین شرایط از حیث زمانی و مکانی برای رزمندگان حاضر در عملیات های مختلف بود.

شهرها هم غیر قابل تحمل بود نگاه های سنگین اطرافیان نشان از عقب افتادن از قافله عشق می داد ، درغیاب شهدا و نامشخصی وضعیت سایر دوستان رزمنده و مهم تر از آن روزمرگی فضای شهر و محیط نامتجانس آن با فضای مملو از معنویت جبهه دیگر اندن در شهر برای بچه ها عذاب آور بود لذا به سرعت اغلب رزمندگان به سمت جبهه ها عزیمت می کردند تا با حضور در پادگان ها و رفتن به مناطق عملیاتی در ماموریت های پدافندی از دستاوردهای عملیاتی شاید بتوانند اندکی خویشتن را تسکین داده و با آمادگی جهت عملیات ینده شاید جواز همراهی با شهیدان و رسیدن به قرب الهی نیز نصیب آنان شود.

 

بعد از جنگ :

هم اکنون بیش از سه دهه از آن روزها گذشته و اتفاقات آن روزها تبدیل به خاطراتی شده که بیم آن می رود که با افزایش سن و مشکلات جسمی آفرییندگان آن روزها از حرارت آن کاسته و حتی به فراموشی سپرده شود. بازماندگان از قافله شهادت و دفاع مقدس به مثابه ماهی می باشد که از آب بیرون انداخته شده باشند و در حال جان کندن تدریجی می باشد و این حق کسانی می باشد که در آن روزهای همنشینی با بهترین بندگان خدا و فضای استثنایی معنوی جبهه را قدر ندانسته و اکنون باید غربت دوران ایثار و شجاعت بچه های جنگ را نظاره گر باشیم و تنها دل به شفاعت بچه هایی داریم که روزگاری همنشینی با آن ها نموده و بتوانیم با شفاعت آنان از این اشک های همیشگی رهایی یافته و لبخند بر لب به دیدار دوست نائل شویم.

 روایت دقیق این وضعیت به بهترین نحو در کلام الهی آمده که :

 مبادا کسانی را که در راه خدا کشته می شوند مرده بپندارید بلکه زنده هستند و در نزد خدا روزی می خوررند .

 در کلام امام ره به عنوان مراد و محبوب رزمندگان و بسیجیان آمده که :

 خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند. خوشا به حال آنان که در این قافله نور جان و سر باختند. خوشا به حال آنهایی که این گوهرها را در دامن خود پروراندند.

شهدا شمع محفل دوستانند، شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی وصولشان "عند ربهم یرزقون" اند و از نفوس مطمئنه ای هستند که مورد خطاب "فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی" پروردگارند.

و شهدای در ان سوی خندان و دوستان انان با صورتی اشکبار و گریان با بیم و امید در انتظار تحقق وعده الهی هستند که :

سوره مبارکه الأحزاب آیه ۲۳

مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا﴿۲۳﴾

در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده‌اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.

 

و این گونه بود داستان اشک و لبخندها در دفاع مقدس که هنوز امتداد داشته و عده ای خندان و برخی دیگر گریان هستند و البته امیدوار به فضل و رحمت الهی و تحقق وعده تخلف ناپذیرش در آیات الهی. (زراعت پیشه،نجف،تپه عرفان : خاطراتی از روزهای یک دلی ، در آستانه چاپ)

 

#اشک-لبخند

#دفاع_مقدس

#زراعت_پیشه

#اشکها_لبخندها_در_دفاع_مقدس

 

http://telegram.me/safeer59

 

 

 

مقطع پایانی جنگ :مقایسه نبرد ایرانیان با عراقی ها در پایان جنگ

شرایط جنگیدن در ماههای پایانی جنگ با توجه به تجهیزات ،امکانات و نفرات دو کشور ایران و عراق:
1.هر بسیجی با یک سلاح انفرادی و با پشتیبانی یک گلوله توپ باید در مقابل 3نظامی دشمن که دارای سنگر و پشتیبانی 10گلوله توپ و سه تانک بود می جنگید.
2.جبهه فاقد نیروهای پرانگیزه تهاجمی بسیجی و سپاه بود و جبهه نیروهای آزاد خود را از دست داده بود(کسری سازمان)
3.ارتش ایران فاقد توانایی و قدرت تهاجمی بود بخش اعظمی از هواپیماهای ایران به دلیل کمبود قطعات یدکی غیر عملیاتی شده بودند.
4.کشتی های جنگی در خلیج فارس فاقد سامانه های موشکی عملیاتی و تجهیزات کامل الکترونیکی بودند.نیروی دریایی فاقد توانایی بکارگیری موثر سامانه های موجود خود بود
5. مشکلات لجستیکی به عنوان یک مانع مهم برای تلاش های جنگی ایران به شمار می رفت ؛تنوع تسلیحاتی شرقی و غربی موجود نیز یک مشکل حاد بود
6. تنها نقطه قوت قایق های پرتحرک سپاه و مین های شناور بود

قابل توجه : کشور ایران از لحاظ وسعت و جمعیت سه برابر کشور عراق بوده و بر اساس معیارهای نظامی از عمق دفاعی بالتری برخوردار بوده و در ضمن باید از ارتش با تعداد سه برابر بیشتر و همچنین امکانات بالاتری برخوردار باشد اما این چنین نبود.......

یعنی یاران خمینی ره با کمترین تجهیزات و نبود امکانات ابتدایی در مقابل بزرگترین ارتش زرهی خاورمیانه با پشتیبانی شرق و غرب ایستاده و مظلومانه می جنگیدند و هر لحظه شاهد پرکشیدن بهترین عزیزان خویش بودند فراقی که هر روز سختی آن بر بازماندگان دفاع مقدس لحظه به لحظه تازه می شود

