الگوئ تقوا
◄عبدالصاحب بخردی
حبیبالله سرسازی بیسیمچی یکی از دستههای گردان 3 عاشورا تیپ در عملیات خیبر از نیروهای کریم رضایی و رحیم گل عنبر بود، بعد از شهادت این دو عزیز، برادرعبدالصمد صالح نژاد مسئولیت این دسته را به عهده گرفت. حبیبالله زیر آتش شدید دشمن واقعا شجاعت زیادی داشت و سعی میکرد ارتباط با فرماندهان را به هر صورتی که هست برقرار نگه دارد. بعد از پنج شبانهروز مقاومت که منجر به زخمی و شهادت رسیدن تعداد زیادی از نیروهای دسته دوم شده بود، تصمیم بر این شد که این دسته به عقب برگردد.
دشمن که از رفتن نیروها و خالی شدن خط با خبر شده بود پاتک سنگین خود را از صبح شروع کرد از بین نیروها فقط من، حبیبالله و برادر صالح نژاد و اسدالله خانی، روز آخر یعنی هشتم اسفندماه 1362 برای حفاظت خط در طول خاکریز از این سنگر به سنگر میرفتیم و به سمت دشمن شلیک میکردیم اما دشمن لحظهبهلحظه به ما نزدیکتر میشد، حبیبالله سرسازی با وجودی که بیسیمچی بود و در نزدیکی من قرار داشت با آر.پی.جی آنقدر به سمت دشمن شلیک کرده بود که گوشهایش دیگر نمیشنید!
با شدت درگیری از او خواستم بالای خاکریز برود و موقعیت دشمن را اعلام کند تا با قبضهی خمپارهانداز بتوانم دقیقتر آنها را مورد هدف قرار دهم. چند بار بالای خاکریز رفت و موقعیت را اعلام کرد، اما بار آخر با اصابت گلوله تکتیرانداز عراقی به پیشانیش از پشت در آغوش من افتاد و چند لحظه بعد به شهادت رسید.
برادر صالح نژاد با اشک او را در آغوش گرفت و میبوسید و میخواست شافی او باشد. در همین لحظه دشمن از چپ و راست از خاکریز بالا آمد و جنگ کاملا، حالت تنبهتن به خود گرفت، پشت سر ما کیلومترها آب بود و راهی جز مقاومت تا شهادت و یا اسارت برایمان نمانده بود.
درگیریها تا عصر ادامه داشت اما سرانجام با پرتاب چند نارنجک دستی دشمن زخمی و دچار موج انفجار شدم. در همین لحظه چند سرباز عراقی را بالای سرمان دیدیم و به اسارت درآمدیم، پیکر مطهر شهدا ازجمله شهید حبیبالله سرسازی همانجا ماند و ما با چشم اشکبار با آنها وداع کردیم و تمام دوران هفتساله اسارت را با نام یاد و آنها گذراندیم.
#عملیات_خیبر
#شهید_حبیب_الله_سرسازی
#محور_عملیاتی_الصخره_البیضه
#فرهنگ_جبهه
#تیپ_72_ملت
#تیپ_15_امام_حسن_مجتبی
http://telegram.me/safeer59