قدمت بین الحرمین به چه زمانی باز می گردد؟

بین الحرمین

بین‌الحرمین، به صحن یا میدان میان حرم امام حسین و حضرت ابوالفضل (ع) گفته می‌شود. در چند دهۀ اخیر، این اصطلاح در ادبیات عاشورایی بسیار گفته می‌شود. سوای حرمین، خود بین‌الحرمین هم تقدس و جایگاهی در میان دوستداران اهل‌بیت (ع) یافته است. در اشعار و نوحه‌خوانی مداحان، واژۀ بین‌الحرمین به‌وفور دیده و شنیده می‌شود؛ اما این اصطلاح، اصطلاحی نو است و تا چند دهۀ پیش گفته نمی‌شد.رجوع به کتب تاریخی، زندگینامه‌ها و حتی دانشنامه‌ها و اشعار قدیمی آیینی نشان می‎دهد که تا پیش از تخریب خانه‌های میان حرمین، نام بین‌الحرمین مرسوم نبوده است. تنها نامی که از بین‌الحرمین دیده می‌شود، بازار بین‌الحرمین تهران است که در زمان قاجار ساخته شده و میان دو مسجد شاه و جامع تهران است.


پیش از ساخت بین‌الحرمین، آنجا محله‌ای مثل دیگر محلات کربلا بوده و بافتی قدیمی داشته است؛ کوچه پس کوچه‌های باریک و پیچ در پیچ و خانه‌ها و مغازه‌های مردم. آیت‌ﷲ سید محسن حکیم در این اندیشه بود که دو حرم را توسعه دهد و به یکدیگر متصل کند؛ اما تملک خانه‌ها و مغازه‌ها، هم هزینۀ هنگفتی داشت و هم رضایت مالکان سخت و دور از دسترس بود. در این میان، وجود برخی مدارس و مساجد نیز مسئله را دشوارتر می‌کرد.


در ۱۳۹۳ ق ادارۀ عتبات عالیات در عراق را وزارت اوقاف عراق به دست می‌گیرد و در سال ۱۴۰۰ ق کارگروهی برای بازسازی و توسعۀ حرمین تشکیل می‌شود.صدام در محرم ۱۴۰۵ ق/۱۹۸۴ م با حضور در کربلا اعلام می‌کند که ده‌ها میلیون دینار برای توسعۀ حرمین و نیز اتصالشان به میدان واحدی اختصاص خواهد داد. در این طرح اراضی و محلات اطراف حرم خریداری شد. مبلغ یک میلیون دینار عراقی – معادل ۱۰ میلیون دلار­ برای توسعۀ حرمین و احداث بین‌الحرمین به استاندار کربلا داده شد.پس از دو سال، در سوم جمادی الثانی ۱۴۰۷ ق/۱۹۸۷ م بین‌الحرمین به همراه دیگر طرح‌های توسعه حرمین – مانند تجدید طلاکاری گنبد حرم امام حسین (ع) – افتتاح شد.در طرح توسعۀ حرمین، خانه‌ها، بازار و مغازه‌ها به عرض ۴۰ متر از بین رفت. در این میان برخی آثار تاریخی، مدارس علمیه و مساجد قدیمی و نیز برخی مقبره‌های بزرگان تخریب شد.در دو طرف بین‌الحرمین، ساختمان‌های تجاری ساخته شد. این ساختمان‌ها تا سال ۱۹۹۱ م بودند. پس از انتفاضه با تخریب این ساختمان‌ها، بین‌الحرمین گسترده‌تر شد.


بازسازی و توسعۀ عتبات عالیات، برای حکومت صدام نه فقط از جهت به دست آوردن حمایت شیعیان و قبایل شیعه اهمیت داشت، بلکه بسیاری از رؤسا و مسئولان کشورهای اسلامی در سفر به عراق به کربلا و دیگر عتبات می‌رفتند. بازدید مسئولان دیگر کشورها، نوعی انگیزۀ سیاسی بود تا حکومت صدام به عمران و بازسازی عتبات توجه کند. در دورۀ احمد حسن البکر و بعد در دورۀ صدام، بسیاری از رؤسای جمهور و مقامات دیگر کشورهای اسلامی به کربلا آمدند. جعفر النمیری و مشیر سید سوار رؤسای جمهور سودان، علی سالم الربیعی رئیس جمهور یمن، مأمون عبدالقیوم رئیس جمهور مالزی، محمد داوود خان رئیس جمهور افغانستان و بعدها حسن کونجی رئیس جمهور نیجریه و جودت صونای رئیس جمهور ترکیه در سفرشان به عراق، به زیارت امام حسین (ع) در کربلا نیز رفتند. در رژیم گذشته خاندان پهلوی مانند رضاشاه و محمدرضا شاه، غلامرضا، اشرف و فرح دیبا بارها به کربلا سفر کردند. صدام خود بارها در مناسبت‌های گوناگون به کربلا سفر کرده است. این مسئله نشانگر آن است که کربلا نه‌تنها از جهت مذهبی، بلکه از جهت سیاسی نیز اهمیت دارد. اهمیت مذهبی و سیاسی – چه سیاست داخلی و چه خارجی – حکومت را به بازسازی ترغیب می‌کرد.