مقطع پایانی جنگ :بر هم خوردن موازنه

عراق در آغاز جنگ با 12 لشکر به ایران حمله نمود و با تلفات وارده با آن باید از میزان نیروهای آن کاسته می شد اما در سال 65 صدام با بسیج عمومی در عراق و احظار همه کسانی که می توانستند سلاح حمل نمایند جیش الشعبی را به حداکثر نیرو و آموزش رساند
از طرف دیگر نیروهای احتیاط فراوانی در ارتش کلاسیک خویش تزریق و با آموزش های وسیع و کامل آنها را آماده استراتژی هجومی نمود الان گارد ریاست جمهوری به سپاه تبدیل شده با سه لشکر هجومی آزاد که به همراه سپاه هفتم و سوم ماموریت ویژه برای تصرف برخی نقاط دشتند یعنی ارتش عراق ظرف دو سال ساختار خور را به 58 لشکر و بعد به 63 که در آستانه حمله به کویت به 65 لشکر افزایش یافت که با آموزش های ویژه و سخت آماده اجرای ماموریت بودند
در طرف دیگر قضیه در اوایل سال 67  ایران به دلیل فرارسیدن فصل گرما و قرار گرفتن در ماه مبارک رمضان بسیجی کمی به جبهه اعزام و حضور داشت و از سوی دیگر به دلیل گستردگی مناطق تصرف شده در فاو،شلمچه،مجنون،میانی،ماووت ،حلبچه و ..... نیروی احتیاط در اختیار نداشت و مشغول پدافند بودند به طوری یک یگان در چند نقطه در حال پدافند بود

مقطع پایانی جنگ : تقابل استراتژی ها

استراتژی جنگ در طی هشت ماه تغییر چندانی نکرد یک عملیات بزرگ سالیانه در فصل سرما با نیروهایی که در پاییز و زمستان به جبهه ها اعزام می شدند و بر همین اساس دشمن اکثراً به راحتی می توانست عملیات را پی برده و تنها ساعت آن را نمی دانست از طرف دیگر به خاطر محدویت نیرو و از طرف دیگر امکانات ما شاهد هستیم به محض تصرف سرپل های دشمن نیروهای ما از انجام عمل تعاقب به دلیلی برخورداری دشمن از زرهی و هوایی قدرتمند باز می ماندند.
در اغلب اوقات بنا به تعبیر آقای محسن رضایی فرمانده کل سپاه که صحنه جنگ را به میدان رینگ تشبیه نموده بودند ما به اختیار خویش منطقه عملیات را انتخاب می کردیم و دشمن دیوانه وار و مثل گاو خشمگین سعی می کرد با همه امکانات به تقابل برخاسته و ما را واردار به عقب نشینی نماید اما در پایان سال 66 که ما به در شمالغرب در حلبچه و بالای سد دربندیخان منتظر حضور این گاو خشمگین و سپاه گارد با تمام قوا بودیم این اتفاق نیفتاد و حس ششم فرماندهام ما از اتفاقات جدید پرده برداشت و بلافاصله نیروهای اطلاعاتی تمرکز و آمادگی دشمن در فاو را نشان می داد باید سریع نقل و انتقال صورت می گرفت اما چرا  و چگونه؟؟؟

سرنوشت جنگ ها در تاریخ قرن بیستم

حالت های پایان جنگ:
1.پیروزی یا شکست قطعی در جنگ مثل جنگ اول و دوم جهانی و تعیین و تکلیف متحدین و متفقین
2.برقراری آتش بس مثل جنگ اعراب و اسرائیل و برقراری آتش بس میان سوریه و لبنان
3.پیشنهاد شرایط و خاتمه جنگ توسط کشور ثالث یا سازمان بین المللی مثل جنگ عراق علیه ایران
جنگ ایران و عراق با 96 ماه طولانی ترین جنگ قرن بیستم به استثنای ویتنام بود که با توجه به اهمیت پنج ماه پایانی آن که منجر به پذیرش قطعنامه 598 شد سعی داریم در نوشتار سلسله وار به بررسی علل و عوامل و اتفاقات رخ داده در آن بپردازیم هر چند ذکر این وقایع در ماههای پایانی جنگ بسیار تلخ بوده اما برای ثبت در تاریخ لازم و ضروری می باشد امیدوارم با نکات ارشادی خویش ما را در ارایهه هر چه بهتر این نوشتار یاری نمایید

اثرات زمان بر وقایع تاریخی دفاع مقدس:

خودی:
به دنبال تحلیل قوت ها و ضعف ها است و در این تحقیق و بررسی ها اتلاف و تشتت آراء گریز ناپذیر می باشد و سبب ایجاد تنش و حتی درگیری در بین اندیشه های اردوگاه خودی می شود و در صورت ادامه روند متاسفانه خود اصل واقع به سیبل حملات سپرده و ضربه می خورد .
برای در امان ماندن از عوارض این معضل لازم است با قرائت امام دفاع مقدس را بیان کنیم به عبارتی در مقابل نصوص امام، اجتهاد شخصی قابل اعتنا نیست یعنی تکلیفی بودن در دفاع مقدس در برابر تحلیل نظامی.
دشمن:
تحریف ها و اشکالات لحظه ای که از طریق شبکه های ماهواره ای ، فضای مجازی و .....به شکلی باور نکردنی در حال گسترش می باشد ضمن اینکه برای خنثی نمودن این مشکل از طریق روش عقلایی جواب شبهات و سوالات به نسل جوان و مخاطبین داده شود ؛ از طرف دیگر با توجه به اینکه ذائقه ها به سرعت در حال تغییر است و ما با گروههای هدف بسیار متنوعی روبرو هستیم باید متناسب با گروه مخاطب بحث دفاع مقدس مطرح شود ( پزشکی،حقوق، هنر و ....)

دفاع مقدس در مکاتب و آئین ها

#دفاع_جنگ
دفاع در تمام مذاهب و مکاتب فکری جهان ارزشمند بوده و به آن توصیه شده است تنها مکتب و مذهبی که جنگیدن در آن نهی شده است بودا می باشد. بر همین اساس در تمامی کشورها از نقش رزمندگان مدافع آن کشور در دفاع از منافع ملی آنان به نیکی یاد کرده ، یادمان ها ساخته و امتیازات ویژه ای برای آنها در نظر می گیرند.
در اتحاد جماهیر شوروی کمونیستی نیز در هنگامه آغاز جنگ جهانی دوم و رسیدن آلمان ها به دروازه های استالینگراد و مسکو و تلاش رهبران برای دفاع از کشور خویش در سال 1941 جمعیت میلیونی بود که برای دفاع از خاک کشورشان فارغ از هر گونه قومیت یا مذهب به جبهه ها اعزام و از تمامیت ارضی شوروی در مقابل زیاده خواهی ارتش هیتلری دفاع نمودند از جمله صدها هزار نفر از زنان برای پیوستن به ارتش این کشور اعلام آمادگی کردند.

