گربه خواب‌ها (کُلو برده) 


◄ حسن تقي‌زاده
يك روز قبل از دستور عقب‌نشینی عملیات خیبر در سال 1362 با نيروهاي گردان سیدالشهدا در سمت راست سه‌راهی محور خندق (الحچرده) مستقر بوديم. عراق به دليل تسلطش روي منطقه طلائيه تمام توان خود را روی جاده العماره به بصره مستقر كرده بود و با پيشروي خود قصد انجام عمليات بزرگی داشت. با توجه به حضور لشکر 5 نصر به فرماندهی مرتضی قربانی در منطقه چندین بار به ایشان پیشنهاد داديم که اجازه دهد یا جاده العماره را برای جلوگیری از ورود دشمن مسدود کنیم، يا با انهدام پُل ارتباطی، مسیر را برای عبور دشمن ببندیم حتی پیشنهاد دادیم در صورت عدم توافق با این دو طرح، حداقل با زدن چندین تانك مسير پل را مسدود کرده تا جلوی حركت بقيه تانک‌ها گرفته شود. اما برادر قربانی مخالفت می‌كرد و دلايل خاص خود را داشت و اصرار ما بر اجرایی شدن یکی از این سه‌راه حل بی‌فایده بود. هر کسی هم با ایشان صحبت می‌کرد به هیچ عنوان زیر بار نمی‌رفت و قبول نمی‌کرد. در مراجعه آخر که توسط چند نفر از فرماندهانی که تجربه بیشتری داشتند، قربانی با عصبانیت و با شلیک رگبار زیر پایشان، آنها را مجبور به برگشت کرد!


خلاصه هر طور بود آن شب سرد را به سر برديم، هوا داشت روشن می‌شد که مهدی باعثی مثل مشهدي برون كه تکه کلامش منِ گُني بود با تكه كلام همیشه، ما را از خواب بیدار کرد و گفت: گلو برده‌ها (گربه خواب‌ها) بيدار شويد ببينيد چقدر تانك در منطقه مستقر شده؟! من بالاي خاكريز رفتيم حدود يكصد تانك به‌صورت پيكاني آرایش عملیاتی گرفته بودند و آماده پیشروی به‌سوی سیل بندي بودند كه همه ما پشت آن مستقر بوديم!


موقعيت منطقه به‌گونه‌ای بود كه تا كيلومترها پشت سر ما فقط آب بود و به‌راحتی نمی‌شد عقب‌نشینی کرد. دشمن با بررسی دقیق منطقه قصد داشت با آتش پشتیبانی و حمایت ادوات زرهی ضربه نهايي را به ما وارد کند و هر طور شده مناطق تصرف شده را از دست ما خارج کند.


اما با رشادت‌های عزيزاني مثل منصور ملک پور، ناصر باعثی، جمال شریعت جعفری، ناصر ارجمند پور و دیگر نیروها، عراقی‌ها با آن‌همه تجهیزات به عقب رانده شدند. هنگامی‌که دستور عقب‌نشینی نیروها به جاده خندق صادر شد علی‌رغم محاصره کامل و تسلط دشمن بر سه‌راهی العزیر-البیضه با شجاعت و دلیری نیروهای گروهان علی‌اکبر به فرماندهی اسدالله سگوند، سه‌راهی خندق آزاد شده و به هر سختي كه بود توانستیم مسيري براي برگشت نيروها باز کنیم و دشمن باز هم در اهداف خود ناكام ماند.

#عملیات_خیبر
#شرق_دجله
#نبرد_شجاعان
#الصخره_البیضه_العزیر_جاده_خندق
#تیپ_15_امام_حسن_مجتبی
http://telegram.me/safeer59
http://www.safeer.blogfa.com/

عملیات بدر:

نقشه عملیات بدر و تکمیل پد خندق


چرا عملیات بدر علی رغم آمادگی کامل نیروها  در شرایط نامناسب صورت گرفت؟
چرا در زمانی که فرماندهان ارتش و سپاه در اوج اختلافات بر سر فرماندهی جنگ بودند انجام شد؟
چرا هورالهویزه که از لحاظ نظامی عامل غافلگیری آن از دست رفته بود مجدداً برای عملیات بدر انتخاب شد؟
چرا  .......؟؟؟

