آرایشگر ناشئ
◄عبدالکریم مسکنتی
يك بار مهدی مستوی و سید نورالله سیدی در منطقه خواستند موهای سرم را بقول خودشان دامادی آرایش و اصلاح کنند، آنقدر در حين كار شوخي كردند و خنديدند كه وقتي كارشان تمام شد و تو آينه خودم را نگاه کردم مجبور شدم سرم را از ته بتراشم! و كلاه سر خودم بگذارم! اما هنوز هم دستبردار ما نبودند و به شوخی ميگفتند: آخرش كلاه سر خودت گذاشتي؟! منم ميگفتم: شنیده بودم آشپز که دوتا شد آش يا شور ميشود يا بينمك. اما اگر آرایشگر دو تا شد و بعد مجبور نشوی سرت را از ته بتراشی هنر است! خلاصه جریان سر تراشیدن من تا مدتها نقلِ جمع دور همیهای بچهها بوده و کلی به ما میخندیدند.
#مهدی_مستوی
#فرهنگ_جبهه
#عملیات_رمضان
#محور_کوشک
http://telegram.me/safeer59
+ نوشته شده در چهارشنبه هفتم شهریور ۱۴۰۳ ساعت 1:26 توسط نجف زراعت پیشه
|