دو تک تیرانداز زن ارتش سرخ در جبهه نبرد شرق در حال شکار تک تیراندازان آلمانی  جنگ جهانی دوم سال 1943

به روایت تاریخ بیش از 2هزار زن به عنوان تک تیرانداز در ارتش سرخ فعالیت می کردند که برخی از آنان به خاطر مهارت بالا همان زمان به شهرت رسیدند.

مین

#سوال_شبهه_مین
آیا درست است رزمندگان با انداختن خود روی میدان مین راه را برای دیگران باز می کردند؟
آیا این نوعی خودکشی نیست که طبق آیه قرآن آن را به هلاکت انداختن نفس خویش معرفی کرده و منع کرده است؟
جایگاه عقل و منطق در اینجا چه می شود؟
آیا در ساختار یگان های ایران واحد و بخش خاصی برای رفتن روی میادین مین بود ؟
با تجربه سال ها حضور در جنگ و واحدهای تخصصی آن و همچنین اطلاعات جمع آوری شده از همرزمان در یگان های مختلف و فرماندهان جنگ هیچ واحد و تشکیلاتی که در ساختار نیروهای نظامی ایران برای عبور از میادین مین ایجاد شده باشد وجود نداشته و به موردی اشاره نشده است ؛اما شایعات که بیشتر در خاطرات ،نواها ، روضه خوانی ها و راویان جنگ که سبب سرازی شدن اشک مردم شده و از سوی دیگر زمینه را برای سوء استفاده دشمن و زیر سوال بردن دفاع مقدس فراهم آورده چیست؟
قبل از ورود به بحث توضیح چند مطلب در اینجا لازم می باشد :
عملیات های رزمندگان اسلام در تاریکی شب صورت می گرفت و قبل از روشنایی روز باید نیروهای خط شکن به مواضع دشمن نفوذ می کردند تا مانع تسلط دشمن از لحاظ دید و تیر روی آنها شوند از سوی دیگر نقطه قوت دشمن در نیروی زرهی ، نیروی هوایی و پناه گرفتن در استحکامات پولادینی بود که توسط مستشاران خارجی ایجاد شده بود و با تکیه بر جنگ کلاسیک و آن هم در روز می توانستند مانع هر گونه پیشروی شوند. اما نیروهای ایران که به دلیل تحریم ها از دسترسی به امکانات پیشرفته محروم بودند و جنگ کلاسیک نیز در رساندن آنها به هدف با توجه به کمبودها و ساختار سیاسی نظامی موجود ، به رزم نوینی روی آورده بود که تکیه آن بر نیروهای شجاع و با ایمان و حمله در شب با استفاده از نقطه ضعف دشمن بود و لازمه آن عبور از موانع گسترده دشمن از سیم های خاردار گرفته تا میادین وسیع مین و کانال های عمیق و عریض و انواع و اقسام دیگر موانع بود.
به هر حال واحد اطلاعات و عملیات شناسایی خود را انجام داده و تیم های تخریب نیز معبرهای مورد نیاز را برای عبور رزمندگان در شب عملیات فراهم می کردند تا نیروها با کمترین تلفات به خطوط دشمن دسترسی پیدا نمایند اما چند مورد این عبور بی خطر را تا رسیدن به خط دشمن در برخی عملیات ها با مشکل روبرو می ساخت که عبارت بودند از :
1-معبرها توسط دشمن کشف و لو می رفت و باید معبر جدید در آن لحظات محدود ایجاد می شد.
2-میادین مین جدید توسط دشمن در منطقه کار گذاشته می شد.
3.گم شدن نیروها در منطقه و نرسیدن به معبرهای شناسایی شده
4- فرا رسیدن روشنایی روز و تسلط دشمن
5- اصل الحاق به عنوان مهم ترین اصل نظامی برای موفقیت نیروها
به دلایل فوق در صورتی که گردان و یا یگانی نمی توانست در موعد مقرر از میادین مین گذشته و در کنار خطوط دفاعی دشمن آماده دریافت رمز عملیات برای شکستن آن شود ، سایر تیپ و لشکرها که از جناح ها و جوانب مختلف پیشروی کرده بودند در تنگنا قرار گرفته و توسط دشمن از این شکاف ایجاد شده استفاده کرده و آنها را محاصره و از بین می بردند یعنی عملیاتی که با ده هزار نفر آغاز شده با عدم پیشرفت یک گردان و یا تیپ که حداکثر هزار نفر بوده به شکست انجامیده و باقیمانده نیروها به شهادت رسیده و یا به اسارت در می آمدند .
در همین لحظات بدون این که دستور سازمانی باشد و از بالا به آنها حکم شود نیروی عمل کننده که پشت میدان مین معطل مانده تعدادی رزمنده با اختیار ، اخلاص و گریه که توام با مسابقه و سبقت از همرزمان خود بوده آماده عبور از میدان مین با فدا کردن جان خویش می شوند؛ تعدادی که از انگشتان دست تجاوز نمی کرد ، سبب گشوده شدن مسیر در میدان مین شده و رزمندگان پشت سر آنها همگام با سایر نیروها در محورهای دیگر به پیشروی در خطوط دشمن ادامه می دادند؛این موارد استثنایی بوده و تعداد عملیاتی که رفتن روی مین گزارش شده به زحمت در منابع اطلاعاتی از آن یاد شده یعنی بسیار نادر و کمیاب می باشد.
حال باید این سوالات را پرسید :
آیا فدا شدن چند تن در ازای نجات چندین هزار نفر می توان اسم آن را خودکشی و یا غیر عقلانی و احساسی صرف دانست ؟
آیا این موارد محدود از نظر تعداد افراد و همچنین تعداد عملیات ها در طی دفاع مقدس به تمام دوران هشت ساله جنگ تعمیم داد ؟
@safeer59
telegram.me/safeer59

دلایل طرح و بررسی دفاع مقدس و زنده نگه داشتن آن:

چرا دفاع مقدس با اهمیت است و باید مطرح شود؟
در طول بیش از 200 سال گذشته از زمان ایجاد مرز به جای سرحد در بین مناطق مرزی، تنها مقطعی از تاریخ ایران است که مرزهای کشور و خاک ایران دست نخورده باقی ماند و بخشی از آن از ایران جدا نشد.
***در عهدنامه قصر شيرين ۱۶۳۹ : ايران رسمًا بغداد و آنچه را كه امروز كشور عراق خوانده مي شود، به امپراطوري عثماني واگذار كرد.
***در عهدنامه گلستان ۱۸۱۳ : ايران بخش بزرگي از سرزمينهاي خود را در قفقاز از دست داد.
***در عهدنامه تركمنچاي ۱۸۲۸ : اين عهدنامه به وسيله روسيه تزاري و فتحعلي شاه به امضا رسيد و موجب استيلاي روس ها بر قفقاز شد.
***در عهدنامه پاريس ۱۸۵۷ : اين قرارداد توسط ناصرالدين شاه به امضا رسيد و ايران بخشي از هرات و افغانستان امروزي را در ازاي تخليه بندرگاههاي جنوبي اين كشور كه تحت اشغال بريتانيا بود، به آن دولت واگذار كرد.
***در عهدنامه آخال ۱۸۸۱ : در اين قرارداد كه به توسط ناصرالدين شاه به امضا رسيد، ايران مرو و بخشهايي از خوارزم را در ازاي تضمين امنيت به روسيه بخشيد.
***در ۱۸۹۳ : ايران بخشهاي بيشتري از سرزمين خود كه هنوز بر پايه قرارداد آخال جزيي از ايران بود از جمله سرزمينهاي نزديك رود اترك را به روسيه واگذار كرد. اين قرارداد توسط ژنرال بوتسوف و ميرزا علي اصغر امين السلطان در ۲۷ مي ۱۸۹۳ به امضا رسيد.
***در ۱۹۰۷ : بر طبق قرارداد سن پترزبورگ، ۱۹۰۷ ميلادي ايران به سه بخش تقسيم شد.
***در ۱۹۷۰ : بحرين كه به لحاظ تاريخي بخشي از كشور ايران بود از ایران جدا شده و مستقل شد.
اما تنها استثنا در تاریخ معاصر ایران زمین در دفاع مقدس رخ داد ؛ صدام حسین جنگ را در 31شهریور 1359 را به ایران تحمیل و طی جنگ تحمیلی قرار بود استان خوزستان به طور کامل از ایران جدا شود و طرح پنج ایران کوچک در دستور کار دشمن بود.
اما رزمندگان ایران زمین رهبر و جوانان با ایمان و شهادت طلب را در نظر نگرفته بودند و چنان درسی به متجاوزان دادند که کشور ایران را در مقابل خطرات جدید بیمه نمود ؛ارزش این کار عدم اتکا به نیروی خارجی و از همه مهمتر تحریم اقتصادی و تسلیحاتی قدرت های بزرگ بود و در مقابل دشمن را با انواع تجهیزات مدرن تجهیز نمودند.

زمان و وقایع تاریخی

اثرات زمان بر وقایع تاریخی دفاع مقدس:
خودی:
به دنبال تحلیل قوت ها و ضعف ها است و در این تحقیق و بررسی ها اتلاف و تشتت آراء گریز ناپذیر می باشد و سبب ایجاد تنش و حتی درگیری در بین اندیشه های اردوگاه خودی می شود و در صورت ادامه روند متاسفانه خود اصل واقع به سیبل حملات سپرده و ضربه می خورد .
برای در امان ماندن از عوارض این معضل لازم است با قرائت امام دفاع مقدس را بیان کنیم به عبارتی در مقابل نصوص امام، اجتهاد شخصی قابل اعتنا نیست یعنی تکلیفی بودن در دفاع مقدس در برابر تحلیل نظامی.
دشمن:
تحریف ها و اشکالات لحظه ای که از طریق شبکه های ماهواره ای ، فضای مجازی و .....به شکلی باور نکردنی در حال گسترش می باشد ضمن اینکه برای خنثی نمودن این مشکل از طریق روش عقلایی جواب شبهات و سوالات به نسل جوان و مخاطبین داده شود ؛ از طرف دیگر با توجه به اینکه ذائقه ها به سرعت در حال تغییر است و ما با گروههای هدف بسیار متنوعی روبرو هستیم باید متناسب با گروه مخاطب بحث دفاع مقدس مطرح شود ( پزشکی،حقوق، هنر و ....)

گمنامان زمین ؛ مشهور در اسمان ها

‍ #شهید_شرمنده_طعنه_کنایه
#سهمیه_معافیت_ایثار
شهدا شرمنده ایم
امروز همه به دنبال کسب نام هستند و گمنامی فقط برای شهدا به ارث رسیده است!!!
امروز جانبازان موجی را از اجتماع دور نگه می دارند تا آسیبی به افکار عمومی نرسانند!!
امروز جانبازان شیمیایی در غربت بی کسی سرفه های خود را در تنهایی خویش و خانواده هایشان پنهان می کنند و تنها با شهادت آنان اسرارشان هویدا می شود و بعد مراسم های زرق و برق داری که با اندکی از هزینه های آن می شد اندکی از آلام آنها را التیام بخشید!!!
امروز کسی نمی داند که باکری ها در شهر و ولایت خودشان نیز غریب بودند و شهادت آنها در مقابل غربتشان اندک بود!!!!
امروز کسی نمیداند،مهدی باکری در وصیت نامه خود از خدا خواسته بود جسدش برنگردد و تکه ای از زمین را اشغال نکند!!!
امروزکسی نمیداند،شب عملیات خیبر حاج مهدی باکری،برادرش حمید باکری را جا گذاشت ورفت!!!
امروز کسی نمی داند مهدی زین الدین، رتبه چهار کنکور سراسری را داشت!!!
امروز کمتر کسی می داند که فرماندهان دفاع مقدس خود اولین نفراتی بودند که به خط دشمن می زدند و بیشترین شهدا از خودشان بود!!
امروز کمتر کسی می داند که بسیاری از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس برای تعیین درصد ناشی از مجروحیت های جنگ به بنیاد جانبازان و بنیاد شهید مراجعه ننموده اند!!
امروز کمتر کسی می داند که اغلب رزمندگان دفاع مقدس برای اینکه فعالیتشان موجب ریا نشود از نقل آنها خودداری می کنند!!