عملیات بدر


عملیات بدر اساساً در 20 اسفندماه  1363 به این دلیل بود که در راستای عدم آسودگی دشمن باید می جنگیدیم و در صورت وقفه در عملیات سالیانه ابتکار عمل به دست دشمن می افتاد و مناطق متصرف شده قبل آماج هجوم آنان قرار می گرفت و اگر متوقف می شدیم کلاف سردرگم بن بست جنگ که از عملیات های رمضان آغاز و با والفجر مقدماتی و خیبر ادامه یافته بود پیچیده تر می شد.
عدم اجرای عملیات و توقف در جنگ فرو رفتن در لاک پدافندی و فرسایشی شدن جنگ و خستگی و به دنبال آن خالی شدن جبهه ها از نیرو  را به دنبال داشت و بر خلاف عملیات خیبر در سال 1362 که انتخاب منطقه هورالهویزه به منزله غافلگیری در تاکتیک و مکان بود  ، اما عملیات  بدر در ادامه خیبر برای رفع نارسایی های عمده تاکتیکی و عملیاتی انجام شد و لذا از نظر تاکتیکی مکان و احتمالا زمان غافلگیری وجود نداشت و از طرف دیگر اختلاف مابین فرماندهان ارتش و سپاه عامل وحدت فرماندهی که از جمله اصول مهم جنگ می باشد را از بین برده بود . 
شرایط پیش رو نشانه های روشنی از تفوق استراتژی دشمن داشت و با توجه به ثابت ماندن روش ها و اصول جنگیدن ما سبب ممانعت از پیروزی های اولیه داشت و اگر نیرو و مهم تر از آن امکانات مورد نیاز و در کنار آن رعایت اصول جنگ را داشتیم وضعیت فرق می کرد.
از طرف دیگر اعزام نیروی بسیجی در زمستان به اوج خود رسیده بود و  به خاطر نیروهای اعزامی و نیاسودن دشمن مجبور به انجام یک عملیات بودیم تا با موفقیت در آن شاهد گرم شدن جبهه ها و پرکردن جبهه ها باشیم. برای پیشرفت در امر جنگ در سال 1363 ما شاهد ایجاد یگان ها و تحرکات جدیدی در عرصه جنگ می باشیم که به شرح زیر می باشیم :
*تاسیس قرارگاه رمضان در خرداد 63 در ماه رمضان با ترکیب پاسداران،بسیج و پیشمرگه 
* تشکیل تیپ امام جعفر صادق ع (تیپ بدر ) متشکل از مجاهدان و اسرای تواب عراقی
*اعتراض به نحوه فرماندهی در جنگ توسط تعدای از فرماندهان لشکر10سیدالشهدا ع و در نهایت حضور فرماندهان معترض به مدیریت و فرماندهی جنگ نظیر کاظم نجفی رستگار،حسن بهمنی در عملیات به صورت تک ور و شهادت آنان
* گسترش اختلافات ارتش و سپاه: برخورد قاطع امام با صیاد برای دست برداشتن و اصرار به  فرماندهی واحد نیرو که در نهایت حاضر شد با سپاه تفاهم و همکاری نماید.

 

عملیات بدر هورالعظیم

منطقه عملیاتی بدر، کوچکتر از منطقه عملیاتی خیبر در غرب هورالهویزه که از شمال به ترابه و از جنوب به القرنه و فرات و کانال صوییب محدود می‌شد، قسمتی از این منطقه به عرض 2 و طول 9 کیلومتر خشکی بود و بقیه را آب هور پوشانده بود. هورالهویزه در شرق و هورالحمار هم در غرب این منطقه بود. جاده العماره – بصره و رودخانه دجله هم از این محدوده می‌گذشت.زمین عملیات را به دو قسمت تقسیم کرده بودند که قرارگاه نجف در شمال و قرارگاه کربلا در قسمت جنوبی وارد عمل می‌شد. قرارگاه نوح هم باید در ادامه، کانال صوییب را منفجر می‌کرد تا آب به سمت بصره، رها شود. قرارگاه‌های ظفر و نجف2 هم ماموریت فریب و احتیاط را داشتند. هدف نهایی عملیات هم قطع جاده العماره – بصره بود.