بعد از دو جنگ صدام با ایران و کویت و انزوای بین‌المللی عراق، صدام زیارت‌های دیپلماتیک از کربلا را تعطیل کرد و این بُعد از اهمیت سیاسی کربلا برای حکومت صدام از بین رفت. قیام شیعیان در انتفاضۀ ۱۹۹۱ م و حمله به کربلا، صدمات بسیاری به حرمین کربلا وارد ساخت. اگرچه سال‌های بعد، حکومت صدام در پی بازسازی برآمد، اما تا زمان پس از صدام آثار حمله به حرمین کربلا دیده می‌شد. پس از انتفاضه و صدمات فراوان به حرم، بین‌الحرمین توسعه یافت. در ۱۴۱۵ ق/۱۹۹۴ م به همت شیعیان بغداد درختکاری بین‌الحرمین انجام شد.


در هر صورت بنای بین‌الحرمین به زمان دولت صدام باز می‌گردد که با تملک ساختمان‌های میان دو حرم انجام گرفت و پس از آن اصطلاح «بین‌الحرمین» وارد ادبیات عاشورایی و آیینی شد.
#بین_الحرمین
#کربلای_معلی
http://telegram.me/safeer59

آزادگی و حریت

"اگر دین ندارید و از روز رستاخیز نمی ترسید، لااقل در دنیا آزاده و جوانمرد باشید"


"If you don't have a religion and you don't fear the Day of Judgment, at least be free and fair in the world"


روز عاشورا و پس از آنکه همه یاران و اصحاب امام به شهادت رسیده و به تنهایی مشغول نبرد بودند و تیرها و نیزه‌ها از هر سو بدن مبارک ایشان را آماج خود قرار داده و آخرین رمق های خود را برای ادامه مبارزه و جهاد بکار بسته بودند ناگهان نگاهشان به لشکر انبوهی می افتد که به فرماندهی شمر قصد حمله به خیمه‌های امام را داشتند. ایشان با دیدن این صحنه رو به آنها کرده و فرمودند: «ای پیروان آل ابی سفیان! اگر دین ندارید و از قیامت نمی‌هراسید، در دنیایتان آزاده باشید و... شمر گفت: حسین! چه می گویی!؟ امام فرمود: من با شما می جنگم و شما با من نبرد می کنید، این زنان گناهی ندارند؛ پس تا من زنده هستم از تعرض یاغیانتان به خانواده من جلوگیری نمایید و به خیمه‌ها حمله نکنید».


#نهضت_حسینی
#آزادگی
http://telegram.me/safeer59

سوغات کربلا

راوی: شکراله نیک پور

آن روزهایی که مرز ایران و عراق تازه باز شده بود، قرار بود بنیاد شهید خانواده  دو شهید از بهبهان  را برای   زیارت عتبات کربلا  اعزام نماید.

حدود هشت، نه خانواده شهید با مینی بوس راهی مرز خسـروی شدیم و از آنجا هم عازم عتبات عالیات.

به کربلا که رسیدیم، برای زیارت به حرم مطهر حضرت عبـاس(ع) رفتیم. آنجا مادرم از آقا ابوالفضل ع تقاضا کرد که جنازه ی فرزند مفقود الجسدش ابراهیم را به عنوان هدیه این سفر، به او باز گرداند...

سـفر تمام شد و به ایـران برگشتیم. دو، سه ماهی از برگشتن مان، از آن سفر می گذشت. یک روز از بنیاد شهـید با من تماس گرفتند و گفتند: «جنازه برادرتان ابراهیم توسط گروه تفحص پیـدا شده و تا چند روز دیگر برای تشییع و خاکسپاری آن را به بهبهان می آورند، اما فعلاً در این رابطه با کسی حرفی نزنید.»