#شهید_انگ_زدن
#طعنه_کنایه_فرزندان_رزمنده_شهدا

شهید راهت ادامه دارد اگر .....
امروز انگ زدن به افراد مثل نقل و نبات اطراف ما رزمندگان دفاع مقدس را نیز نشانه رفته و برخی دفاع از میهن و سرزمین های اشغالی بعد از فتح خرمشهر را خیانت دانسته و برخی دیگر قبول قطعنامه توسط پیر جماران در اوضاع نابسامان کشور و مصلحت نظام جمهوری اسلامی را دادن جام زهر توسط معتمدین به آن فقیه بیدار،اعلم و بیدارگر جهان اسلام می دانند!!!
امروز بازماندگان دفاع مقدس در بازیهای سیاسی به حراج گذاشته می شوند غافل از اینکه این متاعی متعلق به همه ایرانیان می باشد که در تاریخ ماندگار می شود!!!!
امروز شهدا و ایثارگران را در سهمیه دانشگاه و معافیت سربازی فرزندان آنها می بینند اما رنج سه دهه یتیمان شهدا،سرفه های شبانه شیمیایی ها،رنج و آلام موج انفجاری ها و ........کمتر کسی متوجه شده و دقت می کند!!!
امروز کسی متوجه استقامت ایران سرافراز در مقابل توطئه های رنگارنگ دشمنان که ثمره فداکاری در هشت سال دفاع مقدس می باشد را نمی بیند و تنها در هفته دفاع مقدس و برگزاری عادت واره رژه و یا تشییع جانبازان دفاع مقدس که تا قبل از آن به فراموشی سپرده شده بودند می باشیم!!!
امروز قرن ۲۱ است!!!
شــهــدا شــرمــنــده ایــــم...

http://telegram.me/safeer59

 

آسیب شناسی دفاع مقدس : اما و اگرها ......

‍ #فرهنگ_تظاهر_آسیب_شناسی
آسیب شناسی دفاع مقدس: اما و اگر ها ..........
یاد آن روزها به خیر
اما.....
• بودند کسانی که شرایط جنگی حاکم بر کشور کیسه ای شد برای احتکار و گرانفروشی و اندوختن سرمایه ها و حساب های بانکی و ساختن ویلاها و کاخ های متعدد
• بودند کسانی که با گریز از شرکت در دفاع مقدس تا خود و فرزندانشان را از این امتحان الهی دور و با فرستادن آنها به دانشگاه های داخل و خارج فخرفروش جامعه امروزی شدند.
• بودند کسانی که ادعای پیروی از امام و حمایت از رزمندگان اسلام را داشتند اما در دفاع مقدس لحظه ای حاضر نشده و علاوه بر آن شرایط را در دانشگاه ها،حوزه ها،مدارس و جامعه آن روز سخت گرفتند و هنوز نیز قیافه حق به جانب می گیرند.
ولی ....

• در دادگاه عدل الهی تمامی اسرار آشکار می شود و کسانی که به هر نوعی از وظایف خویش طفره رفته و با عمل خویش ضربه ای را به کشور و سرمایه های ملی وارد کرده اند در آن روز که هیچ شکی در آن نیست روسیاه واقع می شوند.
• و تاریخ فارغ از تمام جناح بندیها و گروه های سیاسی و مسائل حاشیه ای دیگر در آینده می نویسد که رزمندگان اسلامی ایران زمین برای اولین بار در تاریخ دویست سال اخیر از تشکیل نظام دولت مرکزی در ایران توانستند از جدا شدن بخشی از ایران علی رغم حمایت همه قدرت های خارجی و تحریم های همه جانبه جلوگیری کنند و افتخار حفظ تمامیت ارضی کشور ایران را برای آن به ثبت برسانند.


• به امید اینکه بتوانیم اندکی از حقایق نورانی حاکم بر دفاع مقدس را به نسل جدید شناسانده و آنها را در جامعه نیازمند امروزی پیاده کنیم و در این راستا از انتقادات و پیشنهادات تمامی صاحب نظران و عزیزان استقبال می کنیم.
http://telegram.me/safeer59

درس ها و دستاوردهای جنگ عراق علیه ایران

#جنگ_دستاوردها_درس_نتایج
درس ها و دستاوردهاي جنگ ايران و عراق
اگرچه جنگ پديدة خوبي نيست و انسان‌ها هميشه از بروز آن متنفرند، ولي جنگ‌‌ها همواره از منابع پرارزش تجربه براي بشر در طول تاريخ بوده‌اند. معمولاً جنگ‌‌ها علاوه بر زيان‌‌ها، ضايعات و خسارات فراوان، دستاوردها و ثمراتي نيز دارند. خداوند در قرآن مجيد مي‌‌‌‌‌‌‌فرمايد: «كُتِبَ عَلَيْكُمُ اْلقِتالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسي اَنْ تَكْرَهُوَا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ؛ جنگيدن بر شما نوشته شد، در حالي كه براي شما ناخوشايند است و چه‌بسا چيزي را ناگوار شماريد، در حالي كه براي شما خير است.»
وقايع و حوادث دوران جنگ هشت‌ساله هم علاوه بر يادآوري خاطرات تلخ، ناگوار و رنج‌آور تهاجم ارتش بعثي عراق به خاك ايران، دستاوردهاي ارزشمند و ماندگاري را نيز بر جاي گذاشته است. امام خميني در اين باره در 12/1/1361 ‌‌نوشتند:
هرچند جنگ و دفاع از حق و ميهن، زحمت‌ها و خسارت‌ها دارد و جوانان پر‌ارزش را از ما گرفت و جنگ‌زدگان مظلومي را آواره و بي‌‌خانمان كرد، لكن به خواست خداي منان محتواي پرعظمت و شكوهمندي داشت. اين جنگ تحميلي شكوه و عظمت ايمان و اسلام را در پهناور جهان منتشر نمود و ايرانِ بزرگ كه مي‌‌رفت با خيانت‌هاي خاندان پهلوي و بستگان آنان يك كشور وابسته و مصرفي و يك ملت مرده و سر به زير براي ضربه‌خوردن و ستم‌پذيرفتن معرفي شود، ناگهان با يك جهش بي‌‌سابقه و يك انقلاب الهي در جنگ غافلگيرانه با توطئه جهانخواران ستم‌پيشه و مزدوران بي‌‌فرهنگ و پشتيباني آشكار و نهان ابرقدرت‌ها، آن‌چنان پيروزمندانه و شجاعانه بر پيكر پليد صداميان و آمريكاييان منطقه تاخت و آنچنان اسطوره‌‌هاي شيطاني را يكي پس از ديگري در هم شكست كه گويي دست مبارك علي‌بن‌ابي‌طالب سلام‌الله‌عليه در روز خندق از آستين پرعظمت لشكريان ما بيرون آمده است و در مبارزه تمامي اسلام در مقابل تمامي كفر، ظفرمندانه و سرافراز با قامتي به بلندي ابديت استوار ايستاده است. امروز ايران در جهان پيش دوست و دشمن به نام يك كشور مكتبي مقاوم در مقابل قدرت‌‌هاي بزرگ مطرح است. حتي آنان كه از روي جهل و ناداني و يا حسد و عقده‌‌هاي دروني با اين جمهوري و اين جوانان پرتوان به دشمني برخاسته‌اند در باطن و سير ذاتشان با اعجاب و بزرگي به آن مي‌‌نگرند و از پيروزي‌هاي آن خون دل مي‌‌خوردند.
http://telegram.me/safeer59

