راوی: نجف زراعت پیشه
عملیات آزادسازی پاسگاه های هور:  
 در همین زمان با توجه به استقرار نیروهای تیپ ویژه شهدا که  مخصوص نبرد در کوهستان و کردستان بودنددر برخی از پاسگاههای مجاور منطقه عملیاتی تیپ 15 امام حسن مجتبی)ع(، دشمن با توجه به ضعف در این نقاط ،عدم آشنایی با محیط و رزم در هور ، عدم رعایت- حفاظت اطلاعات و آشنایی آنها با نقاط ضعف پاسگاه  طی یک تک گسترده توانستند دو پاسگاه را از دست آنها گرفته و در خط دفاعی منطقه پدافندی هور خلل ایجاد شده و بیم نفوذ و از دست رفتن سایر پاسگاه ها هم می رفت و بر همین اساس از سوی قرارگاه ماموریت بازپس گیری پاسگاه ها به تیپ امام حسن ع سپرده شد و این در حالی بود که با توجه به فصل تابستان نیروهای کمی در اختیار تیپ بوده و اکنون همان نیروهای اندک نیز غالباً در مرخصی بودند .
در تاریخ 10/3/64 ماموریت بازپس گیری پاسگاه ها به تیپ 15 امام حسن)ع( داده شد و با توجه به عدم حضور نیروهای رزمی در سایت، فرماندهی و واحدهای طرح و اطلاعات عملیات تمامی نیروهایی که بصورت پراکنده در سایت بودند جمع آوری و سازماندهی نموده و در تاریخ 12/3/64 عملیاتی انجام و توانستند  دو پاسگاه را از چنگ آنها خارج و حفاظت از آن را به عهده بگیرند البته در جریان آن تعدادی از برادران نظیر علی جوادی، سیف الله پازند،علی ضا قنواتی  به شهادت رسیدند. 

شهیدان سیف الله پازند نورالله علی قنواتی علی جوادیآپلود عکس" />


ورود به جرگه سبز پوشان: 
به دلیل ممانعت های زیاد مادر برای ورود به جبهه و علاقه خویش که در آن روزها آرزوی بسیاری از بسیجی ها بود تصمیم گرفتم تا به عضویت سپاه پاسداران در بیایم لذا در تیپ امام حسن ع به گزینش مراجعه نموده و درخواست عضویت نمودم روند گزینش در آن سال ها به مثابه عبور از هفت خوان رستم از مصاحبه ، صلاحیت های اعتقادی، سابقه ، استعلام ها و موارد پزشکی بود که به طور خلاصه بگویم اگر عشق و علاقه به جبهه و نهاد مقدس سپاه نبود اصلاً تحمل پی گیری این روند به واقع از تحمل هر انسانی خارج بود. در برگه معرف ها دو نفر را نیاز داشت تا من را برای پوشیدن لباس مقدس سپاه تایید نمایند و من ابتدا پیش اکبر دهدار رفتم که الگوی رفتاری اکثریت رزمندگان تا زمان شهادت وی بود ، با نگاهی به برگه و در جایی که باید مشخصات خود را پر می کرد روی گزینه شغل معرف خط زده و عنوان مسئولیت را بالای آن نوشت و بعد از پر کردن مشخصات امضاء نموده و به دست من داد در حالی که من مبهوت این اقدام بودم ؛ براستی پاسدار کیست؟ چیست ؟ و از این زمان اهمیت و سنگینی مسئولیت پاسداری را دو چندان روی دوش خویش احساس نمودم به طوری که به جزء زمان عملیات به خود اجازه پوشیدن این لباس مقدس را به خود نمی دادم کاری که اکبر دهدار ، یونس ستونه و داود دانایی انجام می دادند.  
با عبور از این موانع و پذیرش در این آزمون ها برای مدتی ملاحظه نمودم روند اعلام پاسداری من به تاخیر افتاده علی رغم این که برادران پذیرش و گزینش پایان و خاتمه آن را اعلام کرده بودند که پس از پیگیری های فراوان متوجه شدم که سفارش اکبر دهدار باعث ایجاد مانع روبرویم شده است چرا که ایشان به بچه هاسپرده بود تا زمانی که مدرک دیپلم را ارائه نداده از پذیرفتن وی سرباز بزنند و همین امر سبب شد تا با سعی و کوشش فراوان و با شرکت در امتحان های مجتمع رزمندگان بتوانم با کسب قبولی و اخذ مدرک دیپلم بهعضویت سپاه در آمده و با قرار گرفتن در کنار داود ،اکبر،یونس هرچه بیشتر جاپای خود را در جبهه سفت نموده و در صورت اعتراض مادر بگویم من سپاهی بوده و موظف هستم .اما هنوز در اندیشه اجبار اکبر به ادامه تحصیل و اخذ مدرک دیپلم و در مراحل بعد شرکت در آزمون دانشگاه می باشم که این مرد خدا چه اندیشه بالایی برای آینده داشت و در صورت عدم تحصیل آینده و سرنوشت من به چه وضعیتی منجر می شد. 
#محدوده_روشن_34
#تیپ_15_امام_حسن_مجتبی
#آزادسازی_پاسگاههای_هور
#عضویت_رسمی_سپاه_پاسداران
#اکبر_دهدار
#پدافند_عملیات_بدر
http://telegram.me/safeer59