اصل وحدت فرماندهی در جنگ عراق علیه ایران

مخالفان تداوم جنگ چه کسانی بودند؟
انگیزه ها و دلایل معترضین به مدیریت جنگ چه بود؟
سرانجام معترضین به شیوه مدیریتی جنگ چه شد؟
جنگ عراق علیه ایران در 31 شهریور 1359 2با هجوم 12 لشکر عراق به مرزهای غربی ایران در شرایطی که نیروهای مسلح ایران آمادگی مقابله را نداشتند آغاز و ظرف دو ماه توانستند بیش از 15000 کیلومتر مربع از خاک ایران را اشغال نمایند . در طی مدیریت و فرماندهی ابوالحسن بنی صدر به دلیل فقدان برنامه و انسجام نیروها و عدم استفاده از پتانسیل نیروهای مردمی موفق به آزادسازی مناطق اشغالی نشد اما با کنار گذاشتن وی و فرار از کشور جنگ با مدیریت و فرماندهی مشترک ارتش و سپاه پاسداران و استفاده از از همه امکانات و تجهیزات طی هشت ماه موفق به آزاد سازی بیش از دو سوم مناطق اشغالی و رسیدن به مرزی بین المللی گردیدند که به خودباوری و غرور ملی منجر گردید.
بعد از فتح خرمشهر در سوم خرداد 1361 کارشناسان نظامی و سیاسی موفق شدند امام را قانع نمایند تا علی رغم نظر خویش برای تعقیب متجاوز وارد کشور عراق شده و با توجه به سیر پیروزی های چند ماه قبل همه به پیروزی سریع در اولین عملیات برون مرزی می اندیشیدند و چنان بر دیدگاه و نظر خویش استوار بوده و یقین داشته که امام را به صدور اطلاعیه به مردم بصره در استقبال از رزمندگان ایرانی و ساقط نمودن حزب بعث دعوت می کرد.
اما دشمن در زمینه جنگ با رفع تمام نقاط ضعف و مسلح نمودن زمین و برخورداری از انواع تسلیحات و تجهیزات پیشرفته مانع تحقق پیروزی های بعدی ایران شد و در یک روند سه ساله با بن بست جنگ روبرو و بعد از آن نیز پیروزی های به دست آمده در مصاف با ارتش عراق نتوانست حزب بعث و صدام حسین را وادار به پذیرش معاهده 1975 و خواسته های به حق ایران نماید.
از فردای فتح خرمشهر که عملیات رمضان طراحی و یک ماه بعد به اجرا در آمد ما شاهد اختلافات و عدم هماهنگی در تفکر ، طراحی و اجرای عملیات های نظامی بودیم که برای ایجاد وحت و هماهنگی بین ارتش و سپاه از طرف امام خمینی ره به عنوان فرمانده کل قوا به مدت هشت ماه آیت الله خامنه ای در سال 1362-1361 و آیت الله هاشمی رفسنجانی از آبان 1362 تا پایان جنگ جهت هماهنگ کننده و رفع و رجوع اختلافات آنها تعیین شدند اما این اختلافات ادامه یافت و بر خلاف اصول نظامی که وحدت فرماندهی از جمله اصول مهم آن می باشد تحقق نیافت. در این جا سعی داریم به طور خلاصه مواردی از این اختلافات را در بین نیروهای سپاه ، ارتش و سیاسیون اشاره نماییم شاید که با تجربه و عبرت گرفتن از این درس ها مانع تکرار آنها در آینده شویم .در یک تقسم بندی از معترضین به شیوه اداره جنگ می توان در سه بخش اشاره نمود:

مدیریت جنگ و اعتراضات بر آن


الف) سپاه و اعتراض تعدادی از فرماندهان قدیمی و صاحب نظر در لشکرهای 27 حضرت رسول ص و طرح نامه 100 صفحه ای برای تشریح وضعیت و ارائه راه حل ها و تنش های ایجاد شده در پادگان عشرت آباد و پادگان ابوذر که با دستور امام متوقف و برخی فرماندهان صاحب نام این طیف گمنام و بدون مسئولیت در ادامه جنگ به شهادت رسیدند.
ب) ارتش
1. ابتدا صیاد شیرازی به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش ضمن گرفتن ایراد های نظامی در طی عملیات های رمضان ، مقدماتی و .... خواستار در اختیار گرفتن فرماندهی جنگ و در اختصاص نیروهای بسیج برای شکستن خطوط عملیاتی می شود که نهایتاً در بهار 1365 از فرماندهی نیروی زمینی ارتش کنار می رود.
2.گروهی از افسران ارشد که با نامه نگاری به مجاری مختلف نسبت به روند مدیریت جنگ اشکال داشتند که توسط دادگاه محاکمه و منزوی شدند
ج) سیاسیون که با مدیریت حسن روحانی در جلسات مجمع عقلا برای بررسی وضعیت جنگ و آینده آن از سال 1364 آغاز و در بهار 1365 با نامه نگاری محسن رضایی به امام و دستور وی تعطیل گردید .
#اصل_وحدت_فرماندهی
#تداوم_جنگ
#اعتراض_شیوه_مدیریت_جنگ
#آسیب_شناسی_جنگ
https://t.me/safeer59
http://safeer.blogfa.com/

