همسایه ای ناآرام و تنش های بی پایان

بین ایران و همسایه غربی همیشه تنش ، منازعه و درگیری بوده است به گونه ای که طی تاریخ 400 ساله اخیر 25 جنگ رخ داده و همچنین 18 قرارداد و معاهده امضا شده است .
از جنگ های فوق تعداد 24 جنگ در دوران حاکمیت امپراطوری عثمانی بوده و تنها یک جنگ در زمان تاسیس کشور عراق در سال 1980 (شهریور 1359) رخ داده است .
از لحاظ زمانی در قرن 16 (7جنگ)،قرن 17(9جنگ)،قرن 18(7جنگ)،قرن 19(یک جنگ) و در قرن بیستم نیز یک جنگ در گرفته که به عنوان طولانی ترین جنگ قرن بیستم لقب گرفته است.


از جمله علل جنگ ها بین ایران و امپراطوری عثمانی می توان به موارد زیر اشاره نمود:
*اختلافات سرحدی دو دولت
*اختلافات مذهبی شیعه و سنی در دو کشور
*بدرفتاری با زوار ایرانی
*تحریک دولت های اروپایی خصوصاً انگلیس و روسیه جهت تضعیف این دو ابرقدرت شرقی
*اوضاع نابسامان داخلی ایران ناشی از حکومت های استبدادی و بی لیاقتی آنان
*پناهنده شدن شاهزادگان و امیران ناراضی دو کشور به دربارهای طرفین
*ایلات و عشایر مرزی و ترک و تجدید تابعیت مکرر که سبب بحران روابط دو کشور می شد.


یا امضای معاهده 1975 الجزایر که تمامی ریشه های تنش زای در روابط دو کشور مشخص و با اتخاذ تصمیمات مبتنی بر قوانین بین الملل و همچنین توافق رهبران دو کشور با وساطتت رئیس جمهور الجزایر بومدین روابط دو کشور به سمت حسنه رفت اما با وقوع انقلاب اسلامی رهبران عراق که امضای این معاهده را در نتیجه فشار ایران بر کردهای عراق و ایجاد تنگنای سیاسی امنیتی برای عراق می دانستند زمینه را برای اهداف توسعه طلبانه خویش مناسب دانسته و جنگی نابرابر را در 31 شهریور 1359 به کشور ایران تحمیل نمودند .
هر چند مردم ایران غیرتمندانه مانع تحقق رویای قادسیه صدام حسین و حزب بعث شدند اما با پذیرش مجدد معاهده 1975 الجزایر در نامه ششم صدام حسین به آقای هاشمی رفسنجانی فرمانده کل قوا در این مقطع زمانی شرایط برای تایید و تاکید بر عهدنامه با حضور ایران ، عراق و سازمان ملل و اجرای کامل بندهای آن پیش نیامده و متاسفنه باید اذعان نمود ریشه های آغاز بحران و جنگ هنوز بر جای مانده و می تواند زمینه ساز بحران دیگری شود.
ریشه اختلافات دو کشور در جریان میله گذاری مرزهای دو کشور در ارتفاعات قصر شیرین و مهران و همچنین رودخانه اروند رود یا شط العرب می باشد و به دلیل عدم تفاهم و اجرایی شدن معاهده 1975 الجزایر ما شاهد حاکمیت فضای امنیتی-نظامی بر نوار مرزهای غربی بوده و به دلیل آلودگی مناطق به مین و مواد منفجره و فقدان حضور مردم در این مناطق شاهد استمرار این وضعیت در مناطق مرزی می باشیم. کلید این قفل در دست دیپلماسی بوده تا بعد از تفاهم و اجرای توافقات میله گذاری مرزها ، عملیات پاکسازی منطقه مرزی از مواد منفجره به سرعت و دقت انجام و شاهد حضور و استقرار مردم بومی و فرایندهای توسعه در منطقه بوده و به دلیل تعلق خاطر به زمین و خانه و مرز ما شاهد بهترین حفاظت از نقاط مرزی و پاسداری از آنها در کنار توسعه و عمران و آبادی می باشیم.
#امپراطوری_عثمانی
#عراق
#ایران
#مرزهای_غربی
#اختلافات_مرزی
https://t.me/safeer59
http://safeer.blogfa.com/

بحران غرب دزفول 1352/11/21

ارتفاع 343 منطقه مهران

درواقع، اختلاف‌های مرزی بین دو کشور عراق بعد از عثمانی و ایران بعد از قاجاریه با فرازونشیب ادامه یافت و در مواقعی حتی به لشکرکشی دو کشور و تقویت نیروهای نظامی در مرزها و گاهی علاوه بر تبادل آتش، به درگیری نیروهای نظامی آنها نیز انجامید. از سال 1348 به بعد واحدهای نظامی و شبه نظامی ایران در مواضع و سنگرهای این منطقه، به‌طور دائم استقرار داشتند. درطول این دوره زمانی حوادث مهمی رخ نداده بود. اختلافات دو کشور در دوره پهلوی دوم در سال 1352 به اوج خود رسید. در جریان این اختلاف‌ها، گفت‌و‌گوهای سیاسی در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی میان دو کشور با فرازونشیب دنبال و عراق در مهرماه 1352 تقاضا کرد روابط سیاسی مجدد برقرار شود و در اواخر همین سال سفرای بین دو کشور مبادله شدند.با وجود برقراری روابط دیپلماتیک و استقرار سفرای دو کشور در سفارتخانه‌ها، نیروهای عراقی در بهمن ماه 1352 در حرکتی کاملاً غافلگیرکننده به مواضع نیروهای ایرانی در تپه‌های اطراف ارتفاع 343 واقع در منطقه مهران یورش بردند.

