جنگ برای برخی هنوز ادامه دارد.....
جنگ برای برخی هنوز ادامه دارد.....
جانبازان اعصاب و روان و شیمیایی و ....
جنگی که با قبول قطعنامه 598 و اجرای آتش بس در تابستان 1367 به ظاهر تمام شده و اسلحه ها از شلیک باز مانده اند بعد از بیش از سه دهه هنوز برای برخی از رزمندگان خصوصاً جانبازان اعصاب و روان ، شیمیایی ، قطع عضو و حتی روحی روانی برخی رزمندگان به ظاهر سالم ادامه دارد .
درد دل های این جانبازان یا همسر و فرزندان آنها با دوستان ، آشنایان و یا به صورت خیلی اتفاقی با رسانه هایی که هیچگاه منتشر نمی شود خبر از ادامه عوارض جنگ در میان این جامعه هدف دارد ؛ شاید درمان و تهیه داروهای این قشر از ابتدایی ترین مشکلات باشد که علاوه بر هزینه های بسیار که گاهاً بنیاد شهید و امور ایثارگران نیز بواسطه مدیریت های سلیقه ای و جناحی و یا تحریم های جهانی از تامین آنها دچار نوسان و بی نظمی های بسیار شده است و تعادل اولیه و عادی این جانبازان بسته به رعایت دقیق و به موقع مصرف این داروها می باشد .
چه بسیار همسران صبوری که دانسته (از سر شوق خدمت به جانباز ) یا ندانسته (پنهان نمودن وضعیت فرد و یا هویدا شدن عوارض به مرور زمان ) در این صحنه جدید با چالش های بسیار روبرو شده و روابط زناشویی ، ارتباطات اجتماعی ، شرایط روحی و روانی فرزندان به صورت جدی دچار چالش شده است .هیچ انسانی در زمان تشنج و یا شرایط غیر طبیعی نمی تواند حالات خود را پیش بینی یا مدیریت نماید و جانبازان اعصاب و روان در این زمینه مستثنی نیستند ، افرادی که با یادآوری یک نکته و یا کم و زیاد شدن دارو کنترل خویش را از دست داده و ای کاش تنها وسایل و تجهیزات اطراف را شکسته و به سویی پرتاب کنند که با صدمه زدن به خود و یا همسر و فرزندان صحنه های تلخی را با الفاظ و کلمات در هم بر هم رقم می زنند و به دلیل افزایش قدرت بدنی آنها در این لحظات کاری از دست زن و فرزند بیگناه بر نمی آید و اگر شخصی ناآگاه به امور این بیماران به کمک آنها بیاید شاید کار خراب تر نماید.
بسیاری در جامعه بیرونی از درد و آسیب های جانبازان خصوصا اعصاب و روان اطلاعی نداشته و شرایط بد اقتصادی که طی این چند دهه حاکم بر کشور باعث شده تا ایثار و فداکاری این عزیزان که حفظ تمامیت ارضی کشور و اقتدار آن بسته به آن بوده به صورت کمرنگ درآمده و یا بدبینانه فراموش شود.چشمان خود را بر هم نهاده و تصور کنیم :
✅ اگر در 31 شهریور 1359 که ارتش زرهی مکانیزه دشمن در غیاب فقدان ارتش کارآمد ایران که طی 19 ماه از پیروزی انقلاب به کمترین حد آمادگی عملیاتی رسیده بود این جوانان و نوجوانان و مردم عادی در صحنه های نبرد حاضر نمی شدند چه اتفاقی برای ایران و مردم آن می آمد؟
✅ آیا اگر هر کدام این نقش را وظیفه نیروهای مسلح دانسته و برای توقف و بیرون راندن ارتش متجاوز رهسپار جبهه ها نمی شدند سرنوشت استان خوزستان به عنوان منبع درآمد ارزی ایران و چند میلیون ایرانیان ساکن در مرزها چه می شد؟
✅ آیا رواست که قهرمانان وطن که در همه آئین ها مورد احترام و اکرام قرار گرفته اند این گونه مورد بی مهری قرار گیرند ؟
✅آیا از خود سوال نموده ایم علاوه بر هزینه های کمر شکن درمانی این جانبازان ، پدر و مادر و خانواده این رزمندگان چه فشار روحی و روانی را تحمل می کنند؟
✅ آیا نباید از تجربه کشورهای دیگر در زمینه رسیدگی به جانبازان و رزمندگان میهن استفاده نموده و از تصمیمات احساسی و غیر منطقی دست برداشت؟
✅آیا به این مسئله فکر کرده ایم اگر روزی مجدداً ایران دچار بحران و جنگ قرار گیرد مردم ، جوانان و همه ایران می تواند به عنوان سدی در مقابل این مسئله بایستد؟
✅ آیا صرف دادن سهمیه رزمندگان و معافیت به ایثارگران و عدم رسیدگی درمانی و مشکلات جامعه جانبازان به لحاظ معیشت و مشکلات خاص مانع مشارکت نسل آینده در یاری رساندن به میهن عزیزمان ایران با توجه به سابقه فوق نمی باشد؟
❇️ به یاد داشته باشیم جانبازان جنگ هم می توانستند با عدم حضور در آوردگاه جنگ و مقابله با دشمن زندگی عادی داشته و برای خود آینده ای متناسب و درخشان بسازند اما در دادگاه الهی که ذره المثقالی به کسی اجحاف نشده و در اوراق تاریخ در مقابل این بی اعتنایی به جانبازان و مدافعان وطن قضاوت تلخی خواهد شد.
#جانبازان_اعصاب_روان
#جانباز_موجی
#جانباز_شیمیایی
#حافظه_تاریخی
http://telegram.me/safeer59
http://www.safeer.blogfa.com/