 

دفاع مقدس

‍ #فرهنگ_دفاع_مقدس
دفاع مقدس Holy of defence
دفاع (Defence)به تدابیری اطلاق می شود که برای مقاومت در برابر حملات سیاسی، نظامی، اقتصادی،اجتماعی،،روانی و یا فن آوری توسط یک یا چند کشور موتلفه اتخاذ می شود دفاع گفته می شود ؛ دفاع مقدس نوعي خاص از جنگ و نبرد مسلحانه است که از يکسو حالت تدافعي در مقابل تجاوز نظامي بيگانگان داشته واز سوي ديگر مطابق با هنجارهاي ديني پذيرفته شده در يک جامعه و داراي ارزش ديني و اجتماعي است . مانند جنگ به منظور دفاع از خويش (دفاع مشروع) در مقابل متجاوزين به دين، عِرض، جان و مال خود و بستگان يا مملکت و نيز به منظور دفاع از مظلومين عالم و يا در مقابل ستمگراني که آزادي دعوت ديني را سلب مي کنند و با حاکميت استبدادي مانع انتخاب آزادانه دين صحيح از سوي مردم مي گردند.
http://telegram.me/safeer59

 

روایت دفاع مقدس در ناتوانی قوه عقل و استدلال

‍  #عقل_استدلال_معجزه_خارق_العاده
#هورالهویزه_بدر_قایق_نیزار
ناتوانی قوه عقل و استدلال ؟
راوی : نجف زراعت پیشه
در قبل از عملیات بدر همزمان با آموزشهای ویژه آبی-خاکی تیپ 15 آبی- خاکی امام حسن مجتبی (ع) 5 تیپ و لشکر دیگر نیز در مناطق مختلف از جمله اندیمشک،اهواز و آبادان آموزش می دیدندکه با توجه به استفاده آنها از قایق و آموزشهای آبی-خاکی و اخبار آن به طور کامل به نیروهای دشمن رسیده بود و بر همین اساس نیز دشمن خطوط خویش و بویژه در منطقه عملیاتی هور را مستحکم ساخته و موانع سختی را بر سر راه نیروهای عملیاتی کار گذاشته بود امری که در هور تا کنون سابقه نداشته و نیروهای ما در خیبر براحتی با پشت سر گذاشتن 40 کیلومتری خطوط اول دشمن را بدون مواجه شدن با موانع جدی متصرف شده بودند. بر همین اساس آمادگی دشمن از منطقه عملیاتی نیروها و کارگذاشتن موانع جدی در سر راه رزمندگان اسلام برای شکستن خطوط مقدم جبهه بشمار می رفت اما عاملی که درماورای ابزار مادی می باشد موُید و یاور رزمندگان اسلام بود، با آغاز عملیات آسمان منطقه طی چند روز سراسر ابری شد که شرایط برای پرواز هواپیماهای جنگی دشمن جهت بمباران نیروها بخصوص عقبه و بنه های تدارکاتی و پشتیبانی فراهم نشد و تنها این امکان برای پرواز هواپیماهای قارقارک(PC7) مهیا بود که در ارتفاع پایین پرواز می کردند ، این مساله زمانی اهمیت می یابد که نزدیک به یک ماه بود که از لکه های ابر حتی یک لکه ابر در استان خوزستان دیده نشده نبود،هواپیماهای قارقارک(PC7) مخصوص رزم در کوهستان و مناطق باتلاقی است و با سرعت خیلی کم و ارتفاع پایین مواضع را شناسایی و زیر آتش می گیرند .
از مهمترین موارد دیگر تعجب آمیز می توان به سر و صدا و غوغای موجودات درون هورالعظیم اشاره کرد که در نیمه شب و هنگام عبور از کمینهای دشمن که به قاعده اگر صدها قایق بصورت مجتمع و هزاران انسان بخواهند از یک مسیر بگذرند سروصدای ناشی از آن صدها متر آنطرف تر به گوش میرسد اما با نزدیکی به کمین های و حساسیت مکانی و زمانی ناگهان جانوران هورالعظیم و خصوصاً قورباغه ها به سروصدا در می آیند و سروصدای ناشی از تحرک نیروها را پوشش داده و در خود گم نمودند و نیروهای رزمنده در غافلگیری به عنوان یکی از اصول مهم جنگ توانستند خط اول دشمن را شکسته و صاعقه وار آنها را به هزیمت وادارند.
براستی نیروهای رزمنده از چه شگرد و نیروهایی برای تسلط بر نیروهای طبیعی استفاده کردند؟ و عقل حسابگر برای توجیه این مسئله چه دلیل و برهانی دارد؟
***لازم به ذکر است که رزمندگان اسلام علاوه بر تجهیزات عادی جنگی دعا و ذکر آیه وجعلنا از سوره یس را نیز ورد زبان داشتند ،شاید به فهم مطلب کمک نماید.
http://telegram.me/safeer59

کمک های آمریکا به عراق در عملیات کربلای 5

‍ #کربلای5_کمک_آمریکا_عراق
#هاوارد_تیچر_دژ_اسطوره_شلمچه
دشمن اصلی ایران در دفاع مقدس
هاوارد تیچر از مقامات پنتاگون می گوید:رابطه ما با عراق فقط یک تبادل اطلاعات معمولی نبود.ما به عراق هر چه که لازم داشت تا از ایران شکست نخورد دادیم. ما تمام آسیب پذیری هایشان در خطوط دفاعی را تشخیص دادیم و مطلعشان کردیم.
می دانستیم اکر این کار را نمی کردیم نیروهای رزمنده ایرانی تا بغداد پیش می رفت.زمین شلمچه پرمانع ترین منطقه در مناطق جنگی در بین دو کشور بود اما دژ اسطوره ای عراقی ها در کربلای 5 فرو ریخت و کمک های خارجی هم نتوانست امنیت صدام را تامین کند.