وضعیت دشمن از نظر استحکامات مهندسی و موانع در صحنه عملیات بدر : (هورالهویزه و شرق دجله)

* حضور نیروهای فرسان الهور از اوایل 63(اسب های هور-مبارزان هور) که گردان های بومی محلی شجاع،جسور،قصی القلب بوده و با مثله نمودن رزمندگان در آبهای هور بخشی از آنان را برای دریافت پول به اسارت می گرفتند که این مشکل  با استقرار تیپ بدر برطرف شد
*احداث پل های متعدد دیگر بر روی رودخانه دجله
*استقرار سپاه ششم عراق به فرماندهی سلطان هاشم(بعدا وزیر دفاع شد)
*موانع بسیار؛رادار رازیت،فوگاز ، مین گذاری و کمین ها نسبت به عملیات خیبر


دلایل شکست بدر

علی رغم  شجاعت و از خودگذشتگی نیروهای اطلاعات و عملیات قرارگاه نصرت و سایر یگان ها برای شناسایی خطوط دشمن که نقطه قوت عملیات به شمار می رود اما به دلیل موارد ذیل اهداف عملیات نتوانست محقق شده و تنها با تصرف پد خندق و اتصال آن به سواحل ایران ، پاسگاه ترابه و بخشی از هور اکتفا شد:

*تردید فرماندهان
*کمبود نیرو
*کمبود امکانات
*عدم هماهنگی ارتش در به کارگیری به موقع هوانیروز
*عدم غافلگیری دشمن و از دست رفتن زمینه بکارگیری اصل غافلگیری
*نداشتن عقبه مناسب
*نداشتن جاده های مواصلاتی
*تکیه بر عقبه آبی
*مشکلات ترابری و پشتیبانی
*فقدان آتش توپخانه
*فقدان حمایت هوایی و عدم استفاده از توانایی های هوانیروز


نتایج عملیات بدر

تصرف 13کیلومتر از جاده خندق 
 تصرف پاسگاه ترابه
تصرف تعدادی از روستاهای شمالی هور

 

هورالعظیم عملیات بدر 1363

#عملیات_بدر
#بنبستجنگ
#هورالهویزه
#آبی_خاکی
#safeer59
http://telegram.me/safeer59
http://www.safeer.blogfa.com