در سحرگاه یکشنبه 21 بهمن‌ماه 1352 عراق جرأت حمله‌ای تمام‌عیار به خاک ایران با هدف اشغال سریع استان خوزستان را یافت. درگیری سنگینی بین قوای عراقی و نیروهای مرزی ایران که غافلگیر شده بودند صورت گرفت. تیپ نیروهای زمینی دزفول که از 2 لشگر زرهی خوزستان نیروی زمینی ارتش ایران تشکیل شده بود توان مقابله با نیروهای مهاجم با تسلیحات پیشرفته را نداشت ؛ ابتدا نیروهای مواضع مقدم ایران غافلگیر شدند به طوری که تعدادی از افراد گروهان دلاوران شهید شدند و تعدادی دیگر مواضع را ترک کرده و ناگزیر به عقب‌نشینی به دزفول گردیدند.

بعد از کشف حمله، بالگردهای آپاچی گردان هوانیروز و فانتوم‌های پایگاه ششم شکاری بوشهر وارد میدان شدند و در پی آنها لشگر 1 و 2 زرهی نیروی زمینی ارتش ایران از اهواز خود را به صحنه‌ی کارزار رساندند و نبرد سختی بین نیروهای مدافع ایرانی و نیروهای مهاجم عراقی درگرفت که دوازده ساعت به‌طول انجامید. سرانجام، این درگیری که تا آن زمان شدیدترین زد و خورد مرزی تلقی می‌شد، با عقب راندن نیروهای عراقی که فقط جسد 26 نفر از آنان در خاک ایران جا ماند به داخل خاک عراق کشیده شد و بخشی از خاک عراق به وسعت پنج کیلومتر مربع را به تصرف خویش درآوردند.

ساعت 9 بامداد به وقت ایران، نماینده‌ی عراق در سازمان ملل متحد در پیامی اضطراری به دبیرخانه‌ی شورای امنیت سازمان ملل ــ خارج از وقت ــ شکایتی را با این عنوان مطرح کرد: «حمله‌ی گسترده نیروهای زمینی و هوایی ارتش ایران و اشغال پنج کیلومتر مربع از خاک عراق»!

در این درگیری خونین که منجر به کشته شدن 30 نفر از ایران و 26 کشته از عراق شد عراقیها تنها با ذکر و اعلام اینکه عراقی ها در خاک عراق کشته شده اند اجساد را می خواستند وگرنه نه؛ با صدور قطعنامه 348 مبتنی بر اعلام آتش بس،عقب نشینی طرفین،اجتناب از هر گرنه عمل خصمانه و از سرگیر مذاکرات هیات حقیقت یاب سازمان ملل در ایران حاضر شده و با عقب نشینی نیروها به پشت مرزهای سیاسی و نصب نقشه جدید توسط فرماندهان نظامی در صبحگاهان ، هیات سازمان ملل با تکیه بر آن عراق را متجاوز شناخت.

جان‌باختگان سرافراز دزفولی نیروی زمینی ارتش ایران در گورستان تازه‌بنیادِ معصوم‌آباد به خاک سپرده شده که بعدها با دفن شهدای انقلاب و جنگ 8 ساله‌ی تحمیلی به شهیدآباد تغییر نام پیدا کرد. هنوز می‌توان نام شش تن از شهیدان آن سحرگاه خونین را در قطعه‌ی 4 ردیف 15 این گورستان یافت و به روان پاک‌شان درودی فرستاد: مجید کاظمی‌زاده (28/06/1328)، جلیل قدیمی (22/11/1331)، ابراهیم سوادکوهی (01/02/1332)، حسین نقدی (03/07/1330)، سلیمانی (07/07/1332) و محمدعلی سلطانی (02/11/1332)

و اما شایعات این واقعه:

* از دی تا اسفند ۱۳۵۲ نبردهای جدی میان ایران و عراق روی داد که درگیری ۲۱ بهمن ۵۲ بزرگترین آنها بود و روزهای بعد ادامه یافت.درگیری در ۳ ساعت به اتمام نرسید و ایران به تقابل زمینی با متجاوزین بسنده کرد. داستان پرواز افسانه ارتشبد خاتمی صحت ندارد؛هیچ درگیری در جزایر ۳ گانه گزارش نشده و درگیری ۲۱ بهمن در حوالی رضا آباد در استان ایلام رخ داد، نه خوزستان یا هرمزگان!

*شاه تنها ۲ سفر در سالهای ۱۳۳۵ و ۱۳۴۴ به شوروی داشت و در سال ۵۲ و بروز درگیری مرزی در مسکو نبود!

*در زمان این نبرد، رئیس جمهور عراق احمد حسن البکر بود، نه صدام! صدام با کودتا علیه او در ۱۹۷۹ به قدرت رسید.

* بصره یا هیچ شهر دیگری در آن نبردها توسط ایران اشغال نشد! دولت عراق تنها ایران را متهم به ورود ۳ مایلی به داخل خاک عراق نمود

* ارتشبد بهرام آریانا در اردیبهشت ۱۳۴۸ از ریاست ستاد ارتش برکنار و در تیرماه همان سال بازنشسته شد! در سال ۵۲ ازهاری ریاست ستاد ارتش بود.

#اختلافات_مرزی

#دفاع

#تجزیه_تحلیل_جنگ

#آسیب_شناسی

#ایران

#عراق

https://t.me/safeer59

http://safeer.blogfa.com/