استحکامات اسطوره ای دشمن در شلمچه عملیات کربلای ۵ (سنگرهای نونی شکل،سیم خاردارها،آبگرفتگی ها ،میادین مین،پنج ضلعی و ....)
http://telegram.me/safeer59

دفاع مقدس و حاکمیت اخلاق ،ضابطه به جای رابطه

#خاطره_داود_نعمت_دانایی
#حاکمیت_اخلاق_ضابطه_رابطه
حاکمیت اخلاق و ضابطه به جای رابطه
راوی :حاج نعمت الله دانایی
قبل از عملیات عظیم خیبر نیروهای زیادی از شهرهای مختلف ایران اسلامی خصوصاً بهبهان به تیپ 15 امام حسن مجتبی ع اعزام شدند که محل استقرار آنها در شهر آبادان و مدارس خالی آن بود. تیپ در اواسط اسفند 1362دارای 5 گردان رزمی بود که به نوبت برای آموزش های ویژه آبی –خاکی که لازمه عملیات آینده در هورالهویزه و اتوبان العماره-بصره بود در پادگان مارد آبادان آموزش های ویژه ای را طی می کردند.
در میان نیروهای اعزامی به پادگان مارد خاطرات گروهان فلق از گردان امام حسین ع به فرماندهی شهیدان داود دانایی و اکبر دهدار شنیدنی است.در پایان دوره که نیروهای آموزشی را به میدان تیر با سلاح های مختلف می بردند برای اسلحه تیربار گرینوف 50 گلوله به تیربارچی و 30 گلوله به کمک های آنان جهت شلیک می دادند که به واسطه کمبود مهمات این مقادیر به 30 و 20 گلوله کاهش یافت که این امر با اعتراض شدید نعمت الله دانایی برادر داود روبرو شد و داود برای ساکت کردن او ، وی را به کناری برد و ضمن توضیح در مورد علت کاهش سهمیه با استدلال خویش نعمت را آرام و قانع کرد،داود گفته بود که هر چه کمتر از بیت المال استفاده کرده و از گلوله و مهمات موجود کمتر استفاده کنی در پیشگاه الهی سبکبال تر بوده و جواب کمتری باید بدهی.
در مرحله ای دیگر از آموزش آبی-خاکی رزمندگان تیپ 15 امام حسن ع که اختصاص به آموزش سکانی و هدایت قایق های جیمینی بود هر رزمنده حدود 10 دقیقه به آموزش سکانی می پرداخت که به دلیل غروب آفتاب و تاریکی هوا این میزان از وقت به 5 دقیقه کاهش یافت که این بار نیز اعتراض شدید نعمت الله دانایی را در پی داشت که در اینجا داود با کشیدن گوش وی به وی هشدار داد که دفعه اول که اعتراض نمودی برخوردی نکردم و در صورت ادامه این روند و اعتراض های دوره ای و تکرار آن سیلی جواب من به اعتراض تو خواهد بود و ارتباط نسبی و برادری مانع از رفتار قانونی با تو نخواهد بود.
چنین روندهایی در جبهه نشان می دهد که اگر ما قادر به انتقال این ارزش ها و جایگزین کردن ضابطه به جای رابطه در جامعه خودمان بودیم شرایط اجتماعی،فرهنگی و اخلاقی ما این گونه دستخوش ناهنجاریها نمی شد و ما شاهد ارائه جامعه ای الگو از رفتارهای پسندیده که عصاره احکام نورانی اسلام بود می شدیم. البته باز هم دیر نیست اما لازمه آن شروع کردن از خویش است تا با غلبه بر منیت های شیطانی بتوانیم با استعانت از درگاه الهی ناهنجاری های موجود را زدوده و فضای نورانی حاکم بر جبهه های دفاع مقدس هشت ساله را در جامعه اسلامی خویش حاکم کنیم. انشاء الله(نجف زراعت پیشه : کتاب خاطرات تپه عرفان،در دست چاپ)
http://telegram.me/safeer59

 

جنگ و دفاع مقدس

#فرهنگ_جنگ_دفاع_مقدس

فرق بين جنگ و دفاع مقدس چيست؟
تبيين تفاوت دو واژه فوق نيازمند توجه به مفهوم و نوع نگاهي است كه در ادبيات سياسي و هنجارهاي اجتماعي و ديني يك جامعه پيرامون اين دو وجود دارد ؛ جنگ يا « نبرد مسلحانه بين دولتها» به عنوان واقعيتي در جوامع بشري ، مفهومي عام و از جنبه هاي مختلف قابل تعريف است و به انواع متعددي نظير ؛ تهاجم نظامي ، جنگ تدافعي ، مشروع و يا نامشروع ، داخلي يا بين المللي و ... ، تقسيم مي شود . و در بسياري مواقع جنگ اقدامي ناپسند ، غير عقلي ، غير ديني و نامقدس است نظير تجاوزات نظامي و راه اندازي جنگ به خاطر سلطه طلبي ، جاه طلبي ، چپاول منابع ملت هاي ديگر و... .
اما دفاع مقدس نوعي خاص از جنگ و نبرد مسلحانه است كه از يكسو حالت تدافعي در مقابل تجاوز نظامي بيگانگان داشته واز سوي ديگر مطابق با هنجارهاي ديني پذيرفته شده در يك جامعه و داراي ارزش ديني و اجتماعي است . مانند جنگ به منظور دفاع از خويش (دفاع مشروع) در مقابل متجاوزين به دين، عِرض، جان و مال خود و بستگان يا مملكت و نيز به منظور دفاع از مظلومين عالم و يا در مقابل ستمگراني كه آزادي دعوت ديني را سلب مي كنند و با حاكميت استبدادي مانع انتخاب آزادانه دين صحيح از سوي مردم مي گردند.