محدوده روشن : 26

راوی: نجف زراعت پیشه
باورنکردنی :
 با گرگ و میش شدن هوا در ساعت 18 عصر مجددا قایق از حالت  استتار درون نی زارها بیرون و درون آبراهها قرار گرفته و با هدایت بلدهای اطلاعات شروع به پارو زدن نمودیم ضمن این که نیروهای گروهان ذوالفقار نیز دو و سه نفره و در برخی چهار نفره در قایق های طراده جلوی ما بودند و به سمت جلو پارو می زدند .
 نکته قابل توجهی که  فرماندهان و اطلاعات عملیات  نگران آن بودند و آن را مکرر به نیروهای عملیاتی تذکر داده بودند رعایت سکوت بخصوص در هنگام پا رو زدن و عبور از آبراهها بود چرا که اگر هنگام عبور از کمین های دشمن سر و صدای برادران و خصوصا صدای صدای پارو زدن صدها قایق به گوش آنها می رسید سبب لو رفتن عملیات سراسری و سالیانه ایران و قتل عام برادران رزمنده در آبهای و وسیع هور الهویزه می گردید ؛ اما واقعا انتظار سکوت کامل و مطلق از برادران رزمنده که غالبا کم سن و سال بوده و دو شب پی در پی  در حال پارو زدن بوده اند و عدم استراحت کافی غیر ممکن بود و حتی برخورد پارو به بدنه قایق ها، سرفه ، طبیعی بود  و حتی در مورد خودم در نیمه شب در حالی که پارو می زدم چرت و خواب چشم هایم را فرا گرفت و همینطور که سر و گردنم به سمت عقب خم شد کلاه آهنی به روی کف قایق افتاده که صدای زیادی هم ایجاد کرد .
تا اینجای کار سکوت مرگباری هور را فرا گرفته بود و بیم این می رفت که نزدیک شدن به مواضع دشمن و ادامه این سروصداها سبب هوشیاری دشمن شود و بر همین اساس نیز نیروهای اطلاعات  مرتب نزدیکی به کمین های دشمن را تذکر و خواهان سکون بیستر بچه ها را می شدند اما این امر امکان پذیر نبود طولانی بودن مسیر ،خستگی و پاروزدن متوالی طی دو شب واقعاً امان ما را بریده و هنگام خستگی مفرط دقت و سکون نیز از بین می رود ؛ در اینجا بود که واقعه ای پیش آمد که هنوز نسل حاضر در آن صحنه از تفسیر و تشریح آن بازمانده است و با استدلال های مادی و دنیوی قابل تشریح و تفسیر نیست.
غوغایی به پا شد ، هور سرتاسر سکوت و سکون که تا این زمان اندک بادی هم در آن نمی وزید و حیوانات آن گویی به خواب زمستانی فرو رفته بودند ، یکپارچه شاهد سر و صدای میلیونها قورباغه، پرندگان و سایر حیوانات درون آن شد، سر و صدا به اندازه ای زیاد بود که نیروهای اطلاعات و عملیات و نیروهای بومی منطقه نیز در حیرت و تعجب بسر می بردند ضمن اینکه وزش باد شدید در منطقه سبب تکانهای شدید نیزار ها  و گم شدن سر و صدای رزمندگان درون آن شده بود همین امر باعث شد تا با تلاش بیشتری راه باقیمانده را طی کرده و با عبور از کمین ها بتوانیم به ابتدای مواضع اصلی دشمن برسیم. شاید تصور حرکت نی های سه تا 5 متری در دل شب الان اندکی ساده به نظر رسد ولی برای ما که درون هور در یک سکوت ناشی از عدم وزش باد و سکوت کامل رادیویی از جانب هر جنبنده ای بودیم واقعاً حیرت آور و البته پیش خودمان باشد ترس و دلهره را به دنبال خود داشت که بعد از آن با سرعت و اعتماد به نفس بیشتر که اطمینان از گم شدن پر و صداهای احتمالی ما بود پیش آمده و به سمت سیلبند و خط مقدم دشمن به پیش رفتیم.

به سمت منطقه عملیاتی بدر : پارو زدن


رسیدن به خط دشمن :
ساعت 11شب بود که به نزدیکی های خط اصلی دشمن مقابل روستای الصخره  رسیدیم و خاکریز سیل بند دشمن را در نور مهتاب و منور دشمن مشاهده کردیم ،بر اساس طراحی عملیات قرار بود نیروهای تیپ 15 امام حسن مجتبی ع  در دو محور و جهت ، در منطقه البیضه در سمت راست و در منطقه الصخره خط دشمن شکسته شود ؛ در جناح البیضه یک دسته غواص و خط شکن ذوالفقار به فرماندهی داوود دانایی قرار داشت و نیروهای گروهانهای عاشورا و محرم وظیفه پشتیبانی از آنها را داشتند و مسئول محور برادر سعید نجار بود اما در محور سمت چپ در الصخره برادر محمود محمدپور فرمانده محور بود و دسته خط شکن ذوالفقار به فرماندهی برادر علی شیخ رباط وظیفه شکستن خط را به عهده داشته و گروهان امام حسین (ع) نیز وظیفه پشتیبانی از نیروهای خط شکن را به عهده داشت.نیروهای پشتیبانی در آبراهی به عرض یک قایق چینکو منتظر شکستن خط دشمن توسط نیروهای خط شکن گروهان ذوالفقار شدم.
مین های تله شده توسط تخریب چی ها خنثی و سیم های خاردار نیز با سیم چین های بزرگ بریده و نیروهای غواص کنار سیلبند مستقر شدند در حالی که دشمن هنوز از حضور ما در منطقه آگاهی نیافته بود و حتی در این زمان برادر مرتضی روحیان روی سیلبند رفته و شروع به دید زدن و بررسی اوضاع نموده که با مشاهده گشتی های دشمن سریع خود را به درون آب های هور می اندازد و نیروهای خط شکن منتظر اعلام رمز و زدن به خط دشمن می شوند. 
#محدوده_روشن_26
#تیپ_15_امام_حسن_مجتبی
#خط_مقدم_دشمن_سیلبند
#پارو_زدن_شبانه
#منطقه_عملیات_بدر
http://telegram.me/safeer59