وحدت فرماندهی (بروز و اوج اختلاف در ارتش و سپاه)

آسیب شناسی
در زمستان 1361 و در ادامه فرماندهی مشترک جنگ در زمینه انتخاب منطقه و صحنه عملیاتی  بین سرهنگ صیاد شیرازی و محسن رضایی اختلاف افتاد ، ارتش ارتفاعات حمرین با فرض تصرف ارتفاعات فوقی ، شرهانی و زبیدات را مطرح نموده و سپاه منطقه غرب ارتفاعات میشداغ که منطقه ای رملی بوده و فاصله نقطه رهایی تا هدف اصلی که شهر العماره به هفتاد کیلومتر بود را پیشنهاد داده بودند که با توجه به  نیاز ارتش به زمان برای کسب اطلاعات و طرح ریزی عملیاتی  مورد قبول واقع نشده و طرح عملیاتی سپاه که آماده اجرا بود مورد قبول واقع شد ضمن این که ایرادات ارتش بر طرح عملیاتی سپاه به لحاظ اصول نظامی وارد بود از جمله:
1.دور از دسترس بودن هدف در حلفائیه(پل غزیله) و در ادامه شهر عماره با فاصله ای هفتاد کیلومتری (10 کیلومتر از بین رمل ها ، سی کیلومتر از خط اول تا پل غزیله در حلفائیه و سی کیلومتر نیز از حلفائیه تا عماره و شرایط سخت طبیعی و موانع)
2. دشمن از محور عملیاتی در عماره آگاه شده که به وضوع در سخنرانی صدام و ساخت سرود عماره عماره در تلویزیون عراق مشهود بود.
3.برتری هوایی دشمن در دشت باز و گسترده شرق عماره
4.عدم امکان دسترسی به جناحین
5. عدم وجود عقبه و جاده های مناسب از خط تماس
6.عدم امکان پشتیبانی آتش توپخانه از نیروهای خودی
7.مقابله با زرهی دشمن با فرض تصرف خطوط دشمن در فضای باز شرق عماره

والفجر مقدماتی و اوج اختلافات ارتش و سپاه:
در جلسه ای که در ساعت 20:30 مورخ 5/11/1361  دوازده روز قبل از عملیات والفجر مقدماتی  در سنگر جناب سرهنگ علی صیادشیرازی فرماندهی نیروی زمینی ارتش داشتیم اظهار نمودند : برادران مصراً به دنبال اجرای طرح هستند. برادران حتی بدون هماهنگی با من دستورات لازم را هم صادر کرده اند.
جناب صیادشیرازی ادامه دادند که در این وضعیت من گفتم :  پس من چی ؟
جناب سرهنگ علی صیادشیرازی فرماندهی نیروی زمینی ارتش در مورخ 7/11/1361 عازم تهران شد. ظاهراً اختلاف او با سپاه به اوج رسیده بود. در جمع فرماندهان در مسجد پادگان دزفول همه را به وحدت و اتحاد مقدس دعوت کرد و تأکید کرد کاری که باعث تفرقه باشد نکنند. ایشان در موقع خداحافظی جناب سرهنگ حسنی سعدی را به سِمت جانشین فرماندهی نزاجا در جنوب تعیین کردند.

عملیات والفجر مقدماتی و والفجر یک


جناب سرهنگ علی صیادشیرازی فرماندهی نیروی زمینی ارتش در مراجعت گفت : 
تهران به حضور آقای خامنه ای هم رفتم. ایشان گفتند که از (مانور)رزمایش چیزی نمیتوانم بگویم. شما را متوجه سه مطلب می کنم:
1.زمان از نظر تاریخ تشکیل کنفرانس سران غیرمتعهدها که حدود یک ماه وقت داریم.
2. باید مشتمان در کنفرانس پر باشد.
3. به عکس العمل دشمن در تمام عملیاتها توجه شود ؛ مردم منتظر هستند.

جلسات ستادی مشترک زیادی با برادران برگزار شد. بالأخره رمز عملیات والفجر مقدماتی در ساعت 21:30 مورخه 17/11/1361  با فرمان مشترک جناب سرهنگ علی صیادشیرازی و برادر محسن رضایی ابلاغ شد. (برای اطلاعات بیشتر در این زمینه با کتاب بازخوانی جنگ تحمیلی نوشته تیمسار عبدالحسین مفید از طراحان عملیاتی در دوره فرماندهی مشترک جنگ رجوع نمایید.)
عملیات متاسفانه نتوانست به اهداف خویش دسترسی پیدا کند  و با شکست طرح سپاه در منطقه فکه  ارتش آماده عملیات بر اساس طرح خویش در ارتفاعات جبل فوقی و جبل حمرین گشت در حالی که رعایت اصل غافلگیری از بین رفته بود و تکیه بر آتش پرحجم متمرکز گشت . این عملیات که به والفجر 1 مشهور شد در فروردین 1362 انجام شد اما متاسفانه نتوانست به اهداف خویش دست یابد و مثل مقدماتی با تلفات زیاد مجبور به توقف آن شدند . 
با توجه به از بین رفتن وحدت فرماندهی و بروز اختلاف بین فرماندهان ارتش و سپاه جنگ بعد از این مرحله برای هدف گذاری ، شناسایی و اجرا به سمت تکیه هر کدام از نیروها به سمت خود رفت .

