نالههائ دشتئ
◄جهانشاه معماریان
اسفند 1362 عصر روز قبل از اعزام به عملیات خیبر در سایت خیبر، بچهها بهطور خودجوش دور هم جمع شدند تا بهعنوان آخرین دیدار در کنار هم باشند و آرام عزاداری کنند. امير سبكبار شروع به نواختن ني كرد و يكي از دوستان هم با نوای دشتی با اشعار جانسوزی او را همراهی میکرد. همه آرام اشك میریختند از چهرههاي نوراني و معنوی بعضی افراد میشد شهادت آنها را در این عملیات حدس زد. اما در بین دوستان نالههای جانسوز برادر خوشاخلاق و مهربان ناصر ارجمندپور تمامی نداشت!
با تلاش من و مجيد محسني و ديگر دوستان ساعتی بعد از مراسم توانستیم اين عزيز را كمي آرام کنیم. فردا صبح درهمان لحظات آغازین عملیات خیبر با انفجار خمپاره 120م.م ناصر ارجمندپور که در نزدیک من بود از شدت موج انفجار به هوا بلند شد و به شدت به زمین خورد و با كلمه آخی دا.(آخ مادر) و با اصابت ترکش به سر و سینهاش در دم به شهادت رسيد. همان لحظه یاد گریههاي عصر او افتادم که برای شهادت بیتابی میکرد و گویی از شهادت خود و رسیدن به قافله دوستان شهیدش خبر داشت و از فرط شوق وصال، گريه ميكرد.
#ناصر_ارجمندپور
#عملیات_خیبر
#شهادت
http://telegram.me/safeer59