جنازه برادر شهـیدم را همراه با پیکرهای مطهر دیگر شهیـدان پس عبور از شهرهای مختلف ایران به بارگاه مطهر حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) برده بودند.

وقتی جنازه شهید را به بهبهان آوردند، برای دیدن آن به بنیاد شهـید رفتیم. در مدارکی که همراه پیکر مطهر شهید بود چیز عجیبی دیدم. تاریخ پیدا شدن پیکر برادرم ابراهیم، درست مصادف بود با همان ایامی  که ما به زیارت کربلا رفته بودیم و این طور شد که مادرم هدیه اش را از حضرت عباس(ع) گرفت.

ابراهیم نیک پور در نوزده مهر1339 در بهبهان متولد شد و پس ازعضویت در سپاه پاسداران و شرکت درچندین عملیات در تاریخ  23 اسفند 1363  عملیات بدر در مجاور روستای البیضه عراق در شرق دجله خرقه ی شهادت پوشید و پیکر مطهرش سالها در منطقه ماند که پس ازتفحص به شهر آورده شد. برادر دیگر ابراهیم  یعنی اسماعیل نیک پور نیز در سال 1361 به شهادت رسیده بود.

#ابراهیم_نیکپور
#فرهنگ_جبهه

#تفحص_شهدا

شهید ابراهیم نیکپور در جمع همرزمان

 

 ابراهیم

راوی : حسن تقی زاده

 شهید ابراهیم نیک پور همیشه ظاهری آراسته و مرتب داشت و همیشه با نظم و انضباط بود ، او حتی یک اتو با خودش به جبهه آورده و در پادگان لباس های نظامی را اتو می زد ؛ ابراهیم به نماز و طهارت و دیگر مسائل دینی و فرهنگی خیلی اهمیت می داد و این موضوع از خصوصیات برجسته شهید ابراهیم نیکپور بود.

#ابراهیم_نیکپور

#فرهنگ_جبهه

http://telegram.me/safeer59

http://Www.Safeer.blogfa.com

https://www.aparat.com/najaf46

ارادت خالصانه :
راوی : نجف زراعت پیشه


هورالعظیم تابستان 1363 تا 1366 در پاسگاه آبی مرزی از آسمان آتش می بارید دما سنج دما را بالای شصت درجه نشان می داد ، رطوبت موجود در هوا بالای هشتاد درصد بود و عملاً نفس کشیدن را مشکل می ساخت ، پاسگاه های روی آب های هورالهویزه از تعداد زیادی یونولیت از کائوچو با لایه فلزی با ابعاد 250 سانتی متر در 150 سانتی متر و با ارتفاع 40 سانتی متر تشکیل شده بود که به صورت طولی و شاخه ای به اطراف و بخصوص به سمت جلو ادامه یافته بود ، سنگرهای استراحت نزدیک و پیرامون سنگر فرماندهی و در کنار اسکله قرار داشت و سنگرهای تسلیحات و مهمات را به دلیل خطرات ناشی از آن را معمولا در شاخکهای پاسگاه و در فاصله ای دور از استقرار برادران گذاشته تا از خطرات احتمالی انفجار و یا خرابکاری و حملات دشمن در امان باشد.
ساخت پاسگاه با یونولیت در آن هوای بسیار گرم ، حشرات و حیوانات موذی منطقه نظیر پشه کوره ها ، خرمگس ها ، موش های بزرگ معروف به گرزه ، ماهی های بدقواره سیاه گزنده به نام نیشلمبو و مهم تر از آن عدم آشنایی و سازگاری نیروها به منطقه هور سبب فشار مضاعف به نیروها شده بود که با توجه به نقش آن در حراست و حفاظت از مناطق متصرف شده در عملیات خیبر و بدر از اهمیت بسزایی برخوردار بود . با توجه به نوع ویژه پدافند در آب و محدودیت های آن نسبت به پدافند در خشکی مثل پیوستگی یگانها ، برای رفع این نقیصه فاصله بین پاسگاههای آبی را بوسیله نقاط اتکا و کمین می پوشاندند و نیروهای رزمنده در قالب تیم های دو یا سه نفره در قایق های طراده در هنگام غروب آفتاب به جلو رفته و سرتاسر شب را در محل های مورد نظر به کمین می نشستند.