#اصول_جنگ
#وحدت_فرماندهی
#صیاد_شیرازی
#محسن_رضایی
#اختلافات_ارتش_سپاه
#عملیات_والفجر_مقدماتی
http://telegram.me/safeer59
http://Www.Safeer.blogfa.com
https://www.aparat.com/najaf46

تحول در شیوه فرماندهی : فرماندهی مشترک ارتش و سپاه

فرماندهی جنگ بعد از برکناری ابوالحسن بنی صدر:


فرماندهان ارتش چگونه با همکاری هم هدایت عملیات را به عهده داشتند؟
فرماندهان ارتش و سپاه چگونه علی رغم تفاوت در سیستم های آموزشی ،تسلیحاتی و تفکرات نظامی با همدیگر همکاری می کردند؟
فرماندهان ارتش و سپاه چگونه توانستند با همکاری همدیگر طی هشت ماه بیش از ده هزار کیلومتر از سرزمین های اشغالی را آزاد نمایند؟

سندی از عملیات بیت المقدس
با سقوط بنی صدر که موجب فشرده شدن صفوف رزمندگان اسلام گردید، دو نیروی ارتش وسپاه در کنار یکدیگر به عملیاتهای مشترک مبادرت ورزیدند. در همین راستا پس از چند عملیات گسترده موفق، قرارگاه مرکزی کربلا در آستانه عملیات بیت المقدس تصمیم گرفت که با بکارگیری تجربیات حاصل از عملیاتهای موفق گذشته، کار آمدترین شیوه ادغام نیروهای ارتش و سپاه را به مرحله اجرا گذارد. بر همین اساس به کلیه یگانهای تابعه ابلاغ گردید که:


فرمانده ارتشی هر رده به عنوان فرمانده،و فرمانده سپاهی هـر رده به عنوان معاون عملیاتی آن رده انجام وظیفه نماید ؛ بدین ترتیب که مسئولیت هدایت عملیات عملاً به فرمانده سپاهی واگذار شد و فرمانده ارتشی صرفاً مسئولیت هماهنگی آتش های پشتیبانی و پشتیبانی لجستیکی را بر عهده گرفت.

سند زیر نمونه ای از ابلاغ چنین دستورالعملی می باشد:



بسمه تعالی


از: قرارگاه تاکتیکی نصر (ر3 (شماره : 97 – 98/201/3/3

به: گیرندگان مراجعه شود

تاریخ: 9/2/1361
موضوع: فرماندهی مشترک :


تصمیمات متخذه در مورد هدایت عملیات و فرماندهی قرارگاههای تابعه نیرو و گردانهای عمل کننده جهت اجراء به شرح زیر ابلاغ می گردد
: 1 -برادران فرماندهان گردانهای ارتش در سمت فرماندهی گردان ابقاء می گردند، بـا ایـن تفاوت که مسئول گردان ادغامی از سپاه بعنوان معاونت عملیات خواهد بود،
/ 3 مسئولیت هدایت عملیات و دستورات پیشروی و غیره با معاونت عملیاتی می باشد و فـرمانده گردان مسئولیت هماهنگی آتشهای پشتیبانی و پشتیبانی لجستیکی را خواهد داشـت، بدیهـی است که در تحکیم پدافندی مسئولین سپاه و ارتش با کمک یکدیگر انجام وظیفه می کنند
. 2-شبکه مخابراتی در اختیار معاونت عملیاتی که مسئول هدایت عملیات میباشد قـرار مـی گیرد، بیسیم چی در هر حال به همراه مسئول هدایت عملیات در گردان و گروهانها خواهد بود
. 3 -منطقه هایی که محوربندی شده اند کلیه گردانها زیر امر مسئول محور میباشند و مسئول محور زیر امر تیپ می باشد مانند نصر
2. 4 -در مـورد نقـل و انـتقال وسائل مخابراتی تیپها خود هماهنگی نمایند، و کلیه انـتقالات بـه صورت صورتجلسه با مسئول مخابرات تیپ سپاه باشد بعداً بطور کامل تسویه حساب نمایند. مسئول مخابرات سپاه در قبال اشیاء دریافتی مسئول می باشد./.


فرمانده قرارگاه تاکتیکی نصر حسین حسنی سعدی حسن باقری