تنبیه با پتو
تنبیه با پتو
◄حسین کرم نسب
در مهرماه 1362 با حضور مربیان و تکاوران ارتشی بندر انزلی و تعدادی نيروهاي اصفهان در پلاژ دزفول اولین دوره آبی خاکی را طي ميكرديم، شرايط سخت اين دوره باعث میشد تا پاسي از شب در کلاسهای آموزش باشیم و گاه از فرط خستگي حتی براي نماز صبح هم بهسختی بلند میشدیم. یکی از نیروهای كم سن و سال که اهل اصفهان بود و در تبلیغات پلاژ حضور داشت موقع اذان صبح با بلندگو دستي بالاي سر بچهها میآمد و با صداي بلند برای اقامه نماز بر پا میداد.
ما كه از اين وضعيت خسته شده بوديم تصميم گرفتيم با آب پتو، یک حال اساسی به او بدهیم. صبح روز بعد همینکه بالاي سر ما رسيد و خواست با بلندگو حرفی بزند، به همراه بچهها يك پتو روي او انداخته و حسابي کتک مفصلی به وی زدیم، خلاصه با داد و بيداد و التماسهایی که میکرد رهايش كرديم! او شکایت ما را به فرمانده پادگان كرد و او هم جریان را بهپیش نماز پادگان گفت. ظهر روحانی بین دو نماز بلند شد و با اعتراض گفت: من به کی و کجای دنیا شکایت ببرم که توي جبهه یک نوجواني که از سر اخلاص هر روز صبح زحمت میکشد و بچهها را برای نماز بیدار میکند، پتو بر سرش میاندازند و او را مفصل كتك میزنند؟! و ما كلي در دلمان میخندیدیم. از فرداي آن روز برای نماز کسی سراغ ما نيامد و ما راحت میخوابیدیم.

#دوره_آموزشی_آبی_خاکی
#پلاژ_اندیمشک
#فرهنگ_جبهه
#جشن_پتو
#تیپ_15_امام_حسن_مجتبی
http://telegram.me/safeer59
http://www.safeer.blogfa.com/
از جنگ و دفاع مردم ایران می گویم برای انتقال تجارب و پیشگیری از جنگی دیگر و این که جنگ آخرین راهکار جهت رسیدن به منافع ملی می باشد......