 

 

پاسگاه ها از اهمیت و حساسیت بالایی برخوردار بودند به طوری که در صورت کوچکترین سهل انگاری در حراست یا عدم رعایت اصول نظامی و غافلگیری موقعیت پاسگاه به خطر می افتاد و در صورت از دست رفتن بازپس گیری آن با صرف تلفات و تجهیزات بالا امکان پذیر بود و به همین خاطر استتار و پوشش پاسگاه و حفاظت از آنها دقت بالایی را طلب می کرد.
ساعات حضور در پاسگاه به نگهبانی مستمر در سنگرها و کمین می گذشت و باقیمانده آن را در اختیار خودمان بودیم با گرما و شرجی کلافه کننده و موجودات موزی ؛ عده ای فرصت را غنیمت شمرده و در روبروی اسکله پاسگاه به درون آبهای هور می پریدند تا اندکی از گرما و شرشر عرق بدن خویش رهایی یابند علی رغم این که آب هور به شدت از بابت شیمیایی دشمن و همچنین اجساد رها شده در آن آلوده بود و از طرف دیگر در صورت بدشانسی گرفتار گاز ماهی های نیشلمبو هم می شدند برای ساعتی از درد به خود پیچیده و بعضاً جیغ می زدند.
ساعتی به درون سنگرهایی که با پتو و نی پوشیده شده بود رفته و به استراحت می پرداختند البته خوابی در کار نبود چرا که پشه ها و موش های بزرگ گرزه می گذاشتند و البته بیشتر اوقات را به تلاوت قرآن و یا ادعیه و زیارات می پرداختند.
با غروب آفتاب لحظات دلگیری در هور ایجاد می شد ، خورشید در غرب به سمت کشور عراق دل ها را هم نیز به سمت قبله دل ها و آمال و آرزوی شیعیان کربلای حسینی روانه می کرد ، سال ها بود که به دلیل به هم خوردن روابط امکان رفتن به کربلا و زیارت مرقد شش گوشه حسین ع از ایرانیان سلب شده بود و با تحمیل جنگ توسط صدام دو کشور روابطشان خصمانه شده و زیارت عتبات در عراق عملاً غیر ممکن شده و منوط به تعیین سرنوشت جنگ شده بود.
در این لحظات بود که خود را در نزدیک ترین فاصله به حرم حسینی دانسته و آرام آرام در حالی که اشک بر گونه هایمان جاری بود دست بر سینه گذاشت و سلامی خالصانه و از دل خویش به سمت قبله آمال و آرزوهای خویش بر زبان می آوردیم ، نمی دانم چقدر این لحظات به طول می کشید اما خود را خوشبخت ترین افراد روی زمین می دانستیم و آرزو می کردیم که هر چه زودتر جنگ با سقوط صدام حسین و حزب بعث به پایان رسیده تا با در بغل گرفتن ضریح آقا امام حسین ع ارادت خویش را نثار کنیم و با خالی نمودن درون خویش و بیان فراق عزیزان و سختی های راه اندکی سبک شویم شاید به جرات بگویم بهترین عبادت ها و زیارات خالصانه درون پاسگاه های هور و در دورترین نقاط آن که هیچ چشمی نمی توانست نظاره گر آنها باشد صورت می گرفت.
اما امروز که سال ها از آن روزهای سخت می گذرد و مکرر به زیارت آقا نائل شده ایم به جرات می توانم ادعا کنم که هیچکدام از این عرض اردات این روزها به مثابه عرض ارادت در اعماق هور در گرما و شرجی بالا و حیوانات موذی و در حالت ترس و لرز ناشی از خوف دشمن نبوده و نیست و مطمئنم دوستان و همرزمان من در آن سال های دفاع مقدس در سرتاسر مرزهای ایران با عراق در سرما و گرما و در دشت و صحرا تا باتلاق های هورالهویزه و کوه های شمالغرب و .... همین نظر را دارند.
#هورالهویزه
#عاشورا
#کربلا
http://telegram.me/safeer59
http://Www.safeer.blogfa.com

 

جلوه هایی از کربلای حسینی در کربلای ایران(دفاع مقدس)

##کربلا_عاشورا_جلوه_دفاع_مقدس
#مقایسه_عاشورای_حسینی_با_دفاع_مقدس
جلوه هایی از کربلای حسینی در کربلای ایران(دفاع مقدس)

•  قافله سالار کربلا فرزند زهرای اطهر س بود و رهبر کربلای ایران روح الله خمینی از نوادگان زهرا س بود.