http://telegram.me/safeer59

 

آسیب شناسی دفاع مقدس : شهید پروری

#تحریف_کرامت_اغراق
#دفاع_مقدس_انحراف
شهيدپروري براي دل خودمان!
اشاره
به راستي شهداي ما هيچ كدام اهل تحليل و دعواهاي سياسي، مقابله با جريانات متحجر و التقاطي، دفاع از مظلوم و فرياد عليه چپاولگران و سرمايه‌داران زالوصفت، درگيري با اسراف‌كنندگان بيت‌المال و مديران خائن، شناخت جريانات فكري و فرهنگي، مطالبه عدالت و... نبوده‌اند كه هيچ نشانه‌اي از اين رفتارها در داستان‌ها و خاطرات منقول از ايشان منعكس نمي‌شود؟!
عليرضا كميلي
به اين تصاوير توجه كنيد: شهيدي كه عاشق مي‌شود، شهيدي كه مي‌خندد، شهيدي كه نماز شب مي‌خواند، شهيدي كه مهرباني مي‌كند، شهيدي كه شعر مي‌سرايد و... چقدر اين تصاوير به شهداي داستانها و كتابهاي خاطرات گزينش شده از زندگي ايشان، كه خوانده‌ايم نزديك‌اند!
حالا به اين تصاوير توجه كنيد: شهيدي كه فرياد مي‌زدند، شهيدي كه دعوا مي‌كند، شهيدي كه افشاگري مي‌كند، شهيدي كه تهديد مي‌كند و... به نظر مي‌رسد اين تصاوير تا حد زيادي با واقعيت جنگ و شهداي ما فاصله دارند!
اينطور فكر نمي‌كنيد!!؟؟
متأسفانه چند سالي است كه برخي مؤسسات و نويسندگان آنها ـ عمدتاً خانم‌ها ـ تصوير اولي را كه از شهدا ترسيم شد مورد توجه قرار داده‌اند و اگر به سراغ بررسي زندگي شهدا و توصيف وقايع آن رفته‌اند نيز به نحوي گزينشي فقط اين جلوه‌هاي شخصيتي را ديده‌اند!
پسري خوشگل، پدري مهربان، همسري عاشق، دوستي وفادار، فرزندي لطيف، دانشجويي درس‌خوان، شاعري تنها، هنرمندي حساس و... عمده تيپ‌هاي مورد علاقه اين نويسندگان‌اند كه به نظر مي‌رسد آنچه را خود دوست مي‌داشته‌اند و با نگرش احساسي خويش در اذهان‌شان پرورانده‌اند به عرصه دفاع مقدس نيز وارد كرده و روايت‌هايي اين‌چنيني ساخته و بافته‌اند!
شايد به خاطر همين گونه روايت صرفاً احساسي است كه از بستر ارتباط نسل جديد با شهداي جنگ تحميلي، رفتاري ناقص بروز يافته و يك رابطه شخصي و نگاه فردي توليد شده و روح شهدا در عرصه‌هاي اجتماعي كشور امكان بازتوليد و بازتعريف پيدا نكرده است!
اما حقيقت آن است كه شهيد همه شهيد است و نمي‌توان به بهانة جذب مخاطب يا گرفتاري نويسنده در نفسانيات و نگاه‌هاي غلط شخصي، همه جنبه‌هاي شخصيتي و رفتارهاي ايشان را منعكس نكرد و به تحريف واقعيت دست زد!
به راستي شهداي ما هيچ كدام اهل تحليل و دعواهاي سياسي، مقابله با جريانات متحجر و التقاطي، دفاع از مظلوم و فرياد عليه چپاولگران و سرمايه‌داران زالوصفت، درگيري با اسراف‌كنندگان بيت‌المال و مديران خائن، شناخت جريانات فكري و فرهنگي، مطالبه عدالت و... نبوده‌اند كه هيچ نشانه‌اي از اين رفتارها در داستان‌ها و خاطرات منقول از ايشان منعكس نمي‌شود؟! چرا دلسوزان انقلاب و همرزمان شهدا ساكت نشسته‌اند و نسبت به اين‌گونه تحريفات اعتراض نمي‌كنند؟ مجال اندك اين يادداشت اجازه نمي‌دهد تا از شهدايي چون چمران، آويني، همت و... كه به دلايل مذكور بيشتر مورد توجه اين نويسندگان‌اند جلوه‌هايي را نقل كنيم تا جايي كه تصور شود گويي از فرد ديگري روايت مي‌شود! آيا اين ظلم به شهدا پذيرفتني است؟
آيا روايت سكولار و فردي ارائه دادن از شهدايي كه فعال‌ترين و انقلابي‌ترين و توجيه‌ترين افراد در زمان خويش بوده‌اند محدود كردن مدل نيروي مطلوب انقلاب اسلامي در انسان فردگراي قبل از انقلاب نيست و نمي‌توان رد پاي نگاه‌هاي متحجرانه يا روشنفكرانه‌اي كه دين را در عرصه اجتماع ناكارآمد مي‌دانند در اينجا نيز مشاهده كرد؟!
متأسفانه بايد اذعان كرد كه اين‌گونه نگاه‌ها از عرصه ادبيات و هنر دفاع مقدس فراتر رفته و در رويكردها و برنامه‌هاي ارگان‌ها و نهادهاي مردمي و دولتي كه در اين رابطه ورود كرده‌اند نيز بروز جدي دارد! ضريب دادن به شهدايي خاص، بي‌توجهي به شهدايي كه از نظر اين حضرات جذابيت لازم را براي جذب اين نسل ندارند!!‌! توجه دادن به شهدايي با تصاوير خوش آب و رنگ! سردار زدگي و تهراني زدگي در انتخاب شهدا و... همه و همه جلوه‌هايي ناپسند از اين نوع نگاه‌هاي غلط به شهدا و دفاع مقدس‌اند و كاش آنان كه دغدغه واقع‌گرايي در دفاع مقدس را دارند با نگاه اصيل و جامع انقلاب اسلامي به جنبه‌هاي مغفول زندگي شهدا نيز توجه نمايند و خود را از آفت عوام‌زدگي و تحت تأثير هنجارهاي غلط اجتماعي قرار گرفتن رها سازند. ان‌شاءالله.
http://telegram.me/safeer59