آسیب شناسی دفاع مقدس : شهید پروری
#تحریف_کرامت_اغراق
#دفاع_مقدس_انحراف
شهيدپروري براي دل خودمان!
اشاره
به راستي شهداي ما هيچ كدام اهل تحليل و دعواهاي سياسي، مقابله با جريانات متحجر و التقاطي، دفاع از مظلوم و فرياد عليه چپاولگران و سرمايهداران زالوصفت، درگيري با اسرافكنندگان بيتالمال و مديران خائن، شناخت جريانات فكري و فرهنگي، مطالبه عدالت و... نبودهاند كه هيچ نشانهاي از اين رفتارها در داستانها و خاطرات منقول از ايشان منعكس نميشود؟!
عليرضا كميلي
به اين تصاوير توجه كنيد: شهيدي كه عاشق ميشود، شهيدي كه ميخندد، شهيدي كه نماز شب ميخواند، شهيدي كه مهرباني ميكند، شهيدي كه شعر ميسرايد و... چقدر اين تصاوير به شهداي داستانها و كتابهاي خاطرات گزينش شده از زندگي ايشان، كه خواندهايم نزديكاند!
حالا به اين تصاوير توجه كنيد: شهيدي كه فرياد ميزدند، شهيدي كه دعوا ميكند، شهيدي كه افشاگري ميكند، شهيدي كه تهديد ميكند و... به نظر ميرسد اين تصاوير تا حد زيادي با واقعيت جنگ و شهداي ما فاصله دارند!
اينطور فكر نميكنيد!!؟؟
متأسفانه چند سالي است كه برخي مؤسسات و نويسندگان آنها ـ عمدتاً خانمها ـ تصوير اولي را كه از شهدا ترسيم شد مورد توجه قرار دادهاند و اگر به سراغ بررسي زندگي شهدا و توصيف وقايع آن رفتهاند نيز به نحوي گزينشي فقط اين جلوههاي شخصيتي را ديدهاند!
پسري خوشگل، پدري مهربان، همسري عاشق، دوستي وفادار، فرزندي لطيف، دانشجويي درسخوان، شاعري تنها، هنرمندي حساس و... عمده تيپهاي مورد علاقه اين نويسندگاناند كه به نظر ميرسد آنچه را خود دوست ميداشتهاند و با نگرش احساسي خويش در اذهانشان پروراندهاند به عرصه دفاع مقدس نيز وارد كرده و روايتهايي اينچنيني ساخته و بافتهاند!
شايد به خاطر همين گونه روايت صرفاً احساسي است كه از بستر ارتباط نسل جديد با شهداي جنگ تحميلي، رفتاري ناقص بروز يافته و يك رابطه شخصي و نگاه فردي توليد شده و روح شهدا در عرصههاي اجتماعي كشور امكان بازتوليد و بازتعريف پيدا نكرده است!
اما حقيقت آن است كه شهيد همه شهيد است و نميتوان به بهانة جذب مخاطب يا گرفتاري نويسنده در نفسانيات و نگاههاي غلط شخصي، همه جنبههاي شخصيتي و رفتارهاي ايشان را منعكس نكرد و به تحريف واقعيت دست زد!
به راستي شهداي ما هيچ كدام اهل تحليل و دعواهاي سياسي، مقابله با جريانات متحجر و التقاطي، دفاع از مظلوم و فرياد عليه چپاولگران و سرمايهداران زالوصفت، درگيري با اسرافكنندگان بيتالمال و مديران خائن، شناخت جريانات فكري و فرهنگي، مطالبه عدالت و... نبودهاند كه هيچ نشانهاي از اين رفتارها در داستانها و خاطرات منقول از ايشان منعكس نميشود؟! چرا دلسوزان انقلاب و همرزمان شهدا ساكت نشستهاند و نسبت به اينگونه تحريفات اعتراض نميكنند؟ مجال اندك اين يادداشت اجازه نميدهد تا از شهدايي چون چمران، آويني، همت و... كه به دلايل مذكور بيشتر مورد توجه اين نويسندگاناند جلوههايي را نقل كنيم تا جايي كه تصور شود گويي از فرد ديگري روايت ميشود! آيا اين ظلم به شهدا پذيرفتني است؟
آيا روايت سكولار و فردي ارائه دادن از شهدايي كه فعالترين و انقلابيترين و توجيهترين افراد در زمان خويش بودهاند محدود كردن مدل نيروي مطلوب انقلاب اسلامي در انسان فردگراي قبل از انقلاب نيست و نميتوان رد پاي نگاههاي متحجرانه يا روشنفكرانهاي كه دين را در عرصه اجتماع ناكارآمد ميدانند در اينجا نيز مشاهده كرد؟!
متأسفانه بايد اذعان كرد كه اينگونه نگاهها از عرصه ادبيات و هنر دفاع مقدس فراتر رفته و در رويكردها و برنامههاي ارگانها و نهادهاي مردمي و دولتي كه در اين رابطه ورود كردهاند نيز بروز جدي دارد! ضريب دادن به شهدايي خاص، بيتوجهي به شهدايي كه از نظر اين حضرات جذابيت لازم را براي جذب اين نسل ندارند!!! توجه دادن به شهدايي با تصاوير خوش آب و رنگ! سردار زدگي و تهراني زدگي در انتخاب شهدا و... همه و همه جلوههايي ناپسند از اين نوع نگاههاي غلط به شهدا و دفاع مقدساند و كاش آنان كه دغدغه واقعگرايي در دفاع مقدس را دارند با نگاه اصيل و جامع انقلاب اسلامي به جنبههاي مغفول زندگي شهدا نيز توجه نمايند و خود را از آفت عوامزدگي و تحت تأثير هنجارهاي غلط اجتماعي قرار گرفتن رها سازند. انشاءالله.
http://telegram.me/safeer59