  

•  دشمن امام حسین ع قصد گرفته بیعت که مساوی با قبول ذلت بود را داشت اما امام حسین ع با شعار هیهات مناالذله به مقابله پرداخت و در دفاع مقدس نیز دشمن با تعرض به دین ، میهن و ناموس کشور ایران قصد تحمیل ننگ خفت و تحقیر به کشور شیعه ایران را داشت که با عدم قبول ذلت به جنگ آنان رفته و شهادت در راه خدا را بر زندگی ننگین ترجیح دادند.

  

•  یاران حسین ع همه خوبان آن عصر بودند و گلچین شده بودند در دفاع مقدس نیز برگزیدگان و خوبان ملت ایران با اختیار به نبرد خصم دون رفتند.

  

•  سن و مقام در صف یاران امام حسین ع مطرح نبود و ما شاهد یاوران شش ماهه تا قاسم نوجوان و علی اکبر جوان رشید تا حبیب بن مظاهر آن پیر محاسن سفید هستیم همچنانکه در جبهه های نبرد ایران در دفاع مقدس طیف وسیعی از پیرمردها،جوانان و نوجوانان در صف مبارزه با دشمن بودیم ضمن اینکه علی اصغر های زیادی در شهرها و نقاط مختلف توسط بمباران و موشک باران یزید زمان به شهادت رسیدند.

  

•  عبادت ،قرائت قران و شب زنده داری از ویژه گی ها و علایق یاران خامس آل عبا بود ؛ همین خصیصه نیز در کربلای ایران زینت بخش سنگرها،کمین ها و مناطق مختلف عملیاتی بود.

  

•  شقاوت و قساوت در ارودگاه دشمن خصیصه مشترک دو جریان کربلای حسین ع و کربلای ایران می باشد.

  

•  در کربلا رفتارهای غیر انسانی با اسرا در صحنه کربلا،بین راه کوفه تا شام و مجلس یزید را شاهد هستیم همچنانکه نوادگان یزید در عصر کنونی نیز رفتارهای غیر انسانی و غیر اسلامی را به آزادگان ما روا داشتند تا از اسلاف خویش عقب نمانن که انسان از شنیدن آنها احساس شرم می کند.

  

•  اشتیاق یاران حسین ع به شهادت و حتی چند بار قطعه قطعه شدن در راه خدا شهره تاریخ است که در وصیت نامه های شهدای دفاع مقدس نیز این خصیصه موج می زند.

  

•  محاصره سپاه امام حسین ع و قحطی آب در کربلا و تشنگی رزمندگان اسلام در حین عملیات به خصوص عملیات های رمضان و بیابان های کوشک و زید و رمل های عملیات والفجر مقدماتی که هنوز از آن صحرا صدای العطش می آید.

  

•  بازداشته شدن بسیاری از شیعیان در کوفه و سایر نقاط اسلامی برای یاوری فرزند زهرا که حب دنیا ،فرزند ، عیال و....همه عامل بازدارنده شد و در کربلای ایران نیز این عوامل سبب سد شدن راه بسیاری برای اطاعت از نواده زهرا ع به بهانه های مختلف شد.

  

•  جاه و جلال ظاهری بنی امیه نتوانست قیام 72 تن امام حسین ع و یاران باوفایش به همراه تعداد زیادی زن و بچه را خاموش و محو کند همچنانکه دشمن با همه حامیان غربی و شرقی و مرتجعان عرب با سیل کمک های مالی و تسلیحاتی آنها نتوانست ذره ای از این چراغ پر فروغ را خاموش یا کمرنگ نماید و هر روز بر شکوه آن افزوده می شود.

  

•  دستگان تبلیغاتی بنی امیه سعی در تحریف و فراموشی اهداف قیام حسین ع را داشت که موفق نشد که دشمنان با رسانه های تبلیغاتی زیاد  نیز در واقعه دفاع مقدس صرف نظر از برخی اشتبهات تاکتیکی قصد انحرف ،کم ارزش جلوه دادن و به فراموشی سپردن آن را داشته اند که طینت و مظلومیت خود شهدا و نه مسئولین یا افراد دیگر مانع این کار شده اند.

  

•  مزار شهدای کربلا چون نگینی در طول تاریخ درخشیده و علی رغم ممانعت های ستمگران هر روز پررونق تر شده و شیعیان بسان پروانه به دور آنها چرخیده اند و شهدای کربلای ایران نیز به قول آن پیر سفر کرده تا قیام قیامت زیارتگاه عارفان و سالکان خواهد بود.

  

•  و در آخر این که بنا به فرموده امام جعفر صادق ع هر روز عاشورا و هر زمینی کربلاست پس ای حسینیان به هوش و به گوش که................

http://telegram.me/safeer59